اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  کتاب و ادبیات

ریز مطالعه در نوروز 1400/ واقعیات کرونا در یک کتاب عاشقانه

«دوران کوران» این کتاب یک داستان عاشقانه و اجتماعی در روزهای کرونایی است. داستان درباره پزشکی به اسم نرگس است که با شیوع بیماری کرونا درگیر چالش‌های کار و زندگی و رویارویی با این بیماری کشنده و همه‌گیر می‌شود.

ریز مطالعه در نوروز 1400/ واقعیات کرونا در یک کتاب عاشقانه

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، نوروز سال گذشته و امسال به دلیل وجود شرایط خاص و رعایت پروتکل‌ها اغلب افراد در خانه مانده و از دید و بازدید‌های مرسوم سال‌های پیشین خبری نیست، همین موضوع فرصتی فراهم می‌‌کند تا این رسانه برای مخاطبان ایام تعطیل کتاب‌هایی را برای مطالعه تحت عنوان «ریز مطالعه» پیشنهاد دهد.

در این مجال به مجموعه «دوران کوران» نوشته سیدحسام‌الدین رایگانی می‌پردازیم و برای نوروز ۱۴۰۰ پیشنهاد می‌کنیم، پس برای آشنایی ابتدایی کتاب را معرفی می‌کنیم.

این کتاب یک داستان عاشقانه و اجتماعی در روزهای کرونایی است. داستان درباره پزشکی به اسم نرگس است که با شیوع بیماری کرونا درگیر چالش‌های کار و زندگی و رویارویی با این بیماری کشنده و همه‌گیر می‌شود.

رایگانی داستان این کتاب را با تلفیقی از حقیقت و تخیل نوشته است. او برای نوشتن این رمان از همان روزهای شروع بیماری با کمک خواهرش که پزشک است، به مشاهده و تحقیق حال و روز بیماران و کادر درمان در بیمارستان مسیح دانشوری پرداخته تا بتواند ایده نوشتن رمان را در ذهن خود پرورش دهد. به گفته رایگانی ۸۰ درصد این اثر برگرفته از واقعیت است.

 هدف اصلی نویسنده از نوشتن این رمان بازتاب تلاش‌ها و سختی‌های کادر درمان و حال و روز بیماران در بیمارستان‌ها مراکز درمانی بوده است.

 در بخشی از کتاب «دوران کو‌ران» می‌خوانیم:

مردی جلو می‌آید. دست مادرش را گرفته، یک کوله روی دوشش، یک ساک بزرگ هم به دستش. چهره‌اش سوخته از آفتاب و لبانش ترک خورده از تشنگی. به یزدی می‌گوید:
- مادرم نفس نداره...
نگاه می‌کنم به اکسیژن خونش. مانده روی ۶۵ درصد و بالاتر هم نمی‌آید. سی‌تی اسکنش را به دست یزدی می‌دهد. دنبال یک نقطه‌ی سیاهِ سالم می‌گردیم که نیست! رازقی می‌پرسد:
- از کجا اومدی؟!
- از خوزستان اومدم.
- این همه راه اومدی که فقط بیای حافظی؟! همونجا می‌موندی یه کاری برات بکنن دیگه! اینجا دیگه پذیرش نداریم...
مرد ساکش را روی زمین می‌گذارد و با لحن ملتمسانه‌ای می‌گوید:
- اونجا محشر کبری‌ست آقای دکتر خبر ندارین... یه دونه تخت هم ندارن...
- خبر دارم... به خدا زبونمون مو دراورد انقدر گفتیم رعایت کنین...
مادرش بریده بریده به حرف می‌آید و می‌گوید:
- من شوهرمو دادم برای این مملکت. برادرمو دادم برای این مردم. هنوزم روی دیوارای خونه‌م جای گلوله‌ست! یه کاری برام بکنین...
رازقی رویش را به ‌سمت مرد برمی‌گرداند و می‌گوید:
- به خدا کاری ازم برنمیاد... تخت نداریم... مادرتو سوار ماشین کن، برو تمام بیمارستانا رو بگرد تا یه تخت پیدا کنی...
- ماشین نداریم... یه راست از ترمینال اومدیم... کجا ببرمش با این حالش؟

رویم را برمی‌گردانم تا کسی بغضم را نبیند.

این گزارش اضافه می‌کند: سیدحسام‌الدین رایگانی که پیش از این، کتاب «ایهام» را به نگارش درآورده است، این بار با حضور در بیمارستان‌‌های مسیح دانشوری، بعثت و بقیة ‌الله، و با گفت‌وگو با کادر درمانی اعم از پزشکان و پرستاران، سعی بر خلق داستانی تلفیقی داشته که بر مبنای مسائل روز، مخصوصا بیماری کرونا باشد. کتاب در بستر دو‌‌ ماه ابتدایی شیوع ویروس کرونا به نگارش درآمده است.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول