اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  سینما و تئاتر

پای درددل های هنرمند تئاتری که تولیدکننده ماسک شد/کرونا هنوز تمام نشده است

حمید شریف زاده، هنرمند کارآفرین و تولید کننده ماسک در محله شوش می گوید که بسم الله را از ابتدا خودش گفته و در شرایط سخت هم ایستادگی می کند ، چه کسانی حمایت بکنند یا نکنند، او تمام تلاشش را خواهد کرد که تا پایان کرونا این کارگاه را حفظ کند.

پای درددل های هنرمند تئاتری که تولیدکننده ماسک شد/کرونا هنوز تمام نشده است

به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، بیش از هفت ماه از شیوع ویروس کرونا در کشور ما می گذرد ، از تعطیلی فعالیت های فرهنگی و هنری ، از سینما و تئاتر و اعتراض و بیخیالی یک عده تا فعالیت های هنری و غیر هنری ، تولیدی یک عده دیگر از هنرمندان که شاهد آن در این ایام بودیم.

یکی از این هنرمندان که در این ایام مدام به فعالیت پرداخت ، از هنرمندان تئاتر کشورمان که شش ماه است در تالار حافظ به تولید ماسک به نیروهای داوطلب به صورت رایگان می پرداخت، حمید شریف زاده است نامی که این روزها در رسانه ها بدان برخورده ایم، هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون که حال مدت بیش از یک ماهی هم هست که کارگاه دیگری را در محله شوش تهران برای کارآفرینی و به منظور تولید ماسک و درآمدزایی برای زنان سرپرست خانوار و مردان بدون شغل راه انداخته است.

فعالیت شریف زاده در تالار حافظ نشان داد که او می تواند با مقاومت و بدون خستگی این مسیر را طی کند اما حال شاهد هستیم که برخی دردسرهای تولید تا توزیع او را نیز دچار چالش هایی کرده است ، هر چند چالش در تمامی مشاغل صفر تا صد دیده می شود اما حال او با برخی مشکلات دیگر از بدهی های مالی تا پرداخت حقوق و مبالغ تهیه تا توزیع ماسک روبه رو شده که پای درددل های او می نشینیم: 

 

*آقای شریف زاده بیش از یک ماه است که فعالیت کارآفرینی در محله شوش را آغاز کردیدم و کارگاهی در اختیار گرفته و به تلاش در این عرصه تولید ماسک مشغول هستید، درباره روند فعالیت هایتان برایمان بگویید این روزها کار تولید چطور پیش می رود؟

اتفاقات عجیبی این روزها در کار تولید برایمان می افتد که هر چه جلوتر می رویم ، عجایبش بیشتر نیز می شود، جالب اینجاست که ما این کارگاه را در شوش راه انداختیم که یک عده نانی سر سفره خانواده هایشان ببرند و سرمایه پولی داشته باشند با کار کردن در این کارگاه ها، یک نوع اشل خیلی کوچک کارآفرینی در این محله صورت دادیم اما واقعا همه زندگی مان را این روزها در حال فروش هستیم که باورکردنی هم نیست.

ما انتظار حمایت بیشتری در سیستم تولید و توزیع تولید ماسک به ویژه در این ایام کرونایی داشتیم یعنی اگر سیستم تولید نیاز به حمایت دارد، توزیع ما بیشتر حمایت می خواست چون بازار هدف مشخص بود .

 

*لطفا برایمان شفاف تر توضیح دهید که در این روند تولید تا توزیع ماسک چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است؟

ببینید اتفاقی که برایمان این روزها افتاده این است که یک سری پارچه های ارزان که مورد تأیید وزارت بهداشت هم نیست در بازار به قیمت های خیلی پایین قرار گرفته است ، در واقع اصلا با کیفیت پارچه ها کار ندارم اما این پارچه ها اصلا در لیست تأیید شده وزارت بهداشت نیست ننتها خیلی راحت توزیع و دست به دست می شود و خیلی ها هم آنها را تهیه و با قیمت های بالاتری در اختیار مردم قرار می دهند.

همین شب گذشته یک نفر با من تماس گرفت و گفت سه لایه از این پارچه که خیلی ارزان است را بزنیم و در بازار ماسک ها را توزیع کنیم، من هم تایید کردم که ارزان می شود اما انتهایش که می دانیم این کار درست نیست!

*الان در کارگاه محله شوش فقط به تولید ماسک می پردازید؟

بله، الان  کارگاه محله شوش ما هم برای تولید ماسک است اتفاقی که افتاده این است که ما این روزها زیر قیمت مصوب ماسک ها را توزیع می کنیم یعنی به قیمت دانه ای 1100 تومان که خیلی پایین است و این از عجایب است که یک عده می گویند ما پایین تر تولید می کنیم، در حالیکه سود 50 یا 100 تک تومنی تولید اصلا گردشی نخواهد داشت.

این روزها خیلی ها در زیرزمین های منازلشان دستگاه تهیه کرده و دست به تولید زده اند، عین یک زمانی که فقط سالن های تئاتر تالار وحدت، تئاتر شهر، حوزه هنری، تالار هنر و مولوی بود یک مرتبه دیدیم همه زیرزمین های منزلشان را تئاتر کردند و بعد متوجه شدیم یک تعداد زیاد سالن تئاتر حتی در آپارتمان ها داریم و همین ها باعث شد کیفیت کارها پایین بیایند و دیگر همه می گفتند که ما تئاتری شدیم و طرف در منزلش تئاتر اجرا می کرد. الان این موضوع هم شبیه تئاتر ما شده است که همه دستگاه خریدند، پارچه می گیرند و بدون نظارت پارچه غیر استاندارد تولید و زیرقیمت پخش می کنند اینها سود می کنند و شرایطشان با مایی که تعداد زیادی آدم را آوردیم که نانی در بیاورند، صرفه ندارد.

 

*وضعیت سیستم توزیع به چه صورت است شما خودتان با چه کسانی مراوده توزیع دارید؟

ما زمانی که ماسک روزانه را هر تعداد مثل 50 یا 100 هزار تا تولید می کنیم، به جاهای مختلفی توزیع می کنیم انقدر این روزها فشار زیاد است که گاهی تصمیم میگیرم کار را واگذار کنم و بروم . زمانی که ما سیستم تولید با مجوزمان در یک مکان مشخص است، چرا نباید سیستم توزیع مشخصی هم داشته باشیم؟

گاهی پیش می آید که با یک مسئول بخشی از یک ارگانی صحبت می کنم و او هم می گوید که ماسک شما خیلی ارزان است و تصمیم می گیرند که از ما ماسک بگیرند. اما بعد از چند روز می بینیم که دیگر از او هیچ خبری نمی شود و این برایمان خیلی عجیب و غریب است.

من حرفم این است که هر کس فکر میکند قیمت پایین تر می تواند ماسک تولید کند، خب بسم الله این کار را بکند اما باید کیفیت را هم در نظر بگیرد ما مجوز کار با کیفیت گرفته ایم  و می بایست اینطور کار کنیم و همینطور می گوییم هر کس می خواهد کار خیری بکند، بیاید و کارگاه ما را ببینید و بعد با قیمت مناسب تری ماسک های ما را بخرد ، ولی بهرحال موضوع این است که سیستم واسطه گری اجازه خیلی کارها را نمی دهد و مشکلاتی ایجاد می کند.

 

من حس می کنم چون ما مکان و تکلیف و گروه مردمی و کارمان مشخص است، واسطه گر از ما ماسک تهیه نمی کند.

*الان در کارگاه محله شوش چند نفر مشغول فعالیت و کار هستند؟

الان حدود 80 نفر در کارگاه محله شوش ما فعال به کار هستند و اینها همه هر ماه حقوق می خواهند. هر ماه بین بیست تا سی میلیون تومان حقوقشان می شود و این حداقل حقوق است و من نمی توانم به آنها بگویم که ما در بازی یک عده قرار گرفته ایم و دچار مشکل هستیم، من باید حقوق آنها را هر طور شده پرداخت کنم .

گاهی پیش می آید که لزوما حقوقشان هم از این تولید در نمی آید حال نمی خواهم خیلی وارد یک سری مباحث بشوم.

*چرا این کار را با همه این چالش ها ادامه می دهید؟

من هر جایی که یک توقفی در کارم رخ داده به لطف خدا راه عجیب و همواری را خدا به من نشان داده است اما واقعا ولی و اما دارد . من هیچ وقت وارد داستان های بیزینسی و پولی تا به الان نشده بودم  و روحیاتم خیلی هم با این مسائل تا به حال سازگار نبوده است همیشه طوری در کار هنری هم کار کردم زمان قرارداد اگر مبلغی هم کم بوده هیچوقت این روحیه را نداشتم که بگویم مثلا این مبلغ کم است یا مثلا بیشتر یا کمتر بشود مدل من این شکلی نیست و الان در این بازی روانم به هم ریخته است و روحیه ام آزار دیده و واقعا در این چند ماه مو سفید کرده ام.

یکی از رفقای دستیارم روز گذشته پیش من آمده بودم و طرحی داشت که می خواهد تولید کند و از من خواست که آن را بازی کنم، من هم گفتم فعلا تعریف نکن ، چون الان من در فکر بدهی هایم هستم و خیلی روحیه هنری ندارم و اصلا گوش ندادم .

