خبرگزاری فارس؛گروه هنرهای تجسمی ـ محمد کلهر: ۵ برادر بودند، ابراهیم که یک روز قبل از پیروزی انقلاب شهید شد، فقط ۱۳ سال داشت. اسماعیل، امیر، جواد و علیرضا هم در جبهه آسمانی شدند. پدرشان «حاج معمار» ۱۰ سال قبل رفت پیش پسرهایش. حالا مادر خانواده که دلتنگ آنهاست، رفته توی نقاشی کنارشان نشسته.
یادمان شهیدان افراسیابی اثر «مژگان حبیبی» هنرمند خوشذوقی است که این نقاشی، سومین دیوارنگاری او محسوب میشود. اجرای این دیوارنگاره در خردادماه امسال آغاز و در آخرین روزهای تیرماه به پایان رسید. به مناسبت هفته دفاع مقدس، با خالق ۳۵ ساله آن گفتوگو کردیم.
* نقاشی را در دانشگاه آموختید؟
کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه تهران دارم اما فعالیت هنری حرفهای را از سال ۸۳ همزمان با ورود به دانشگاه شروع شد. سال ۱۳۹۰ اولین دو سالانۀ دیوارنگاری در تهران برگزار شد، کار من در آنجا برگزیده شد و در سه دوره هم به هم ترتیب بود و فعالیت حرفهایام را از سال ۹۰ با سازمان زیباسازی شروع شد.
* یعنی کارمند سازمان هستید؟
خیر، ما در فراخوانها با سازمان همکاری میکنیم مثلاً به ورکشاپ تخصصی دعوت میکنند و از ما میخواهند برای آنها کار انجام بدهیم.
* شما در دانشگاه بیشتر به چه سبکی در نقاشی تمایل پیدا کردید؟
ما در دانشگاه تمام فضاها را تجربه کردیم، تکنیکهای مختلف را تجربه کردیم، آبرنگ، رنگِ روغن، آکرلیک، طراحی، حتی جاهایی مجسمهسازی و چاپ، ولی من بیشتر به تکنیک رنگ روغن و پُرتره علاقمند هستم و بیشتر سعی کردم در فضای فیگوراتیو کار کنم و این فضا برای من مهم بود. به نظرم اگر بخواهیم در دانشگاه سبک مورد علاقۀ خودمان را پیدا کنیم خیلی تضمینی برای آن وجود ندارد، شما در فضای شخصی خودتان هم باید خیلی جستجوگر باشید، سعی کنید یکسری مسائل را برای خودتان آنالیز کنید، مطالعه داشته باشید تا بتوانید بفهمید خودتان به چه چیزی علاقه دارید، گاهی یک رشتۀ دانشگاهی صرفاً یک رشته دانشگاهی است و تضمینی نیست برای اینکه آن رشته استعداد و پتانسیل درونی و علاقۀ درونی من باشد.
تفاوت دیوارنگاری با کار کوچک مانند نقاشی روی بوم این است که ابعاد اثر بزرگتر میشود و مخاطبش هم تغییر میکند، به همین دلیل حساسیتهای بیشتری میطلبد
* در دانشگاه هم تجربۀ دیوارهنگاره داشتید؟
بله کار کردیم و کارهای کوچکتر انجام میدادیم، در فضای دانشجویی و کارهایی کوچکتر، تجربۀ آن را داشتم و کارهایی که روی بوم اجرا میکنم چون اندازههایش بزرگ بوده مانند شبهنقاشی دیواری بوده، چون سایزهایی که خودم اجرا میکنم بزرگ است. تفاوت دیوارنگاری با کار بوم و کار کوچک که روی دیوار انجام میشود این است که اندازه بزرگتر میشود، ابعاد تغییر میکند، مخاطب ما متفاوت میشود و چون حساسیت اجرایی وجود دارد، ما یک مقدار از اجراکارِ حرفهایتر کمک میگیریم که طرح دچار مشکل نباشد.
