تداوم کمک‌های مومنانه| از شیراز تا چمشهران؛ وقتی دفاع مقدس به اردوی جهادی گره می‌خورد

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، چمشهران، روستایی از توابع معمولان استان لرستان که حالا ماه‌هاست خانه بزرگ‌مردانی از دیار فارس شده است.

روستایی که خانه‌هایش را سیل ۹۸ با خود برد و ماندند مردمی بی سرپناه و مظلوم با انبوهی از دردها و آلامی که گوشی شنوا برای بازگو کردنشان نبود.

مردمی که حالا همه امیدشان به دست‌های پرتوان و دل‌های مهربان بزرگ‌مردانی از شهر شیراز است. شیراز، همان شهر پر آوازه‌ای که همیشه تاریخ از جهات مختلف زبانزد خاص و عام بوده و هست.

شهری که اگر از هنر و هنرمندی و مهمان‌نوازی‌اش بگذریم، مهد پرورش خیران بی‌نام و نشانی است که رد پایشان در همه تاریخ به چشم می‌خورد‌.

باباحاجی یک سالی می‌شود کوله‌بارش را بسته و از شیراز راهی سفر به چمشهران شده است، همان روستایی که سیل همه‌چیزش را با خود برده بود، آرزوها و امیدهای کودکان را به همراه قدرت و توان پدران و مادران‌شان.

قبل از آن هم در سال ۹۶ راهی سرپل ذهاب شد تا خانه‌های روستایی آسیب دیده از زلزله را مرمت کند.

یکی دوسالی از هفتمین دهه زندگی‌اش را پشت سر گذاشته است، اما قبراق است و سرحال، حتی آسیب‌های هشت سال جنگ تحمیلی هم نتوانست او را از رفتن باز دارد؛ بلکه انگیزه‌اش را برای کمک به هم‌نوع و قدم گذاشتن در راه جهاد تقویت کرد.

مدتی است دنبال شماره‌اش می‌گردم و از این و آن جویا می‌شوم اما تلفن از دسترس خارج است.
بلاخره از طریق یکی از جوانان همراهش ارتباط برقرار می‌شود و او می‌گوید در این روستا تلفن آنتن‌دهی خوبی ندارد‌.

موضوع مصاحبه را که مطرح می‌کنم می‌گوید آقا سید مصاحبه نمی‌کند و نمی‌خواهد مطرح شود اما اصرارهایم سبب می‌شود او را در عملی انجام شده قرار دهد.

باباحاجی(پسرش او را به این نام خطاب می‌کند) که از یادگاران انقلاب‌اسلامی و دفاع مقدس است با آرامشی عجیب تلفن را پاسخ می‌دهد و بدون حاشیه از روزهای جنگ سخن می‌گوید.روزهای آتش و خونی که هیچ چیز سر جای خودش نبود.

آرام و شمرده تعریف می‌کند: پس از انقلاب اوضاع نابسامانی بر کشور حاکم شد و ما مورد هجمه دشمن قرار گرفتیم.امریکا که احساس کرد، کشور ایران در آن زمان در ضعیف‌ترین حالت خود قرار دارد، از این موقعیت سوء استفاده کرد و با فراهم نمودن کلیه امکانات لجستیکی، مادی و نیروی انسانی، رژیم بعثی را برای رویارویی با ایران تقویت کرد.

سید ستار حسینی، مدیریت و رهنمودهای حضرت امام(ره) را یکی از مهم‌ترین دلایل پیروزی ایران در هشت سال جنگ نابرابر عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: فکر و اندیشه و روح بالای امام توانست مردم را به صحنه بکشاند و پیروز میدان کند.

آن زمان همه از هر قشری وارد میدان نبرد شدند و سربلند از این امتحان الهی بیرون آمدند، پس قدرت و مقاومت امروز کشور ما محصول آن هشت سال جنگی است که در نابرابری کامل به آن تن دادیم و نتیجه‌اش قدرتمندی امروز نظام اسلامی است.به‌گونه‌ای که امروز هیچ دشمنی در خودش نمی‌بیند که بخواهد با ما رو به رو شود.

این جانباز هشت سال دفاع مقدس با بیان اینکه سال‌های جنگ بهترین دوران زندگی‌اش بود، می‌افزاید: بسیاری از دوستان و همرزمانم شهید شدند و من لایق شهادت نبودم و توفیق حاصل نشد، اما سال‌های جنگ بهترین سال‌های عمرم بود.

وی ۱۹ ساله بود که به استخدام نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد، در دوران انقلاب مجروح و ۲۲ ساله بود که راهی جبهه‌های حق علیه باطل شد.

حضور در عملیات بیت‌المقدس، لشکر عاشورا، عملیات مرصاد و ... از جمله کارنامه درخشان فعالیت‌های اوست.فردی که تنها پسرش هم دست‌پرورده همین مردانگی و مهربانی است و امروز با هم قدم در راه جهاد گذاشته‌اند.

حسینی در بخش دیگری از این گفتگو اذعان داشت: آن زمان مرجع تقلید ما امام بود و هر چه ایشان می‌فرموند ما اطاعت می‌کردیم و همان رهنمودها ما را با روحیه شهادت‌طلبی عجین کرد.

او نخستین بار بهمن ۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در درگیری با گارد شاهنشاهی مجروح شد و بعد از آن در سال ۶۶ نیز در عملیات والفجر یک آسیب دید.

او می‌گوید: حالا که بازنشسته هستم زمان بیشتری دارم تا به مردم کمک کنم. پس زمان زلزله سرپل ذهاب به آنجا رفتم، هنگام سیل شیراز در محله سعدی بودم و نزدیک به دو سال است با دوستان به لرستان رفت‌و‌آمد داریم، اما حدود هشت ماهی است که اینجا ماندگار شده‌ایم و ۲۴ واحد را تحویل داده‌ایم  و تا یک ماه دیگر شش واحد باقی‌مانده را نیز تحویل خواهیم داد و به لطف خدا لبخند را بر لب مردم محروم این منطقه خواهیم نشاند.

دلیل بودن و ماندنش در این روستا را جویا می‌شوم و او پاسخ می‌دهد: ما همه مدیون خداوند، اسلام و شهدا هستیم و وظیفه‌ داریم هر جا کاری از دستمان برمی‌آید کوتاهی نکنیم.

امروز حق مردم ما جایگاهی که در آن قرار دارند، نیست پس می‌طلبد که دولت‌مردان بیشتر از اینها در راه گره‌گشایی از مشکلات مردم این مرزو بوم تلاش کنند.

کم‌گو و گزیده‌گو است و هرچه می‌پرسم حرف رتا به درازا نمی‌کشاند. می‌گوید: رضایت خدا و شهدا قطعا در گره‌گشایی از مشکلات مردم به‌ویژه نیازمندان آن هم در شرایط بحران است. من که نه اما دوستانم در پشت صحنه بسیار گمنام هستند و ماه‌هاست دور از خانه و خانواده‌شان برای رفع گرفتاری از مردم قدم برمی‌دارند.

کم نیستند مردان و زنان بی‌نام و نشانی که در اوج سادگی و گمنامی همه جای تاریخ و در بحران‌ها ردی از خود برجای گذاشته‌اند و همواره از نیازمندان دستگیری کرده‌اند از انقلاب اسلامی تا دفاع مقدس، از سیل تا زلزله، از جهاد تا کمک‌های مومنانه و همیشه و همیشه خوبی را از خود به یادگار گذاشته‌اند تا نشان دهند سنگ هم که از آسمان ببارد انسانیت زنده است و خوبی هیچ‌گاه راه خود را گم نمی‌کند.

انتهای پیام/ ن/و