به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، «ناصر کنعانی» تحلیلگر مسائل غرب آسیا در مقالهای با عنوان « از "صلح در برابر زمین" به "صلح در برابر هیچ"!» مینویسد: فارغ از اینکه شخصا توافق امارات و اسرائیل را خیانتی بزرگ در حق فلسطین میدانم، اما چنانچه از نگاه مصالح و منافع عربی به این توافق نگاه میکنم، این توافق را ضربه محکم دیگری بر پیکره ترک خورده "جهان عرب" و فروپاشی شعارهای اتحاد عربی علیه رژیم صهیونیستی تلقی میکنم.
وی عنوان میکند: شدت این ضربه به اندازهای بود که اتحادیه عرب و دبیرکل آن تا چندین روز امکان اتخاذ موضع در قبال آن را نداشت و آنگاه که با درخواست صائب عریقات دبیرکل کمیته اجرایی ساف مواجه شد که از وی خواست یا موضعی بگیرد و یا استعفا دهد، با چند روز فاصله موضعی بی جان و بی اثر گرفت. دبیرکل اتحادیه عرب در این موضع خود ضمن پرهیز از محکوم کردن اقدام امارات متحده عربی در سازش با رژیم صهیونیستی، برای بیش از هزارمین بار بر طرح صلح عربی مصوب اجلاس سال ۲۰۰۲ میلادی سران عرب در بیروت به عنوان مبنای عمل اتحادیه عرب در قبال رژیم صهیونیستی صحبت کرد.
*اقدام انفرادی امارات در شناسایی رسمی رژیم صهیونیستی، عملا شلیک نهایى به مغز طرح صلح عربی
این تحلیگر مسائل غرب آسیا میافزاید: شاه بیت طرح صلح عربی، "صلح در برابر زمین" است، یعنی تشکیل دولت فلسطین به پایتختی قدس شریف در کنار رژیم صهیونیستی براساس مرزهای شکل گرفته در جنگ ۱۹۶۷ میلادی. اما رژیم صهیونیستی در طول سالیان متمادی هیچگاه نه به این مرز ادعایی توجهی کرد و نه برای طرح صلح عربی ارزشی قائل شد. رژیم صهیونیستی در یک سال اخیر در سایه حمایتهای بیدریغ آمریکا، قدس را به جای تلآویو به عنوان پایتخت دولت صهیونیستی اعلام کرد و آمریکا نیز در سایه سکوت مرگبار عربی، سفارت خود را به قدس اشغالی منتقل کرد و آن را وقیحانه جشن گرفت. در همین مدت آمریکا تسلط دائمی رژیم صهیونیستی بر جولان اشغالی متعلق به سوریه را به رسمیت شناخت و صدای هیچ کشور عربی به اعتراض بلند نشد. در همین مدت طرح عریض و طویل معامله قرن نیز توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی اعلام شد که رسمیت بخشیدن به اشغال بخشهای دیگری از کرانه غربی توسط رژیم صهیونیستی فقط بخش کوچکی از این طرح ظالمانه و قلدرمآبانه است، اما باز هم هیچ اقدام بازدارندهای در جهان عرب دیده نشد و بلکه برخی کشورهای عربی شریک این طرح شدند!
کنعانی خاطرنشان میکند: اقدام انفرادی امارات در شناسایی رسمی رژیم صهیونیستی، عملا شلیک نهایى به مغز طرح صلح عربی و برخلاف آن چیزی است که دبیرکل اتحادیه عرب در واکنش دیرهنگام خود بر آن تأکید میکند.
* توافق امارات و رژیم صهیونیستی، به معنای خلع سلاح اعراب در مقابل رژیم اسرائیل
وی در این مقاله مینویسد: توافق امارات و رژیم صهیونیستی، به معنای خلع سلاح اعراب در مقابل رژیم اسرائیل است. اکنون رژیم صهیونیستی اطمینان یافته که میتواند به صورت انفرادی از کشورهای عربی امتیازهای بسیار بزرگ بگیرد، بی آنکه چیزی بدهد. این یعنی"صلح در برابر هیچ"!
