به گزارش خبرگزاری فارس از رستم، ایام محرم و عزای سالار شهیدان، حال و هوای پنجشنبههای شهدایی خبرگزاری فارس در استان فارس را نیز محرمی کرده است و در این ایام به سراغ شهدای عملیات محرم در دوران دفاع مقدس همچنین مدافعان حرمی که در ایام محرم و عملیات محرم در مبارزه با داعش شهید شدند، رفتیم.
امروز شهیدی قلممان را لایق دانست که در عملیات محرم و در روز شهادت نازدانه اباعبدالله(ع), حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها آسمانی شد؛ شهیدی که عشق و ارادتش به اهل بیت(ع) زبانزد بود
بهزاد سیفی، شهید روستازادهای است که ایام کودکی و نوجوانی اش را با تمام شیطنتهای ممکن در روستای پرین شهرستان رستم گذرانید.
در یکی از روزهای شهریور ۵۶ وقتی که برخلاف همه روزها هوای گرم تابستان حال و هوایی بهاری داشت؛ در روستای پرین در منطقه ای خوش آب و هوا و در خانوادهای که که اجدادشان بر حلال و حرام همیشه تاکید داشتند و در تربیت فرزندانشان حساسیت خاصی داشتند پسری متولد شد که با خود نشانه عجیبی داشت، انگار از قبل پاک شده بود و آماده پذیرش تربیت زینبی بود و شهادت در تقدیرش رقم خورده بود.
با خودش شادی عجیبی به خانه آورده بود با اینکه فرزند دوم بود ولی ارتباط مادر با او بسیار عمیق بود، لبخندهای کودکانهاش شادی خانه را صد برابر کرده بود، خیلی زود هم زمان با دوران تحصیل در ۱۵ سالگی به خدمت سپاه در آمد.
سپاه یک انتخاب بود برایش در کنار تمام فعالیت های فرهنگی، دستگیری از فقرا و نیازمندان دغدغه همیشگی او بود هر وقت به روستا میآمد گوشهای از مشکلات اهالی را حل و فصل می کرد.
زمینهای خاکی روستا خاطرات بازی های والیبال او را با خود دارند، اهالی ساده روستا که اکثرا کشاورز هستند از روزهایی حکایت می کنند که شهید در کنار دیگر جوانان روستا امید و عشق به زندگی روستایی را به دیگران تزریق می کرد و به عنوان یک الگو چون ماه در میانشان می درخشید.
دورههای توپخانه، موشک و آموزشهای ویژه را گذراند و با عشق به ولایت و رهبری و با ذوق و اشتیاق فراوان به عنوان یک پاسدار خود را برای پاسداری از تمام ارزشها آماده کرد
دورههای توپخانه، موشک و آموزشهای ویژه را گذراند و با عشق به ولایت و رهبری و با ذوق و اشتیاق فراوان به عنوان یک پاسدار خود را برای پاسداری از تمام ارزشها آماده کرد.
در سال ۸۷ با مشورت و ورود خانواده ازدواج کرد، حاصل این ازدواج دو فرزند پسر به نامهای علیرضا و احمدرضا بود. احترام به پدر و مادر، دلسوزی، مهربانی، شوخ طبعی و شجاعت او زبانزد خاص و عام بود و لبخند همراه همیشگی او بود.
پدر و مادر را به کربلا فرستاد و همزمان با سفر آنان با بزرگترها و روحانی روستا در مورد رفتن به جنگ صحبت کرد و از آنان خواست که برای رضایت پدر و مادر و شهادتش دعا کنند.
مادرش می گوید: از کربلا که برگشتیم رفتنش را با ما در میان گذاشت. انگار که دهانمان قفل شده بود و بدون مخالفت ما با خوشحالی عجیب و وصفنشدنی راهی شد؛ چهار روز پس از حضورش در عراق همزمان با ایام شهادت «حضرت رقیه(سلام الله علیها)»، طی «عملیات محرم» در نبرد رویا رو با «مزدورانِ سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» خلعت شهادت پوشید.
شب شهادتش تلفنی صحبت کردیم حال عجیبی داشت گفت "شما به کربلا آمده اید ولی سامرا را ندیده اید" بسیار خوشحال بود با اینکه سفارش خاصی نداشت ولی حس و حال خاصی را به ما منتقل کرد و بعد از آن شهید شد.
او پنجاه و پنجمین شهید عملیات محرم بود و شهادتش در روز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها پیامهای زیادی دارد. علاوه بر عشق و ارادت او به سه ساله ابیعبدالله علیه السلام، شکل شهادتش در این عملیات نیز حکایت از انقلاب حضرت رقیه(س) در خرابه شام دارد
همرزمانش میگویند وقتی مورد حمله قرار گرفتند و شهید شدند، فریاد داعشیها را می شنیدیم که می گفتند یکی از سرداران آنها را زدهایم و باید سرش را هرچه سریعتر جدا کنیم و گویا آنان پس از شنیدن این صحبت داعشیها، جنازه را از بین جنازههای عراقی، شناسایی و با خود آورده بودند.
او پنجاه و پنجمین شهید عملیات محرم بود و شهادتش در روز شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها پیامهای زیادی دارد. علاوه بر عشق و ارادت او به سه ساله ابیعبدالله علیه السلام، شکل شهادتش در این عملیات نیز حکایت از انقلاب حضرت رقیه(س) در خرابه شام دارد.
۲۴ آبان ۹۴ روز تکرار روضه او و اتصالش به خیل عاشوراییان است و این روزها در ایام محرم علیرضا و احمدرضا پا جای پای پدر گذاشته و با حضور در عزاداریهای سالار شهیدان و راه اندازی مراسم مذهبی عشق و ارادت پدر به این خاندان را در نجواهای کودکانه خود سر میدهند.
انتهای پیام/ س