* دیوارنگاری شهیدان افراسیابی چندمین دیوارنگاری شما است؟
درواقع این سومین کار من است که در ابعاد بزرگ اجرا میشود و کارهای دیگ من بیشتر بحث طراحی داشتند، یکسری از طرحهای من در دوسالانهها انتخاب شدند ولی یا اجرا نشدند و در قالب طرح باقی ماندند و یا به حالت نمایشگاهی درآمدند و در فراخوانهای سازمان نمایش داده شدند، یکسری کار محیطی هم انجام دادم ولی این سومین کار بزرگ من است.
* اولین اثر شما چه و کجا بود؟
یک کاری حدود ۸۰۰ مترمربع بود در «سیمون بولیوار» با عنوان «قابهای خالی» که اجرای تمیزی هم داشت و هم طرحِ آن برگزیدهای شد و هم اجرای آن جایزه دریافت کرد. در مجموع، بازخورد مثبتی داشت. این دیوارنگاره هنوز هم وجود دارد و به سبب نزدیکیاش به منزل، آن را زیاد میبینم.
* وقتی از کنار آن عبور میکنید چه حسی پیدا میکنید؟
خوشحالم از اینکه برای اولین بار آن چیزی که در ذهنم بود را توانستم با این ابعاد روی دیوار اجرا بکنم و بازخوردی که از مردم میگرفتم برای من جالب بود که این دیوارنگاری متفاوت است و آنها را به فکر وامیدارد که منظور از «قابهای خالی» چیست؟ برای من حس خوشایندی دارد و خوشحال هستم از اینکه این کار توانسته است با مخاطب ارتباط برقرار کند.
پروژههای دیوارنگاری بیشتر در انحصار مردان بوده است و ما جزء اولین خانمهایی بودیم که پروژه به این سنگینی را اجرا کردیم
* واکنش خانواده و بازخورد عابران چطور بود؟
زمانی که ما شروع به کار کردیم درواقع اولین دورهای بود که دوسالانهها برگزار میشد و خیلی شور و حال خاصی داشت و برای خانواده خوشایند بود چون نزدیک خانۀ ما بو،د وقتی عبور میکردند آن را میدیدند و افتخار میکردند و حس خوبی داشتند و با مردم در مورد آن صحبت میکردند و برای آنها جالب بود که بالاخره یک خانم میتواند یک کاری در این ابعاد را انجام بدهد و اینکه این پروژهها بیشتر در انحصار مردان بوده و ما جزء اولین خانمهایی بودیم که این پروژه به این سنگینی را اجرا کردیم و برای آنها خیلی خوشایند بود و من را به این کار خیلی تشویق کردند و حس خوبی به من دادند و خیلی پشتیبانی کردند و از این بابت واقعاً خوشحال بودند.
* پای آن کار هم اسم شما نوشته شده است؟
متاسفانه آن زمان خیلی به شناسنامۀ کار اهمیت نمیدانند که کار حتماً شناسنامه داشته باشد و معرفی شود، اگر کسی میخواست خودش مینوشت وگرنه لوگو یا نماد خاصی وجود نداشت که من بگویم باید نام خودم را در این سایز و در این قاب در کنار کارم بگذارم، به خاطر همین دوستان و همکاران من این کار را نمیکردند و این فُرمت معنی نداشت ولی در پروژۀ «یاد یاران» یک لوگوی طراحی شد که برای همۀ کارها تعبیه شد و یک شناسنامه پیدا کرد که به همۀ کارها یک وحدت نظم بخشید و اتفاق خوبی بود.
* اهمیت درج نام خالق اثر در چیست؟
رویکرد سازمان در این سالها سیر صعودی داشته و سعی کرده با مخاطبان و هنرمندان ارتباط بیشتری برقرار کند و تعامل خوبی با مخاطب داشته باشد و با هنرمندانی که با سازمان همیشه همکاری میکردند ما ورکشابهای زیادی داشتیم، میزگردهای مختلفی، جشنوارههای مختلف که بتوانیم صحبت کنیم و تعاملاتی که سازمان همیشه با ما داشته و به ما کمک کرده، خط داده و درواقع نقطهنظر مثبت به ما داده است که هنرمندان بتوانند حرفهایشان را بزنند و درنتیجه کارهایی که الان داریم میبینیم بیشتر موضوع هنری پیدا کرده است. هنرمندان بنا به سلیقۀ خودشان و با توجه به سلیقه مخاطب که نیاز به یکسری فرمهای لطیفتر و رنگهای شادابتر دارد وارد کارشان کردهاند و به همین خاطر وقتی هنرمند در کاری دست میبرد و کار را شخصی میکند نیاز است که نام او ثبت شود که هنرمند بوده که این لطافت را به آن بخشیده است، حتی پرتره که درواقع از روی یک عکس کار شده است، درواقع آن را شخصیسازی کرده و به آن فردیّت داده است، پس خیلی مهم است که نام هنرمند پای کار ثبت شود و شناسنامه داشته باشد و ما بدانیم که این دیوار را یک هنرمند به این شکل درآورده است.
حساسیتهای خانمها بیشتر است، ریزهبینیهای بیشتری دارند و لطافت و هنر در وجود آنها بیشتر است
* یک عده معتقدند چون خانمهای لطافت طبع بیشتری دارند و جزئیات را بیشتر میبینند اگر به رشتههای ورود به خصوص نقاشی ورود کنند، میتوانند حتی موفقتر از آقایان باشند، شما به عنوان یک نقاش چه نظری راجع به این دیدگاه دارید؟
آن چیزی که انسان را از یک مبتدی به یک فرد حرفهای تبدیل میکند استمرار، تلاش و مطالعه است، به نظرم هر کسی چه آقا و چه خانم وقتی اینها را داشته باشد و انگیزه برای رشد کردن در رشتۀ خودش را داشته باشد، حتماً اتفاق خوبی برای او میافتد، این نگاه جنسیتی، نگاه جامع و کاملی نیست ولی به نظرم حساسیتهای خانمها بیشتر است، ریزهبینیهای بیشتری دارند و لطافت و هنر در وجود آنها بیشتر است، ولی اینکه میبینیم آقایان در این قضیه بیشتر موفق هستند به خاطر آن استمرار و پشتکاری است که آقایان دارند ولی خانمهای ثابت کردند خیلی خوب میبینند و خیلی خوب درک میکنند و من فکر میکنم رشته هنری میتواند جای خوبی برای خانمها باشد چون خانمها میتوانند در آن پتانسیل درونی خودشان را پیدا بکنند.
برای حفظ نسبتها در نقاشی، هنرمندان کهنهکار از کاغذ شطرنجی استفاده میکنند اما جوانترها از ویدئو پروژکشن
*راجع به اجرای نقاشی روی دیوار توضیح بدهید که چگونه آن ابعاد کوچک در ابعاد بزرگ اجرا میشود و آن نسبتها و کلیّت اثر حفظ میشود؟
طرحی که ما روی کامپیوتر طراحی میکنیم مثلاً پرینتی که میگیریم نهایتاً یک کاغذ A3 است، اجراکاران هنرمندانی هستند که مقیاسبندی میکنند، یعنی مقیاس کاغذ را روی دیوار اجرا میکنند، با تقسیمبندیهای خاص خودشان، جدولبندیها و خطکشیها، درواقع مقیاسهای یک به یک، میآیند چنین حالتی را روی دیوار انتقال میدهند و معمولاً جدولبندی میکنند، شطرنجی میکنند، همان را هم روی دیوار دارند و طرحها را انتقال میدهند ولی خیلی از هنرمندان از تکنولوژی به روز استفاده میکنند، از ویدیو پروژکشن استفاده میکنند، از دستگاههایی استفاده میکنند که در شب میتوانند روی دیوار بیندازند و شروع به طراحی کنند. ولی هنرمندان قویتر که دست قویتری در طراحی دارند معمولاً خودشان انتقال طرح را انجام میدهند.
* احتمالاً فرآیند انتقال اثر روی دیوار و علامتگذاریها و کشیدن طرح اولیه، زمانبرتر از رنگگذاری است...
بله، چون باید هنرمند خیلی تناسبات را رعایت کند، مقیاسها را درست بسنجد و جایگذاری درست باشد و دقت خیلی بالایی نیاز دارد. وقتی این فرآیند تمام میشود دیگر کار رنگ هم به آن میزان حساسیت است ولی باید بستر و پایه آن درست باشد که آن رنگ جواب بدهد. مثلاً در این کار، ۶ پرتره و فیگور است اگر یکی از آنها دچار اختلال میشدند، همۀ کار بهم میریخت و پیوستگی کار به خاطر دقتی است که اجراکار من داشت و من از آنها خیلی ممنون هستم.
*انتخاب اجراکار با خودتان است یا پیشنهاد میدهید؟
هر اجراکاری در یک سطحی کار میکند، یک اجراکار فقط کار پرتره انجام میدهد، یک اجراکاری کار فیگوراتیور و توانمندیهای آنها هم متفاوت است ولی اگر من بخواهم طرحی را اجرا بکنم هم کار اجراکارها را میبینم و هم از دوستان مشورت میگیرم و از دیوارهای شهر متوجه میشوم که کدام اجراکار این کار را پیاده کرده است، پیگیری میکنم و او را پیدا میکنم.
در مورد انتخاب آقای عباس برزگر گنجی، چون کار من فیگور داشت و میخواستیم حتماً درست انجام شود و دقیق باشد و تعداد پرترهها زیاد بود، من با یک نفر مشورت کردم، همه گفتند ایشان فقط میتواند از پس این کار بربیاید و واقعاً هم کار را خوب انجام دادند و در زمان خیلی کوتاه کار را جمع و جور کردند و کارِ خیلی تمیزی هم شد.
برگ برندهای که طرح من داشت این بود که حس خانوادهبودن و صمیمیت را منتقل میکرد و مادر خانواده هم در کنار شوهر فقید و فرزندان شهیدش قرار گرفت؛ انگار یک عکس یادگاری نانداخته بودند
* چطور این طرح انتخاب شد؟
در یک ورکشاپ خصوصی که سازمان زیباسازی تهران برگزار کرد، با ما تماس گرفته شد و از ما خواسته شد در آن ورکشاپ حضور داشته باشید و به این صورت بود که هر دو هنرمند روی یک دیوار تمرکز داشتند و بعد طرح میزدند و اجرا میکردند، قرعهکشی شد و ما باید روی این دیوار در خیابان پیروزی تهران (منطقه ۱۳) کار میکردیم و هر کدام طرح بهتری ارائه میدادیم، متناسبتر بود شانس بیشتری برای انتخاب نهایی داشت. من و دوستی که روی این کار متمرکز بود، خیلی تلاش زیادی کردیم.
برگ برندهای که طرح من داشت و باعث شد توجۀ داوران و هیات داوران به آن جلب شود این بود که من آمدم یک موضوعی به کار دادم، اینکه ما صرفاً پرترهها را کنار هم بچینیم و نامگذاری کنیم، چیزی نبود که من به آن فکر میکردم، من گفتم این تعداد خانواده که شهید شدند، بیاییم یک رنگ و بوی خاصی به این خانواده بدهیم، این حس خانواده بودن، حس با هم بودن، یک خانواده ایرانی که این تعداد فرزندانشان در راه انقلاب شهید شدند، فضای صمیمی بین آنها را نشان بدهیم و به همین خاطر آنها را در قالب یک خانواده در قالب یک عکس یادگاری کنار هم چیدم، انگار خانواده یک عکس یادگاری گرفتند و مادر را کنار این شهدا گذاشتیم، عکس پدر را گذاشتیم، فرشی پهن شد و سعی کردیم با نمادهای مختصر، فضای داخلی یک خانواده ایرانی را القا کنیم.
* زمانی که این دیوار قرعهکشی شد و به شما افتاد، قبل از اینکه طرح را بدهید عکسهای آن را دیدید یا نه به دیدن عکسها اکتفا نکردید و حضوری دیوار را بررسی کردید؟
چون ما از طرح قبلی دیوار عکس داشتیم و به ما عکس داده شد و گفتند شما باید روی این دیوار کار کنید، من دیدم این دیوار سالها است در این فضا مانده و پرترهها را بسیار ساده کنار هم چیدهاند و هیچ ارتباطی با مخاطب برقرار نمیکند، خیلی خشک و رسمی بود، خیلی فضای صامتی داشت، هیچ دیالوگی بین عناصر تصویر و عناصر با مخاطب وجود نداشت، چون این دیوار مخاطب زیادی دارد یعنی روزانه چه تعداد آدم پیاده یا سواره از اینجا عبور میکند و مخاطب پیاده گاهی پای دیوار میایستد و به جزئیات دقت میکند.
من عکس کار را دیدم و بعد از اینکه انتخاب شد که من کار را انجام بدهم، آمدم یک نگاهی انداختم و ابعاد را دیدم و دیدم تا کجا میشود مانور داد و دستکاری کرد و فرمها را چید. فضای طرحی که انجام دادم سعی کردم متناسب با فضای دیوار باشد، چون ما باید متناسب با فضای دیوار کار بکنیم و متناسب با عوامل محیطی، من رنگ زمینه را یک رنگ خاکستری خاموش گذاشتم به خاطر آن دیواری که چسبیده به آن بود تا بتواند ارتباط برقرار کند و از آن فضا خیلی جدا نیفتد و چون کار هم خیلی کُنتراست بالایی دارد، ما سعی کردیم تمرکز رنگی کار را روی دو سه رنگ بگذاریم و بیشتر سراغ مفهوم و چیدمان کار برویم.
* لطفاً راجع به تکنیک کار هم توضیح دهید.
سعی کردم بیشتر با هاشور کار کنم چون کارهایی که در سطح شهر میبینیم فضای رنگی دارند، فضای رنگی در آنها قالب است و کار طراحیگونه کمتر میبینیم، تمرکز من بیشتر روی کارهای طراحیگونه بوده و به همین خاطر از یکی از اِلمانهای اصلی طراحی که هاشور است استفاده کردم که هم کنتراست کار بالاتر برود و هم فرم اجرایی کار هنرمندانهتر شود و با سایر کارهایی که میبینیم متفاوتتر باشد و به خاطر کنتراست زیادی که دارد با کار سفید و زمینهای که دارد توجۀ مخاطب را خیلی جلب میکند و تکنیک طراحیگونه و استفاده از هاشور است.
*روی بوم بوده یا روی کاغذ بوده؟
یک مقدار روی بوم کار شد که ما میخواستیم پرترهها را بسازیم ولی دوباره از آن فضا عکاسی شد و در فضای دیجیتال و نرمافزارهای کامپیوتری وارد شد تا ما بتوانیم باز دوباره کیفیت بصریِ بهتری از آن کار داشته باشیم.
* اینکه بخواهیم یک کار در ابعاد کوچک را به یک کار در ابعاد بزرگ انتقال بدهیم، چه دقتها و ظرافتهایی لازم دارد؟
وقتی کار کوچک طراحی میکنیم باید دقت کنیم که هر یک سر سوزن یا میلیمتری که ما در کار دست میبریم وقتی روی کار میآید ابعاد یک در یک متر میشود، به همین خاطر خیلی حساسیتها وجود دارد که هر آنچه که در طرح کوچک گذاشته میشود باید درست باشد، قابل دفاع باشد و جای درست خودش باشد که وقتی روی دیوار میرود دچار اغتشاش بصری نکند حتی به این خاطر خیلی مهم است که ما همۀ اشتباهات و خطاهای نادرستیها را در طرح کوچکمان بگیریم، طرح کامل باشد چون اجراکار زمانی که جلوی کار میرود درواقع هیچ چیزی از کار نمیبیند فقط خطها و رنگ را میبیند ولی وقتی از کار فاصله میگیریم تازه میفهمیم مثلاً یک خطی که آنجا یک متر گذاشته شده است در فاصلۀ دورتر از کار ممکن است خیلی کوچکتر دیده شود، این تفاوت فاصله نزدیک و دور و ارتفاع که وجود دارد باعث میشود که حساسیت خیلی بالا برود یعنی هر آنچه که در طرح کوچک گذاشته میشود باید آنقدر جزئیات دقیق و درستی داشته باشد که اجراها به اشتباه نیفتد و بعد در اجرای نهایی مشکلی ایجاد نکند. در کل حساسیت آن خیلی زیاد است.
* مراحل اجرا روی دیوار به چه صورت است؟
ابتدا دیوار را برای اینکه تمیز شود، شستشو میدهیم که کثیفیها از بین برود و مشکلات آن برطرف شود. اگر سیمانکاری دیوار نیاز دارد، دوباره سیمان نرمه استفاده میشود و حفرهها را میپوشاند. بعد چسب مخصوص را میزنیم و بعد کار رنگ شروع میشود. رنگ کار، اکریلیک صنعتی است که در مقابل عوامل محیطی مانند باران و نور خورشید مقاومت زیادی دارد، چون دیوار در طول تابستان آفتاب زیادی را تحمل میکند.
مردم محلی روی دیوارنگاره حساسیت داشتند، میایستادند و سوال میکردند و حتی نظر میدادند. من آنجا متوجه شدم که اولین فرزند خانواده پیش از انقلاب شهید شده است
* آیا با خانواده شهیدان افراسیابی آشنایی داشتید؟ چون شناخت شهدا احتمالاً به فضاسازی طرح کمک میکند.
بله من روزی که شروع به کار کردم بلافاصله از بنیاد شهید و جاهای دیگر پیگیری کردیم و شماره خانواده آنها را یافتیم و با یکی از برادران گرامی آنها که جانباز هم هستند، صحبت کردیم، با آنها طرح را مطرح کردیم و اجازه گرفتیم، خوشحال شدند که ما داریم این کار را انجام میدهیم و همکاری لازم را با ما داشتند. شهردار منطقه ۱۳ هم خیلی با ما همکاری کردند و شخصاً با خانواده شهید تماس داشتند و آنها را در جریان گذاشتند، چون این محله را بیشتر میشناخت.
برایم جالب بود عابران پیاده که عبور میکردند از آنها درباره شهیدان افراسیابی میپرسیدم و برخی به خوبی این خانواده را میشناختند. جالب اینکه من آنجا متوجه شدم که اولین فرزند خانواده پیش از انقلاب شهید شده است و پسران دیگر در چه شرایطی به شهادت رسیدهاند. برایم جالب بود که مردم محلی روی دیوارنگاره حساسیت داشتند، میایستادند و سوال میکردند و حتی نظر میدادند.
اگر میخواستیم عنصر مادر را حذف کنیم و به عنوان یک شخص مهم در خانواده وجود نداشته باشد، نقاشی روحش را از دست میدهد
* این ایده چه کسی بود که مادر با اینکه در قید حیات هستند، به جمع خانواده اضافه شوند و به اصطلاح یک «خانواده بهشتی» تشکیل شود؟
چون ما تصمیم گرفتیم خانواده را در فضای کار بگنجانیم، دیدیم همه چیز فراهم است و اگر ما بخواهیم عنصر مادر را حذف کنیم و به عنوان یک شخص مهم در خانواده وجود نداشته باشد، کار روحش را از دست میدهد. از سوی دیگر حساسیت وجود داشت که مادر در قید حیات هستند و تصویر ایشان نباشد و نگرانیهایی از این منظر وجود داشت اما با نظر داوران و همکاری سازمان زیباسازی تصمیم گرفتیم حضور مادر خانواده به نحوی که در شأن ایشان است، لحاظ شود. خواستیم نشان بدهیم مادر با چادر زیبا و تسبیحی که در دست دارند، بنیان خانواده در کنار پدر هستند. جالب است که خیلی بازخورد مثبتی داشت و روح خاصی به نقاشی بخشید.
دیدار آیتالله رئیسی با مادران شهیدان افراسیابی، بهمن ۱۳۹۸
(پیغام فتح؛ ویژه نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس)
انتهای پیام/