*این روزها به جز شوش، تالار حافظ هم فعال است؟

بله الان این روزها علاوه بر محله شوش هنوز در کارگاه حافظ هم فعال هستیم البته کارگاه حافظ چرخ خیاطی هایش را ما از مد و لباس بنیاد رودکی گرفته بودیم که مد و لباس مثل اینکه برای جشنواره چرخ هایش را لازم دارد و احتمال دارد که یک ده روز دیگری حافظ کارش به پایان برسد و ما هم متمرکز در همین محله شوش خواهیم بود.

خدا به همه سرمایه گذاران و تولید کننده ها در کشورمان صبر بدهد که در شرایط نامساعد اقتصادی مقاومت داشته باشند اما واقعا درک می کنم که یک شبه چه اتفاقاتی ممکن است برای تولید کننده ها رخ بدهد.

من چند روز پیش در یک برنامه ای رفتم که البته توفیق اجباری بود گپی زدیم و من مطرح کردم که این روزها ما نیاز به کمک کننده های بیشتری در کار تولید داریم نباید هجمه و چوب لای چرخ گذاشتن داشته باشیم تا آدم ها از کارشان پشیمان شوند. من این روزها دیگر خیلی خودم را نمی بینم اگر هم بخواهم کار را تعطیل کنم این افرادی که از ما حقوق دو تا سه میلیونی می گیرند، تکلیفشان چه می شود؟

*هیچ یک از دوستان در این مدت دست همراهی نداده اند؟

این روزها رفاقت با نفع مالی شاید ترکیب شده است قدیم ها اینطور نبود آدم ها الان دنبال این هستند تا ببیند چه کاری برایشان بیشتر سود دارد، اگر من به دنبال سود خودم بودم پارچه هایی که از بازار برایم آمد ، دو میلیارد پول بود و می توانستم بفروشم و سود خودم را بکنم و بروم، اما من با همان پارچه ها کار کردم و ماسک به بازار دادم ، هنوز هم میلیون ها تومن بدهی دارم و ماهی کلی حقوق هم می دهم و همچنان هم جلو می روم و دنبال یک اتفاق خوب هستم اگر من هم بخواهم رها کنم و بروم فرمول همه چیز غلط می شود.

خیلی چیزها در این مدت دیدم که نباید به چشم هایم هم اعتماد کنم. یعنی خودم هم می خواهم حرفی بزنم باز سکوت می کنم و می گویم باید حرف ها در دلم بماند این روزها ما اگر کسی را پیدا کنیم که نفعی برایش نداشتیم اما کنارمان ماند، میتوانیم بگوییم او رفیق و همراه و شریک است. برای سوالی هم که کردید باید پاسخ دهم که این بسم الله را خودم گفتم و پای حرفم ایستادم الان یک ماه ونیم است که کارگاه ما راه افتاده و اگر قرار بود کسی از ما حمایت کند ، کرده بود.

الان یک ارگانی لطف کرده و فضایی رایگان در اختیار ما قرار داده اما کار ما خیلی وسیع تر می بایست مورد حمایت قرار بگیرد منظور این است که در توزیع هم نیاز به حمایت داریم، حال واقعا از ارگان هایی که تولید را حمایت می کنند، در توزیع هم انتظار حمایت داریم . واقعا یک سری افرادی که در این کارگاه کار می کنند به من می گویند که فقط ناهار و شام بخورند دیگر چیزی نمی خواهند، حال دنیای این فرد را با دنیای فردی که دنبال سود میلیاردی از پارچه و کارگاه است چقدر فرق دارد که دنبال تغییر خانه و زندگی و ماشینش است؟ بهرحال در این شرایط اگر کنار هم کار کنیم حتی اگر طمع هم داشته باشیم، خوب است که کار هم بکنیم.

عده ای را سراغ داشتم این مدت فقط پول مواد اولیه ما را می خواستند از ماسک ها تأمین کنند و دیگر به دنبال پرداخت پول کارکنان و خرید پارچه های بعدی نبودند.

*نکته پایانی؟

خیلی ها این روزها می گویند کرونا تمام شد کار را رها کن، اما من مدلم اینطور است که یک کاری را شروع می کنم تا تمام نکنم حالم خوب نمی شود، واقعا هم کرونا هنوز تمام نشده است و من براساس شخصیت مقاومی که دارم، ایستاده ام واقعا خدا به همه سلامتی و صبر بدهد به ما هم کمک کند تا بتوانیم ادامه دهیم.

*خدا به شما و رفقایتان قوت بدهد.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول