ابرقهرمانانی که عجیب شبیه انسان‌ها هستند/ باقیات و صالحات رسانه‌ای که برجای ماند

به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، فتح الفتوح انقلاب اسلامی نه تثبیت مرزها و حفظ تمامیت ارزی است که رویای برخی سلسله‌های بزرگ پادشاهی بوده، نه قطع دست طمع اجانب که قرن‌ها به این آب و خاک دراز بوده و نه حتی بیرون راندن دلباختگان شرق و غرب و غارتگران این مرز و بوم، البته همه این‌ها از فتوحات انقلاب اسلامی بوده اما فتح الفتوح، تربیت جوانان انقلابی و انسان سازی بوده است.

دفاع مقدس کارخانه انسان سازی و فرهنگ و تفکر بسیجی، قالب این کارخانه بوده است، کارخانه‌ای که با پشتوانه اسلام ناب محمدی (ص) و توان جهاد فی سبیل الله، بی وقفه کار می‌کند و جوانانی به عالم عرضه می‌دارد که روی شیطان‌های انسی و جنی را سیاه کرده و آه از نهادشان بلند می‌کند.

تفکر بسیجی، قهرمان پرور و الگوساز است، قهرمانانی که در پی نجات تمام جهانیان‌اند، نجات از تاریکی نادانی و افروختن چراغ هدایت به آسمان، ابرقهرمانانی که یک تنه در برابر غول هفت سر و پولادتن استکبار و ظلم ایستاده و جان شیرین را سرمست و مجنون از دیدار حق بر دست می‌گیرند و اصفهان از این قهرمانان کم ندارد.

باقیات و صالحات رسانه‌ای

شهید محمد سلیمانی یکی از این پهلوانان است که یاد و خاطرش در لشکر مقدس 14 امام حسین (ع) به یادگار مانده و برخی اقداماتش هنوز همراه گشا و نافع است، این شهید بزرگوار با خادمی قرآن و اقدامات بی‌نظیر خود در عرصه تبلیغات لشکر، جاودانه شد، ثبت و ضبط مصاحبه‌ها، وصیت نامه‌ها، خاطرات و عکس‌های رزمندگان که در شناسایی خانواده‌های شهدا بسیار مؤثر بوده و هست.

ایشان همچنین در جهت آموزش، حفظ و ترویج قرآن و فرهنگ قرآنی در بین پاسداران لشکر 14 امام حسین (ع) و خانواده‌هایشان تلاش بسیاری کرده و گنجینه‌ای ارزشمند از آثاری قرآنی جمع‌آوری، تکثیر و به یادگار گذاشته است.

شاید بتوان نقطه مشترک همه رزمندگان را در چند مورد خلاصه کرد، فرهنگ قرآن و اهل‌بیت (ع)، ولایت مداری، اخلاص و تلاش بی‌وقفه و خستگی‌ناپذیر که رمز پیروزی خون بر شمشیر و ماندگاری هم همین است.

دوراهی زمین‌گیر شدن یا از زمین پریدن

شهید حجت‌الله خادمی نمونه دیگری از این بزرگ‌مردان است که نه تحصیل در دانشگاه و نه شوق به دنیا آمدن دخترش، هیچ‌کدام خللی در قدم‌های استوار او پیش نیاورد زمین، زمین گیرش نکرد، بلکه از زمین نربانی بلند کرد روی به آسمان و جام شیرین شهادت را لاجرعه سرکشید.

شهید خادمی همانند دیگر یاران شهیدش، عاشقانه همسر و فرزند و پدر و مادرش را دوست می‌داشت اما این عشق دلیل نمی‌شد پای از راه حق پس بکشد حق را تنها گذارد چراکه داستان کربلا را به خوبی می‌دانستند.

ابرقهرمانانی که عجیب شبیه انسان‌ها هستند

آری، این دلاورمردان بی نام و نشان و بی ادعا، ابرقهرمانند، اما نه قهرمانانی که چون خفاش در چاه پرواز کنند، همچون عنکبوت از دیوار بالا روند و یا چون ماهی بر آب روان باشند، این بسیجی‌ها حقیقی‌اند و راه انسان شدن را آموخته و به سوی آسمان رهسپارند.

کشتی غرب با تمام زرق و برقش درحال غرق شدن است و قهرمانان خیالی را چون بادکنک‌هایی به آسمان می‌برد تا هم کورسوی امید بیچارگان مست این کشتی را حفظ کند و هم سرگرمشان کند تا مبادا سر بچرخانند با تماشای شکوه پوشالی، قصد گریز کنند.

و یا نهایتاً تک تیرانداز جنایتکار و ناخدای شیطان صفتی که هنرشان تیر انداختن به زنان و کودکان و بی پناهان و هواپیمای مسافربری است را علم شیطان می‌کنند، ببین تفاوت میان ماه ما و قلب تیره آن‌ها تا کجاست، آنان به کشتار و ظلم مفتخراند و ما به نمودهای والای انسانی، و این است معنای بسیج، این میراث گرانبهای حضرت روح الله.

انتهای پیام/۶۳۱۰۶/ج۲۰/ق