اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

جنگی بی شباهت با تمام جنگ ها

جو بایدن با نطقی که به زیبایی تدوین شده بود و جانمایه کشوری خسته از ترامپیسم و کووید19 را به خوبی منعکس می کرد، ریاست جمهوری خود را آغاز کرد. بایدن شروع «یک اقدام جنگی تمام عیار» را علیه این همه گیری وعده داد. اما مگر همین الان هم یک سال از حضور جهان خسته ما در سنگرها نمی گذرد؟

جنگی بی شباهت با تمام جنگ ها

خبرگزاری فارس ـ گروه غرب از نگاه غرب: رئیس جمهور آمریکا جو بایدن با نطقی که به زیبایی تدوین شده بود و جانمایه کشوری خسته از ترامپیسم و کووید19 را به خوبی منعکس می کرد، ریاست جمهوری خود را آغاز کرد. بایدن شروع «یک اقدام جنگی تمام عیار» را علیه این همه گیری وعده داد. اما مگر همین الان هم یک سال از حضور جهان خسته ما در سنگرها نمی گذرد؟
روز 19 مارس 2020 پرزیدنت ترامپ در اقدامی دیرهنگام به گونه ای که گویی ویروس کرونا را جدی گرفته، از «جنگ بزرگ ما» سخن گفت و «تداوم تلاش بی امان ما برای شکست ویروس چینی» را وعده داد. به همین ترتیب رئیس جمهور چین ژی جین پینگ روز 6 فوریه 2020 یک «جنگ مردمی» را در برابر این ویروس اعلان کرد.
البته جنگ ترامپ به سرعت از مسیر خارج شد، همانطور که تلاش های پیشین آمریکا در به کار گیری قیاس جنگی در خارج از بستر نظامی یا دیپلماتیک از مسیر خارج شده بود. در ژوئن 1971 پرزیدنت ریچارد نیکسون مصرف مواد مخدر را «دشمن شماره یک مردم» نامید و «جنگ با مواد مخدر» را آغاز کرد که پرزیدنت رونالد ریگان نیز آن را گسترش داد. پنجاه سال بعد تقریبا همگان این بسیج را اقدامی شکست خورده می دانند.

به همین ترتیب «جنگ با ترور»ی که پرزیدنت جرج دبیلو بوش به دنبال حملات 11 سپتامبر 2001 اعلان کرد، صرفا در ممانعت از تکرار حملاتی دقیقا مشابه موفق بود. زیرا نه تنها حملات فراوان دیگری در همه جا صورت گرفت، بلکه ترور تکثیر شد و برای گروه هایی مثل ناسیونالیست های سفیدپوست آمریکایی و طرفدارن ترامپ نیز به یک ابزار تبدیل گردید. کسانی که در جنگ با ترور شرکت داشتند، با یک تاکتیک می جنگیدند نه یک هدف.
با این حساب چه چیزی باعث پیروزی در یک جنگ می شود؟ اول آنکه پیروزی مستلزم بسیج کامل مردم و منابع است. ما اگر مشارکت افراد مختلف و زیادی را – که عمدتا کارگران کم دستمزد و نابرخوردار در حوزه درمان، حمل و نقل، لجستیک و سایر بخش های حیاتی هستند- جلب نکنیم، حتی نمی توانیم امیدی به موفقیت در برابر کووید19 داشته باشیم.
از نظر تاریخی جنگ ها با این وعده به راه افتاده اند که شرکت کنندگان در این جنگ ها پاداش خواهند گرفت. جنگ جهانی دوم از این نظر که نه تنها دشمن شکست داده شده بلکه شالوده های دنیای بهتری بعد از خاتمه این جنگ گذاشته خواهد شد تعیین کننده بود. چرا که به عنوان پاداشی برای جامعه در کلیت خود، مراقبت های درمانی، آموزش و پرورش و زیرساخت ها توسعه پیدا کردند.
بعلاوه همانطور که یکی از سخنگویان سرویس ارسال محموله آمریکا در خلال یکی از مراسم کاخ سفید در اوایل این بحران اشاره کرده بود، پیروزی به «لجستیک گسترده» نیز بستگی دارد اما در این بحران کارهای لجستکی گسترده ای اتفاق نیفتاد. به جای آن نتایج تست کووید 19 هنوز با عجیب ترین دلایل منظما اعلام می شوند و ایالات متحده حتی چندان به فکر مانیتورینگ ویروس یا ردگیری تماس ها نیفتاده است.
بدون مدیریت لجستیک روشن و منطقی هر چیز دیگری می تواند از هم بپاشد. در جنگ جهانی اول  روسیه تزاری بیشتر از حد لازم غله برای سیر کردن جمعیت خود تولید کرد، اما شهرهای بزرگ گرفتار گرسنگی های وحشتناکی شدند. مقامات وجود سیستم ریلی ناکافی را در این اتفاق مقصر دانستند. در واقع انبوهی از واگن های حمل غلات وجود داشت اما آنها در مکان های نادرستی قرار داشتند. از طرفی کارگران راه آهن به دلیل نداشتن کفش نمی توانستند سر کارشان حاضر شوند.

همه گیری ها نیز مثل  جنگ ها باعث بروز کمبودهایی در منابع حیاتی می شوند، در این صورت تمرکززدایی تدارکات می تواند جنگ های قیمت گذاری را جرقه بزند و سازمان های محلی و ایالتی برای افزایش دادن تجهیزات حفاظتی، لوازم پزشکی یا واکسن ها فشار بیاورند. اختلافات بر سر اولویت بندی واکسیناسیون احتمالا تنش هایی را بین گروه های سازماندهی شده، از زندانیان و کارکنان پزشکی گرفته تا معلمان و سایر کارکنان ضروری به وجود می آورد. در جنگ هایی که با موفقیت به پیش می روند، مدیریت تامین مایحتاج برای اجتناب از انحراف منابع به سمت مصارف غیرضروری یا غیرمطلوب متمرکز می شود.
جنگ ها همچنین رقابت بین المللی را تشدید می کنند که می تواند موجب شعله ور شدن خشم عده ای شود، مثل خشم شهروندان اتحادیه اروپا که شاهدند واکسیناسیون در انگلیس و اسرائیل سریع تر از کشورهای خودشان در حال انجام است.  شرکت هایی که واکسن ها را تولید می کنند- فایزر، آسترا زنکا، جانسون اند جانسون، گلاکسو اسمیت کلاین، مرک، مدرنا، نواوکس و سانوفی- در بسیاری از کشورها دارای تاسیسات هستند. اما آنها باید بتوانند بدون نگرانی از نحوه تاثیر تولید بر راهبردهای قیمت گذاری خود در بازارهای طبقه بندی شده در سطح جهانی کار خود را انجام دهند.
یک مسئله دیگر برای تامین کنندگان، مسئله زودگذر بودن تقاضا است. تولیدکنندگان واکسن با مسئله ای مواجه اند که با مشکل تولید کنندگان مهمات قبل و در حین جنگ ها قابل قیاس است: اگر روی کارخانه های تولیدی بسیار بزرگ سرمایه گذاری کنند، با به پایان رسیدن جنگ تاسیسات بزرگ و بی مصرفی روی دستشان خواهد ماند. از این رو آنها باید در این باره که چگونه زیرساخت های مورد استفاده علیه کووید19 را می توان برای مقاصد دیگر به کار گرفت، چشم اندازی روشن تر( و خلاقانه تر) داشته باشند. دست کم تکنیک های جدیدی که در واکسن های ژنتیک به کار گرفته شده اند، در مبارزه با طیف وسیعی از بیماری ها و اختلالات در آینده سودمند خواهند بود.

گذشته از این جنگ ها هزینه دارند. در گذشته کشورهایی که با دورنمای یک صورتحساب جنگی پرخرج مواجه بودند، فرض را بر این می گرفتند که در صورت پیروزی می توانند هزینه ها را بر طرف شکست خورده تحمیل کنند. دولت ترامپ همین نگرش را آزمود وقتی که اصرار کرد که چین به خاطر نقش خود در این همه گیری باید «بهای بزرگی»  بپردازد، به خصوص با توجه به اینکه چین پیش از بقیه و قبل از به آخر رسیدن سال 2020 به رشد اقتصادی پیشین خود بازگشته بود. در مورد کووید19 تنها سناریوی واقع گرایانه این است که هیچ کس دیگری قرار نیست هزینه های این جنگ را بپردازد؛ تقاضا برای خسارت و جبران مافات، صرفا به مسموم شدن دیپلماسی بین المللی خواهد انجامید.
سرانجام اینکه در جنگ با کووید19 مشوق های مالی و پولی پر هزینه ای در نظر گرفته شده است، بسیار بیشتر از سطوحی که در واکنش به بحران مالی جهانی سال 2008 مشاهده شد. به همین ترتیب مهم است که دولت ها شروع به آماده سازی برنامه های دراز مدت باثبات سازی خود برای جلوگیری از مضیقه ها، کمبودها و افزایش قیمت ها بعد از اتمام وضعیت اضطراری کنند.
شاید این کار به نظر به معجزه شباهت داشته باشد اما کلید کار تمرکز دقیق بر نیاز هر لحظه است و همزمان پذیرش اینکه نیازهای زیاد دیگری وجود دارد که به سادگی نمی توان در مورد آنها تصمیم گیری کرد. ما به ابزارهایی برای امروز نیازمندیم که فردا هم بتوانیم به طرق دیگری از آنها استفاده کنیم. و در حالی که برای آینده ای بهتر به جلو نظر داریم، باید خود را برای پرداخت بهای بیشتر نیز آماده کنیم.
برای مدیریت این قبیل معماهای موقتی یک مدل وجود دارد. دیدگاه پس از جنگ جهانی دوم بر خیزش پویاسازی اقتصادی متکی بود که پلی را در اختیار ما گذاشت تا بین جنگ تا صلح بزنیم. بدون رشد قدرتمند و مشترک، بار این جنگ غیرقابل تحمل خواهد شد. فقط یک دیدگاه دگرگون شده از جامعه ای عموما سالم تر است که می تواند به ما کمک کند تا بر واقعیت ناخوشایند امروز چیره شویم. 
نویسنده: هارولد جیمز (Harold James) استاد تاریخ و امور بین المللی در دانشگاه پرینستون
منبع: https://b2n.ir/d82653

انتهای پیام. 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول