هیئت همدلی| خبرگزاری فارس؛ خراسانجنوبی: در آخرین ماه سال ۹۸ و روزهای منتهی به آغاز سال نو، گروهی از کارگران پیگیر دریافت معوقات حقوقی خود و برخی هم به فکر خریدهای شب عید بودند که مهمان ناخواندهای به نام ویروس کرونا وارد کشورمان شد.
این ویروس ۱۰۰ نانومتری که به ظاهر خیلی کوچک و ناتوان به نظر میآید، توانست چرخهای بزرگ اقتصاد جهان را متوقف و صدها هزار انسان را به کام مرگ بکشاند؛ ایران هم مانند خیلی از نقاط جهان برای کاهش آمار تلفات و حفظ جان شهروندان خود، به تعطیلی موقت مراکز اقتصادی و تولیدی روی آورد.
هزاران کارگر برای مدتی روانه خانههای خود شدند و مزدبگیران روزمزد هم قربانیان دیگر این ویروس بودند و هستند؛ از زمان آغاز این بحران، فشار غیرقابل وصفی به طبقات متوسط و ضعیف جامعه تحمیلشده است.
تقسیم لبخند و پاشیدن بذر امید
تقسیم لبخند و گشودن گره از پیشانی و پاشیدن بذر امید و شکوفایی بر سرزمین ترکخورده دلهای سرد و بیروح که زیر آوار نداری دستوپنجه نرم میکنند، همواره حرکتی مهرورزانه از سوی نیکسرشتانی بوده است که اندیشههای نیک در سر داشتند.
ماجرای رزمایش «کمک مومنانه» در پی فرمایشات مقام معظم رهبری در نیمه شعبان مبنی بر راهاندازی رزمایش گسترده در کشور در راستای کمک مؤمنانه به نیازمندان و حمایت از خانوادههایی که اقتصاد آنان تحت تأثیر شیوع کرونا ویروس قرار گرفته، آغاز شد و به این ترتیب فاز نخست این رزمایش بهصورت سراسری از ۲۳ فروردینماه با رمز یا صاحبالزمان(عج) آغاز شد.
با آغاز رزمایش «کمک مومنانه» هر فرد با هر آنچه که در توان داشت به میدان مبارزه با کرونا آمد تا از طریق توانمند کردن هموطنانش از بخشش اجارهبهای مغازه گرفته تا تهیه لوازم ضروری زندگی پشت کووید 19 را به خاک بمالد
با آغاز رزمایش، هر فرد با هر آنچه که در توان داشت به میدان مبارزه با کرونا آمد تا از طریق توانمند کردن هموطنانش از بخشش اجارهبهای مغازه گرفته تا تهیه لوازم ضروری زندگی پشت کووید 19 را به خاک بمالد و حماسهای شکوهمند رقم بخورد.
لبیک یک ملت به فرمان رهبر
این روزها کم پیدا میشوند آدمهایی که از کرونا زخم نخورده باشند اما تنها فرمان مقام معظم رهبری کافی بود تا ایران اسلامی یک صدا شعار همدلی سر دهد و جلوههای زیبای دستگیری، ایثار و مواسات در جای جای خاک میهن به نمایش درآید.
باید کمی خاطرات قدیم را جستوجو کنیم و پای صحبتهای پدربزرگها و مادربزرگهایمان بنشینیم تا در کنار همه تفاوتهایی زندگیهای گذشته برایمان از حال و هوای مکانی حرف بزنند که زمانی محل تجمع آدمها و ایدههای مختلف بود.
مساجد بر خلاف تصور عموم مردم علاوه بر محلی برای نماز و عبادت در زندگی ایرانیان محلی برای باز شدن و باز کردن گرههای زندگی همسایهها بوده است
مسجد همیشه جزو آن دسته از مکانهایی بوده که در زندگی ایرانیها نقش مهمی ایفا میکرده برای همین اگر کمی به عقب برگردیم و نگاهی به کارکرد مساجد در هر محلهای بیندازیم این را خوب خواهیم فهمید که مساجد بر خلاف تصور عموم مردم علاوه بر محلی برای نماز و عبادت در زندگی ایرانیان محلی برای باز شدن و باز کردن گرههای زندگی همسایهها بوده است.
مساجد از جمله پایگاههایی است که از ابتدای کمکهای مومنانه به کمک نیازمندان شتافتند و کمکهای مردمی در قالب رزمایش مواسات وهمدلی با حفظ شأن و کرامت انسانی بههمت نیروهای جهادی همیشه در صحنه در بین نیازمندان و آسیبدیدگان از کرونا توزیع شد تا شاید مرهمی بر زخمهای ناشی از کرونا در خانوادههای آسیبدیده و نیازمند باشد.
اینجا همه برای کمک به نیازمندان بسیج شدهاند
کوچهها و گذرهای قدیمی شهر بیرجند را کی طی میکنیم ما را به یکی از مساجد قدیمی شهر میرساند. وارد شبستان مسجد که میشویم بیرقهای عزا، یاد و خاطر عزاداریهای پرشور سالهای گذشته را زنده میکند.
موسفیدان و جوانان محله در کنار عزاداریهای متفاوت در این روزهای کرونایی، برای کمک به اقشار نیازمند محله بسیج شدهاند
موسفیدان و جوانان محله در کنار عزاداریهای متفاوت در این روزهای کرونایی، برای کمک به اقشار نیازمند محله بسیج شدهاند. اهل ریاکاری نیستند و آرام و بیصدا بدون ظاهر شدن در مقابل دوربینها، همگام و دوشادوش با کادر درمانی پر تلاش، پا در عرصه مقابله با کرونا گذاشتهاند.
به سراغ اهالی یکی از محلههای قدیمی شهر رفتیم تا از این روزهای کرونایی و کمکهای مومنانه جویا شویم. بدانیم این کمکها گره از کار چند نفر از مردم محله باز کرده و توانسته تلخی این روزهای کرونایی را تا حدودی التیام بخشد.
مریم یکی از بانوان محلههای قدیمی شهر بیرجند است که بهخاطر فقر و نداری در خانههای مردم کارگری میکند. از وقتی یکهتازی این ویروس منحوس شروع شده بهندرت به خانههای مردم برای کارگری میرود چرا که ترس از این ویروس منحوس برای او که بیماری قلبی دارد دو چندان شده است.
این بانوی بیرجندی که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند، اضافه میکند: گرچه اجارهخانه پرداخت نمیکنم اما شوهرم به دلایلی ما را ترک کرده و من با دو فرزندم با درآمد اندک که آن هم همان یارانهمان است زندگی میکنم.
یکی از فرزندانش هم زخمخورده این ویروس منحوس شده و از وقتی کرونا به شهر زد از کار بیکار شد. بسیاری از مراکز از این ویروس منحوس ضربه شدیدی خوردند و مجبور به تعدیل نیرو و گاها تعطیلی مراکز شدند و بیکار شدگان هم هر جا بهدنبال کار میکردند انگار خبری نبوده و نیست...
تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نیستند و تنها توکلشان به خدا است و کمکهای مومنانهای که این روزها جریان دارد
زندگی را در این شرایط بسیار سخت و ناگوار توصیف میکند و از روزهایی میگوید که شب را گرسنه سر بالین میگذارند. تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نیستند و تنها توکلشان به خدا است و کمکهای مومنانهای که این روزها جریان دارد.
طعم شیرین همدلی مومنانه
از او در خصوص کمکهای مومنانه میپرسم که آیا تاکنون از این کمکها بهرهمند شده یا خیر؟ که یک «خدا خیرشان دهد» را پسوند همه صحبتهایش میکند و توضیح میدهد: یک روز بهقصد تهیه غذا به آشپزخانه رفتم که غذایی مهیا کنم تا ظهر شرمنده فرزندانم نباشم. اما رفتن به آشپزخانه همانا و دستان خالی همانا...
او که شرمندگی تمام وجودش را فرا گرفته بود و اشک برچشمان جاری شده بود، اضافه میکند: وقتی میگویند خدا روزیرسان است و سفره هیچ یک از بندگانش را خالی نمیگذارد و نمیخواهد بندگانش جلوی خانواده سرافکنده باشند درست است؛ من شخصا به این جمله ایمان و باور قلبی پیدا کردهام و نتیجه آن را هم دیدهام.
مریم ادامه میدهد: روزی که بهخاطر نداری و ترس از گرسنگی فرزندانم که ظهر بهخانه بیایند اشک و آه مرا فرا گرفته بود در همان لحظه درب خانهام بهصدا درآمد و گریهام به خنده مبدل گشت...
«خدا خیرشان دهد» که نگذاشتند شرمنده فرزندانم باشم؛ هر چه از خدا میخواهند به آنها بدهد که بدون هیچ مزد و مواجبی خدمت به مردم را سرلوحه کارشان قرار دادهاند
«خدا خیرشان دهد» که نگذاشتند شرمنده فرزندانم باشم؛ هر چه از خدا میخواهند به آنها بدهد که بدون هیچ مزد و مواجبی خدمت به مردم را سرلوحه کارشان قرار دادهاند و با حفظ شأن و کرامت مردم در توزیع این کمکهای مومنانه تلاش میکنند تا چراغ هیچ خانهای بهخاطر نداری خاموش نماند...
این بانوی بیرجندی که بهخاطر شرایط خاص تاکنون طی دو مرحله کمکهای مومنانه را دریافت کرده، بیان میکند: این روزها هرچند فاصله اجتماعی انسانها را از هم دور کرده اما با این حال چراغ خیلی از مساجد، مراکز خیریه و غیره برای نزدیک شدن دلها به یکدیگر روشن است.
چراغ همدلی همچنان روشن است
همیشه بیدار و آماده کارند، خواب آرام هم ندارند، بدون دریافت هیچ حقالزحمه و پاداشی جهادگونه پا به عرصه خدمت گذاشتهاند، خدمت به مردم را یک وظیفه انسانی در راستای رسالت کاریشان میدانند؛ این روایت جهادگران بیمزد و مواجبی است که در بحبوحه کرونا همنوع خود را فراموش نکرده و هر روز بهتر از دیروز به کمک نیازمندان و آسیبدیدگان کرونا میشتابند. بستهها و اقلام این رزمایش آن روی سکه را که انسانهای با هم همدل شده و پای کار آمدهاند تا بتوانند اعضای یک پیکر شوند را به خوبی نشان میدهد.
لباسهای مندرسی بر تن دارد و کارگر ساختمانی است. از دو ماه گذشته حتی یک روز هم سرکار نرفته البته قبل از این مدت هم ماهانه شاید روزهایی که به سر کار میرفته به تعداد انگشتهای دست هم نمیرسید اما هر چه بود از این بیکاری و شرمندگی بهتر بود.
میگوید: روزهای اولی که کرونا به شهر زد تا حدودی کار بود ولی زمانی که این ویروس منحوس به اوج خود رسید همه کارها خوابید و بیکاری شد وبال همه کارگران و مغازهداران و ... تا سه ماه تمام هیچ خبری از کار نبود و بعد از آن هم بهندرت میشد کار پیدا کرد خصوصا برای ما که کارگریم.
کمکهای مومنانه آبی بر آتش/ گره کوری که باز شد
وی با ابراز شرمندگی از خانواده، مطرح میکند: بابت قرضهای زیادی که از دوستان و آشنایان کرده بودیم تنها دارایی همسرم که همان حلقه ازدواجمان بود را فروختیم و تا حدودی از بار بدهیهایمان را پرداخت کردیم ولی مانده بودیم با اجارهخانهای که چهار ماه عقب افتاده بود چه کنیم!
کمکهای مومنانه آبی بر آتش شد و مشکلاتمان را حل کرد، خیر نیکوکاری پیدا شد و اجاره عقب افتاده را پرداخت کرد و از سوی دیگر مایجتاج زندگی هم تا حدودی تأمین شد
وی با بیان اینکه کمکهای مومنانه آبی بر آتش شد و مشکلاتمان را حل کرد، عنوان میکند: خیر نیکوکاری پیدا شد و اجاره عقب افتاده را پرداخت کرد و از سوی دیگر مایجتاج زندگی هم تا حدودی تأمین و از بستههای معیشتی سپاه هم برخوردار شدیم.
این شهروند بیرجندی ادامه میدهد: بهلطف خدا و از محل کمکهای مومنانه توانستیم تا حدودی بار سنگین زندگی را بر زمین بگذاریم ولی قرار نیست این کمکها همیشه ادامه داشته باشد و باید دولت فکری به حال کارگران و این روزهای کرونایی بکند چراکه هیچ پدری دوست ندارد بهدلیل بیکاری و فقر شرمنده و سرافکنده خانوادهاش باشد.
هرچقدر پیش میروم نیازمندیها را در اشکال و ابعاد گوناگون میبینم و بیشتر به اهمیت رزمایش مواسات و سخنان رهبری پی میبریم. با وجود اینکه سرمای کرونا بر اقتصاد بسیاری از خانوارهای جامعه نفوذ کرده اما بسیاری از خانوادهها با مواسات سفرههای خود را کوچک کردند تا پدری در روزهای کرونایی شرمنده فرزند و خانواده خود نباشد.
و اما...
از زمانی که کرونا کشور را به قلمرو خود درآورد چراغ کافهها و رستورانها را خاموش کرد، پرده سینماها را پایین کشید و آب استخرها را بست. ساختوساز را تعطیل کرد و کرکره فروشگاهها را پایین کشید و کارگران را یک شبه بیکار کرد.
کرونا ممکن است دامنگیر هر کسی بشود اما در دل همه این هیاهو، همهجا بیشتر قربانیان تودههای محروم و تهیدست جامعه هستند. گرچه کرونا همچنان قربانی میگیرد و فقیر و غنی نمیشناسد اما باز کفه مرگ فقرا بر اغنیا سنگینی میکند، باز هم مرگ ناعادلانه و بیرحم دامنگیر نیازمندان میشود.
گزارش امروز ما روایتگر دو نفر از هزاران افرادی است که در بحبوحه کرونا، بیکاری و نداری بر سینهشان چنگ انداخته و به گفته خودشان کمکهای مومنانه برایشان آبی بر آتش بوده است. اما آنچه مسلم است بسیارند افرادی که هنوز کمکهای مومنانه به آنها نرسیده و در انتظار حمایت نهادهای حمایتی و جهادی و خیرین بهسر میبرند.
دستگیری از نیازمندان جامعه مسؤولیت اخلاقی مردم در قبال یکدیگر است و این روزها افرادی که از توانایی مالی برخوردارند، میتوانند به مدد این افراد نیازمند بیایند.
شود جهان لب پر خندهای اگر مردم/ کنند دست یکی در گرهگشایی هم....
انتهای پیام/3403/ح/ق