گروه خانواده: اینکه مادر نقش مهمی در رشد و تربیت کودک امری است که همه به آن واقف هستند. اما همیشه درباره نقش پدران در تربیت کودک ابهام زیادی وجود دارد. زمانی کلیشه ثابت در خانوادهها این بود که پدر فقط وظیفه رسیدگی به امورات خارج از خانه به عهده دارد و مسئول رشد کودک در همه مراحل مادر است. اما این روزها با اینکه بسیاری از پدران از این نقش و کلیشه صنتی فاصله گرفتهاند اما درست نمیدانند که جایگاه و اهمیت نقش آنان در تربیت فرزند کجاست. از طرف دیگر هنوز مادران بسیاری هستند که پدر را از دخالت در امور تربیتی کودک منع میکنند چون معتقدند بودن و وقت گذاشتن مادر برای کودک کافیست.
در این راهنما میخوانیم که وقت گذراندن پدر با کودک چه مزایایی برای هر دو دارد و پدران چهطور میتوانند مثل مادر سهم مهم و به سزایی در انواع مراحل رشد کودک داشته باشند.
محبت پدر و مادر به یکدیگر، امنیت کودک را تامین میکند
اولین موضوعی که زمینه آرامش و ثبات روحی و روانی یک کودک در فضای خانه را فراهم میکند ارتباط صحیح والدین است. پس قبل از آنکه وظایف والدین در فرزندپذیری را تقسیم کنیم باید بدانیم که پدر و مادر در کنار هم، با محبت کردن به یکدیگر و با ایجاد حس آرامش و امنیت در خانه بزرگترین هدیه را به فرزند خود میدهند.
والدینی که مرتب با یکدیگر دعوا دارند، از هم به خوبی یاد نمیکنند و در خانه با هم به سردی برخورد میکنند این پیام را به فرزندان خود میدهند که خانه جای امن و دلچسبی نیست. شاید فرزند به سمت یکی از والدین که تصور میکنند قابل اعتمادتر است کشیده بشود اما در این حالت از تجربه در کنار والد دیگر بودن و همچنین در کنار والدین بودن، محروم میشود.
خاطرات پدر و فرزندی
مادران معمولا پرستار و مراقب کودک از خطرات هستند. در ذهن مادر بسیاری از کارها برای کودک خطرناک است. درحالی که پدران در تعامل و حتی بازی با کودک پرریسکتر و جسورتر عمل میکنند. در واقع هم احتیاط و مراقب مادر و هم ریسکپذیری و هیجانطلبی پدر مکمل یکدیگر در فرآیند رشد کودک هستند. این دو در کنار هم ذهنیت و رفتاری متعادل برای کودک میسازند که هم به موقع بتواند از خود مراقبت کند و هم به موقع دست به آزمون و خطا بزند.
از نظر معنوی نیز بازی پدر با کودک، مخصوصا وقتی شامل بازیهایی میشود که به طور عادی و یا در خانه امکان بازی کرن آنها نیست، خاطرات خوب و مطلوبی برای کودک رقم میزند. از آنجایی که پدرها بع اقتضای کار و فعالیت بیرون از خانه ممکن است زمان کمتری را با فرزندان خود بگذرانند، این نوع وقت گذراندنها به یکی از بهترین خاطرات کودک در کودکی و بزرگسالی تبدیل خواهد شد.
