به گزارش خبرگزاری فارس از فومن، قلعه رودخان یکی از بناهای دیدنی گیلان است که آن را ساختهشده به دست اسماعیلیان میدانند، نام این دژ باستانی درجایی متعلق به سلجوقی و درجایی دیگر ساسانی گفتهشده، با رجوع به تابلوی معرفی این بنا نیز نظر روشنی در رابطه تا قدمت این بنا دریافت نکردیم چراکه در قسمت قدمت این تابلو از عبارت « احتمالاً اوایل اسلام (بهطور دقیق مشخص نیست)» استفادهشده بود.
ما کوشیدیم تا جوابی برای سؤالاتمان بیابیم اما با سؤالات دیگری مواجه شدی، سؤالاتی که جواب آن در هیچ تارنمایی پیدا نمیشد، در همین راستا به سراغ مرتضی سخایی رفتیم، فردی که ازقضا یک قلعه رودخانی است و بهصورت تخصصی طی یک سال و نیم گذشته در حوزه قلعه رودخان تحقیق و پژوهش کرده است، سخایی خبرنگار سابق روزنامه فرهیختگان، مستندساز و پژوهشگر گیلانی است و در رابطه با معرفی قلعه رودخان چند مستند کوتاه نیز ساخته است، وی در معرفی روستای آبا و اجدادی خود از عنوان « قَلَه رخون » و برای دژ قلعه رودخان نیز از عنوان «کهن دژ سَکسار» استفاده میکند.
سخایی در پاسخ به چرایی این نامگذاریها، سخنان مقام معظم رهبری که در سال ۱۳۹۱ در رابطه با عنوان «خاورمیانه» گفتهشده بود را بیان کرد و گفت: اسمها در تمام ادیان و آیینها، در تمام منشها و روشها، در تمام بینشها و رویهها و تمام قوم و قبیلهها مهماند، چراکه اصالت در اسمهاست، حتی مقام معظم رهبری نیز استفاده از نامهای جعلی که حاصل نگرش غربیهاست را نکوهش کردهاند، به این گفته ایشان که در مورخه ۲۲ اَمرداد ماه ۱۳۹۱ در نکوهش استفاده از عنوان جعلی « خاورمیانه» گفتهاند دقت کنید. ایشان فرمودهاند:
« من اصرار دارم این منطقه را « غرب آسیا» بگویم، نه خاورمیانه. تعبیر خاور دور، خاور نزدیک، خاورمیانه درست نیست. دور از کجا؟ از اروپا. نزدیک به کجا؟ به اروپا؛ یعنی مرکز دنیا اروپاست؛ هرجائی که از اروپا دورتر است، اسمش خاور دور است؛ هر جا نزدیکتر است، خاور نزدیک است؛ هر جا وسط است، خاورمیانه است! این تعریفی است که خود اروپائیها کردند؛ نه ما این را قبول نداریم. آسیا یک قارهای است؛ شرقی دارد، غربی دارد، وسطی دارد؛ ما در غرب آسیا قرار داریم؛ بنابراین منطقهی ما اسمش منطقه غرب آسیاست، نه منطقهی خاورمیانه»
با این اوصاف ما چرا باید از عنوان نادرست « قلعه رودخان! » که یک آلمانیتبار روسی یعنی بیگانهای به نام « برنهارد دارن »؛ آن را اختراع کرده است استفاده کنیم؟!
سخایی میگوید: برای اولین بار در نسخه تصحیحشده توسط برنهارد دارن از کتاب «تاریخ گیلان» نوشته عبدالفتاح فومنی مؤلف محلی در قرن دهم هجری است که ما با عنوان نادرست « قلعهرودخان! » برمیخوریم! درواقع نسخه اصلی کتاب عبدالفتاح فومنی تابهحال کشف نشده و تنها چند نسخه دستنویس از آن موجود است، قدیمیترین نسخه دستنویس این کتاب ارزشمند حدود ۲۰۰ سال بعد از عبدالفتاح یعنی در سال ۱۲۳۷ قمری توسط شخصی به نام « معصوم ابن ملا آقای مازندرانی » به خط نستعلیق کتابت شده که هماکنون در موزۀ مَلِک تهران قابلدسترس است و نسخۀ بعدی، ۳۷ سال بعد از نسخۀ معصوم یعنی در سال ۱۲۷۴ هجری توسط برنهارد دارن بازنویسی و با خط کتابی در سنپترزبورگ روسیه به چاپ رسیده است.
به گفته این پژوهشگر گیلانی؛ در نسخۀ معصوم در همهجا، بهجای پسوند رخون تالشی از روخان گیلکی استفادهشده و معلوم نیست که در نسخۀ اصلی عبدالفتاح نیز چنین اشتباهی وجود داشته یا خیر اما در نسخۀ برنهارد دارن پسوند رخون تالشی بهطورکلی دگرگونشده و واژۀ رودخان پدید آمده است. این تصور از رخون تالشی و یکی پنداشتن آن با روخان گیلکی باعث شد تا هموطنان گیلک زبان ما، « قَلَهرخون تالشی» به معنی (آبادی پاییندستی که در مسیرش قلعه قرار دارد) را « قلِهروخان گیلکی» (به معنی نادرستِ رودخانۀ کنار قلعه) قلمداد کرده و بهواسطۀ شباهت بسیار زیاد واج آواییهای دو کلمه رخون و روخان، این دو را یکی بپندارند.
ایجاد پسوند نادرست رودخان توسط برنهارد دارن هم که خود را تصحیح کننده کتاب عبدالفتاح معرفی کرده باعث شد تا اسم نادرست "قلعه رودخان!" ایجاد شود، استفاده از عبارات «قلعه روخان، کشته روخان و ماسوله روخان» در نسخۀ معصوم ابن ملا آقا مازندرانی که ۳۷ سال از نسخۀ چاپی برنهارد دارن قدیمیتر است.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید این واژگان جعلی حتی در نام استانمان « گیلان » نیز به چشم میخورند، برای مثال طبیعی آن است که نام «گیلان» که یک اسم خاص از نوع اسم مکان است با رعایت مصوت گذاریها بهصورت Gilan نوشته شود اما چرا حتی در دامنه تارنمای صداوسیمای استان گیلان نیز این اسم بهصورت Guilan نوشتهشده است؟ آیا کسی میتواند بگوید دلیل اضافه نمودن یک u در اسم انگلیسی گیلان چیست؟ و ما باید این اسم جدید را به چه صورت تلفظ کنیم؟ سخایی دراینباره میگوید: « آیا غیرازاین است که Guilan به زبان آلمانی است و مربوط میشود به زمانی که آلمانها دانشگاه گیلان را تأسیس کردند و برخی از روشنفکران آن زمان نیز از همین نام آلمانی یعنی Guilan بهجای Gilan استفاده کردند و بدینصورت بود که این نام جدید وارد ادبیات نوشتاری گیلانیان شد؟»
این پژوهشگر همچنین استفاده از عنوان «کهن دژ سَکسار» را برگرفته از تاریخ شفاهی و نقلهای سینهبهسینه اهالی منطقه قلمداد کرده و افزود: ما نمیتوانیم تاریخ شفاهی را دستکم بگیریم، خود من هیچوقت از نقلهای سینهبهسینه که از آن به نام تاریخ شفاهی یاد میشود متحمل هیچ ضرری نشدهام. سَکسار نامی باستانی است که از کهنسالان منطقه قَلَه رخون به یادگار مانده است. بومیان منطقه هیچوقت برای نامگذاری این کهن دژ از نامهایی نظیر قلعه حسامی! قلعه هزار پله! قلعهی رودخان! قلعهی رودخانهای! و ... استفاده نکردهاند. ما وقتی به تاریخ مکتوب نیز مراجعه میکنیم میبینیم که در کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران تألیف شده در سال ۱۳۲۸» برای اولین بار با بهرهگیری از همین تاریخ شفاهی از عنوان سَکسار برای این کهن دژ استفادهشده است. خوشبختانه باید گفت نام سَکسار بهعنوان یکی از اسامی این کهن دژ مورد تأیید میراث فرهنگی است و حتی در تابلوی معرفی اثر نیز ذکرشده است.
سخایی میگوید: عبارت « قلعه حسامی » تنها از روی یکی از کتیبههای کهن دژ سَکسار خوانش شده است و در هیچ منبع دیگری ما چنین اسمی را نمییابیم. اگر فرض را بر صحت خوانش هم بگذاریم باید این سؤال را از خودمان بپرسیم که آیا استفاده از عنوان نادرست قلعه حسامی شبیه کار همان کسی نیست که از عنوان نادرست قلعه رودخان برای این کهن دژ پرعظمت استفاده کرده است؟
کسانی که از عنوان سَکسار به هر نحوی فراریاند نمیدانند که سکاها که بودهاند و به گفته سخایی از آثار تمدنی سکاها و خدمات آنان به کشور ایران و میهندوستی و بیگانهستیزی آنان بی اطلاعند چراکه منبع اطلاعاتشان نوشتههای همان غربیهاست که حتی مقام معظم رهبری نیز نسبت به خوانش غربی از میهنمان گلایهمندند. آیا وقت آن نرسیده که تعریف ایرانی از تاریخ ایران ارائه دهیم؟
این خبرنگار و مستندساز با اشاره به معانی ذکرشده برای سَکسار گفت: نام باستانی سَکسار علیرغم اینکه حتی در شاهنامه نیز ذکرشده و نشان از تاریخ و تمدن باستانی ایرانزمین دارد اما تاکنون در تمام گستره سرزمینی کشور ایران ریشهشناسی دقیقی از این اسم اسرارآمیز صورت نگرفته است. توضیحات مختصری از این نام در « گزارش سه فصل گمانهزنی در قلعه رودخان! » و در کتاب «قلعههای گیلان» آمده است. در این منابع سَکسار را « سختجانی سَگ » و « بد مردن مثل سَگ » و « تاریخ تقویمی اشاره به سال سگ » معنی کردهاند اما واقعیت آن است که سَکسار به معنی « سَرای سَکا » است و سَکاها نیز مؤسس سلسله میهندوست و بیگانهستیز اشکانیان بودهاند.
انتهای پیام/۸۴۰۰۷