این کارشناس مسائل منطقه ادامه میدهد: اما در این میان برخی بلندگوهای رسمی و یا شبه رسمی عربی برای تحت الشعاع قرار دادن شکستهای پیاپی خود در مقابل دشمن صهیونیستی و توجیه خیانتهای آشکارشان به آرمان فلسطین، بیش از گذشته بر طبل ایران هراسی میکوبند تا بلکه افکار عمومی عربی و اسلامی را به جای دشمن صهیونیستی، متوجه خطر موهوم جمهوری اسلامی ایران کنند، کشوری که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ۴۱ سال پیش، همواره در کنار ملت مظلوم فلسطین و حق آنان در آزادی سرزمینهای آباء و اجدادی خود ایستاده و در مسیر حمایت از این آرمان، هزینههای بسیار سنگینی نیز پرداخته است. هر چند افکار عمومی عربی و اسلامی به کنه حقیقت واقفند و سکوت و یا بی عملی آنان، به معنای جهل آنان به واقعیتها نیست.
وی میافزاید: اما دولتهای عربی باید بدانند که اسرائیل ذاتا و ماهیتا دشمن اصلی عربی است و هیچگاه نمیتواند دوست آنان باشد. رژیم اشغالگر قدس در کنار اشغال سرزمینهای اسلامی و عربی فلسطین، هیچگاه چشم طمع خود را بر سیاست "از نیل تا فرات" نبسته است. شاهد کوچک این ادعا، مفاد مندرج در سرود ملی رژیم صهیونیستی است. و "پیش به سوی شرق"! این رژیم غاصب ثبات و امنیت خود را در بی ثباتی و ناامنی کشورهای عربی و اسلامی به ویژه محیط پیرامونی خود میبیند.
*رژیم اسرائیل هیچگاه از اتحاد عربی سودی نمیبرد
کنعانی اضافه میکند: رژیم اسرائیل هیچگاه از اتحاد عربی سودی نمیبرد. آنانکه چشم بر اقدام خیانت آمیز امارات بسته و آن را در چارچوب منافع و مصالح یک دولت مستقل عربی توجیه میکنند و همزمان بر طبل تهدید پنداری ایران میکوبند، بدانند که ایران تاریخی بسیار طولانی از شراکت و همکاری با جهان عرب دارد و پیوندهای دینی، فرهنگی، تمدنی و اجتماعی و انسانی بین ایران و جهان عرب ناگسستنی است.
*رژیم جعلی اسرائیل یک وصله نامتناسب بر ژئوپلیتیک منطقه
این تحلیلگر غرب آسیا یادآور شده است: چنانچه جمهوری اسلامی ایران به دنبال ضدیت با منافع و مصالح جهان عرب بود، بدیهی است که همپیمانی با اسرائیل مطلوبترین اقدام به نظر میرسید و در سایه همپیمانی با این رژیم و یا دولت آمریکا، جهان عرب بازنده بزرگ تلقی میشد و اکنون نمیتوانست در زیر لوای آمریکا علیه ایران خودنمایی کند. اما رژیم جعلی اسرائیل یک وصله نامتناسب بر ژئوپلیتیک منطقه است و هیچگاه شریک صلح و همپیمانی عادی برای دولتهای منطقه و جهان عرب و اسلام نخواهد بود.
کنعانی ادامه میدهد: دولتها و ملتهای عربی و اسلامی بدانند که پیمان صلح با رژیم غاصب اسرائیل هیچگاه امنیت برای جهان عرب به همراه نخواهد آورد. پیمان صلح انفرادی کشورهای عربی با رژیم غاصب اسرائیل، خلع سلاح عرب به دست خویشتن است. اسرائیل نه وحدت عربی را میخواهد و نه امنیت عربی را و نه توسعه عربی را، چرا که هیچکدام از اینها برای این رژیم مفید نیست.
*اسرائیل پروژهای برای سلطه است
وی مینویسد: نخبگان عرب نیک میدانند که صلح، بدون اتکاء به قدرت بازدارندگی با دشمن متجاوز و غاصب و سلطه جو به دست نمیآید. رژیمی که با تکیه بر زور و با تکیه بر سیاست زورمدارانه و منافقانه انگلیس و آمریکا، بر فلسطین و سرزمینهای عربی و اسلامی مسلط شده و با زبان قدرت و تحکم با شرکای عرب خود سخن میگوید، زبان صلح را به رسمیت نمیشناسد و به آن وقعی نخواهد نهاد، همانگونه که در طول ۱۸ سال گذشته نیز برای طرح صلح عربی هیچ ارزشی قائل نشد. اسرائیل پروژهای برای سلطه است و صلح منافع این رژیم و حامیان شناخته شدهاش را تأمین نمیکند.
وی مینویسد: ملتهای عربی و اسلامی بدانند که اسرائیل هیچ ما به ازایی به فلسطینیها در قبال اقدام خیانت آمیز امارات به آرمان فلسطین نخواهد داد و هر که چنین ادعایی کند، یا جاهل است و یا خود را به جهالت زده است. نخستوزیر رژیم صهیونیستی به صراحت گفته است که طرح انضمام اراضی کرانه غربی متوقف نشده است، بلکه زمان آن به عقب افتاده است. البته این موضوع نیز ربطی به سازش با امارات ندارد و به مشکلات و موانع و اختلاف نظرهای سیاسی داخلی اسرائیل بر میشود.
*حمایت ایران از مقاومت توان پایداری و چانهزنی دولتهای عربی در مقابل اسرائیل را افزایش داده/ دولتهای عربی با ضدیت با ایران و مقاومت خودزنی کردهاند
این کارشناس خاطرنشان میکند: از سوی دیگر حمایت جمهوری اسلامی ایران از مقاومت در چهار دهه گذشته، هیچگاه به ضرر دولتهای عربی نبوده است، بلکه توان پایداری و چانه زنی دولتهای عربی در مقابل اسرائیل را افزایش داده است، اما دولتهای عربی با ضدیت با ایران و مقاومت، خودزنی کرده و خود را در مقابل اسرائیل تسلیم نشان دادهاند. حزب الله لبنان در طول حیات خود علیه کدام دولت عربی اقدام کرده است؟ حزب الله چه نفعی از تضعیف دولتهای عربی میبرد؟ نخبگان و صاحبنظران وطن پرست و قوم گرایان عرب را چه شده است!
*جهان عرب برای مسئله فلسطین چه کرده است و به چه حقی فلسطینیها را در مقابل اسرائیل تنها گذاشته
کنعانی مینویسد: جالب است که کشورهای عربی سالیان متمادی قضیه فلسطین را قضیهای عربی و قومی توصیف کرده و ایران را از مداخله در این قضیه عربی برحذر داشتهاند. فارغ از اینکه مسئله فلسطین یک مسئله اسلامی، منطقهای و بینالمللی است و نه یک مسئله قومی محدود به جهان عرب، اما با فرض قبول چنین ادعای باطلی، جهان عرب برای مسئله فلسطین چه کرده است و به چه حقی فلسطینیها را در مقابل اسرائیل تنها گذاشته و به چه حقی از قدس غربی و اراضی اشغالی ۱۹۶۷ به نفع رژیم صهیونیستی گذشته است! و اکنون در سایه مسابقه برای عادی سازی روابط با رژیم اشغالگر قدس، چه حقی دارد که از فلسطین صحبت کند و ایران و دیگران را از حمایت از فلسطین منع کند!
*دولت امارات نه فقط به ملت فلسطین، بلکه پیش از آن به جهان عرب خیانت کرده و تیر خلاص بر شعار وحدت عربی و پیکر بیمار اتحادیه عرب شلیک کرده
وی در پایان میافزاید: و اما آن دسته از نویسندگان عرب که این روزها قلم خود را در توجیه اقدام امارات به خدمت گرفتهاند، بدانند که سکوت ملتهای عرب به معنای قبول و تصدیق گزافههای آنان نیست. این ادعا که توافق امارات با اسرائیل به نفع فلسطین است، دروغی آشکار به وضوح خورشید است. دولت امارات نه فقط به ملت فلسطین، بلکه پیش از آن به جهان عرب خیانت کرده و تیر خلاص بر شعار وحدت عربی و پیکر بیمار اتحادیه عرب شلیک کرده است.
انتهای پیام/