نقش پدر در دوران جنینی کودک
درحال حاضر بسیاری از روانشناسان معتقدند که وجود پدر برای تشکیل خودپندارهی کودک، عملکرد شخصیت و رضایت کلی او از زندگی نقش مهمی ایفا میکند. از طرف دیگر مردان هم بیش از پیش معتقدند که وجود رابطهی نزدیک با فرزندان برای هر دو طرف امتیازاتی به همراه دارد. حتی پدران در دوران بارداری هم برای جنین نقش مفیدی دارند. پدر با تامین نیازهای عاطفی و جسمی مادر در دوران بارداریباعث مشود او از تنشها و اضطرابها به دور باشد و دوران بارداری با سلامت بیشتری طی کند. یک مطالعه روانشناسی در سال 1993 نشان میدهد که میزان مشارکت پدران در مراقبت و نگهداری از طفل اندک است طبق آماری که از مادرن گرفته شد و از آنان میزان مشارکت پدران در اموری مانند تغذیه، تعویض پوشک، آرام کردن طفل و بیدار شدن در شب جهت آرام کردن و خواباندن مجدد طفل و خانهداری، سوال شد آنها این میزان را در یک مقیاس صفر تا 5 (عدم مشارکت تا مشارکت کامل) بطور میانگین حدود 7/1اعلام نمودند. البته لازم به ذکر است که پدران خود این میزان را بیش از این مقدار برآورد میکنند. اما آنچه مهم است این است که مشارکت پدرها در این فرآیند جدای از انس گرفتن نوزاد با آنها، باعث میشود مادر سلامت جسمی و روحی بیشتری داشته باشد که این امر برای زندگی زناشویی و هم در ادامه تربیت فرزندان تاثیر چشمگیری دارد.
در واقع عمده نقش پدر در دوران جنینی و نوزادی، حمایت از مادر است.
هوشیاری خاموش و ارتباط با پدر
اما بعد از تولد نیز نقش پدر در رشد کودک پایان نمیگیرد.پدر هم درست مثل مادر با کودک ارتباطات ژنتیکی و وراثتی دارد. نوزاد در ابتدای تولد در حالتی هستند که به آن «هوشیاری خاموش» میگویند. در این حالت نوزاد بدون اینکه مشغلهای داشته باشد با چشمان باز نسبت به محیط اطراف خود واکنش نشان میدهد. بسیاری از پدران برای کمک به مادر فقط نوزاد را در آغوش میگیرند یا شیشه شیر را در دهان او میگذارند، درحالی که صحبت با نوزاد و ارتباط چشمی با او تاثیر به سزایی در رشد و ارتباط فرزند و پدر دارد. «سلام من پدرت هستم»، «داری شیر میخوری؟» همین جملات ساده رابطه پدر و فرزندی را به درستی شکل میدهد.
وقتی پدر غایب است
رواننشناسان معتقدند نبود رابطه متعادل بین پدر و فرزند روی هوش و نتایج تحصیلی آنان تاثیر منفی دارد. کیفیت رابطه فرزندان با پدر حتی روی عملکرد شخصیت و رضایت کلی کودک موثر است.
فیسر و لارسون از روانشناسان دهه هشتاد میلادی معتقدند که پدر تاثیر قابل توجهی براعتماد به نفس کودکان خود دارد. این دو معتقدن اینگونه نیست که اگر پدر نقش پررنگی در مسیر رشد کودک نداشته باشد به عنوان مثال اعتماد به نفس او در حد متوسط باقی بماند، بلکه این نبود حتی میتواند اثر منفی داشته باشد و اعتماد به نفس کودک را پایین بیاورد. مثلا در خانوادههایی که پدر به هر دلیلی در آن غایب است، کودکان در مدرسه و در ارتباط با همسالان خود مشکلات بیشتری را تجربه میکنند. همچنین برای دختران وقتی ارتباط خوبی با پدر شکل گرفته باشد، به احتمال زیاد آن دختر در یک ازدواج ارتباط بهتری را همسرش تجربه خواهد کرد.
***
به طور کلی سالمترین محیط برای یک کودک، محیطی است که پدر و مادر هر دو از ظرفیت خود برای رشد و تربیت کودک استفاده کنند. تقسیم وظائف از نقش کلیشهای مادران صرفا مسئول فرزند و پدران صرفا مسئول تامین معاش خارج بشود و هر دو والد وظیفه خود بدانند که برای رشد فرزندانشان از استعدادها و مهارتهای پیدا و پنهان خود استفاده کنند.
انتهای پیام/