اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی  /  سایر حوزه ها

توافقی برای توسعه تاب­‌آوری و تحکیم استقلال ملی

پژوهشگر اندیشگاه بیانیه گام دوم، در یادداشتی به بررسی و تحلیل اهمیت سند جامع همکاری 25 ساله ایران و چین پرداخت.

توافقی برای توسعه تاب­‌آوری و تحکیم استقلال ملی

خبرگزاری فارس ـ محسن محمدی پژوهشگر اندیشگاه بیانیه گام دوم: امضای سند همکاری راهبردی 25 ساله ایران و چین در ابتدای سال کنونی، بازتاب­های داخلی و خارجی گسترده­ای در پی داشت و بحث­های متنوع و متعددی در فضای نخبگانی و عمومی پیرامون آن صورت گرفت و البته ابهامات، سوالات و نگرانی­‌هایی نیز در میان بخشی از شهروندان ایجاد کرده است. در این یادداشت تلاش می­شود تا ضمن اشاره اجمالی به ماهیت این سند و واکاوی پرداخت رسانه­ای آن، از منظر منافع و استقلال ملی نیز تبیینی از این مشارکت راهبردی صورت پذیرد.  

* ماهیت سند مشارکت راهبردی با چین و بازنمایی آن در رسانه­‌های بیگانه و اپوزیسیون

دولت ایران و چین در بهمن ماه 94 با صدور بیانیه­ای، سطح روابط دو کشور را به مشارکت جامع راهبردی ارتقاء دادند و بر اساس تمایل و پیشنهاد ایران، طرفین آمادگی خود را برای انعقاد سند همکاری بلندمدت اعلام نمودند. در ادامه پیش نویس دوم سند پس از دریافت نظر طرف مقابل، توسط طرف ایرانی در شهریور 1399 به چین ارائه شد. البته پیشتر نیز چین با حدود 90 کشور دنیا چنین توافقات راهبردی را عملیاتی ساخته است. «توسعه چندجانبه­‌گرایی»، «به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی»، «حمایت از حق دولت­ها برای برخوداری از حق حاکمیت برابر» و تاکید بر «بومی بودن الگوی توسعه»، از محورهای اشاره شده در سند همکاری 25 ساله ایران و چین است. این سند یک نقشه راه برای همکاری جامع دو کشور بوده و بنابراین حاوی هیچ قراردادی نمی­باشد و دو طرف اراده سیاسی و حوزه­های همکاری خود را اعلام داشته­اند. همچنین در این سند، واگذاری هچ منطقه و یا هیچ انحصار متقابل و یا یک­جانبه­ای طرح نشده و بنابراین فاقد هر گونه حق انحصاری است و حق بهره­برداری یا اداره هیچ منطقه­ای اساسا لحاظ نشده است.

این در حالی است که همزمان با اعلام سند یا برنامه جامع همکاری ایران و چین، بحث­های متنوع و گسترده­ای در فضای رسانه ای پیرامون آن شکل گرفت؛ به ویژه رسانه­های غربی و اپوزیسیون، عملیات روانی پیچیده و سنگینی را علیه این سند پیاده کردند. «نقض استقلال کشور»، «سلطه چین بر ایران»، «فروش کشور»، «ترکمانچای چینی» و ... از جمله مفاهیم و محورهایی بود که توسط این رسانه­‌ها برجسته شد، در حالی که هیچ یک از این عناوین، منطبق با واقع و محورهای این سند همکاری نیست. این در شرایطی است که این رسانه­‌ها در ماجرای مذاکرات برجام، اعطای امتیازات گسترده از سوی ایران را برای اعتمادسازی و کسب امتیازات حداقلی از غرب، توجیه می‌­کردند و برخی از نخبگان و رسانه­‌های غرب­گرا، استقلال­‌طلبی جمهوری اسلامی را مانعی جدی برای جهانی شدن و درهم‌­تنیدگی با اقتصاد جهانی تفسیر می­کردند.

اما در ماجرای توافق با چین که شریک تجاری ایران در روزهای سخت تحریم بوده است، این رسانه‌­ها با چرخشی اساسی، این توافق را خلاف منافع و استقلال کشور خواندند که این امر، نشانگر رویکرد کاملا سیاسی و غیر کارشناسی این رسانه­ها به این توافق دارد.  به باور برخی از کارشناسان روابط بین­الملل این هجمه سنگین رسانه­ای، نشانگر اثرگذاری و اهمیت راهبردی این سند دارد و برخلاف تخریب­های و تحریف­های صورت گرفته، برنامه جامع می­تواند  نوعی توازن راهبردی را در برابر فشار حداکثری غرب شکل دهد. همچنین برخلاف القای رسانه‌­های بیگانه در ترکمانچای خواندن این توافق، جمهوری اسلامی به صورت فعال و از موضع اقتدار به تدوین و امضای چنین سندی اقدام کرده است و نه از موضع ضعف و استیصال که اگر این گونه بود، 40 سال در برابر زورگویی و سلطه­گری آمریکا ایستادگی نمی­کرد و وارد توافقات و بده­بستان­های مرسوم با غرب می­شد. 

ضروت چندجانبه­گرایی برای توسعه تاب­آوری و استحکام بخشی به استقلال ملی

تعامل سازنده با همه کشورهای غیرسلطه‌­گر، از رویکردهای اساسی سیاست خارجی ج.ا.ا است و آن گونه که اشاره شد، سند همکاری بلندمدت با چین می­تواند نوعی از توازن راهبردی را در روابط ایران با غرب ایجاد کند و تاب­آوری ج.ا.ا را در برابر فشارهای فزاینده غرب افزایش دهد. اساسا در جهان پیچیده کنونی، توسعه تاب­آوری و تحکیم استقلال ملی در گرو تعامل سازنده با همه کشورها و توسعه چندجانبه­‌گرایی است که توافق راهبردی با چین نیز در این راستا قابل ارزیابی است. ایران به عنوان قبله عالم و دارای موقعیت منحصربفرد ژئوپلتیک بایستی این چندجانبه­‌گرایی را مدنظر قرار داده و به عنوان کشور محوری در اتصال شرق به غرب در طرح «یک کمربند یک راه» و همچنین کریدور شمال به جنوب، جایگاه خود را در جهان نو بازتعریف کند. این امر می­تواند ضمن ارتقای موقعیت سیاسی، تاب­آوری اقتصادی کشور را نیز جهت مقابله فعال با تحریم و فشارهای غرب افزایش داده و پیش­برد اهداف و منافع ملی را تسهیل و تسریع نماید که برآیند نهایی آن ارتقای قدرت و استحکام­‌بخشی به استقلال ملی است.   

از سوی دیگر واقعیت­های موجود حکایت از برجسته شدن نقش آسیا و شرق در معادلات و مناسبات جهانی دارد و طبق پیش­‌بینی‌­ها، چین به اقتصاد اول دنیا بدل خواهد شد، بنابراین تعریف رابطه نو با شرق، با توجه به جهان در حال تغییر، از منظر موقعیت و منافع ملی دارای اهمیت است.  علاوه بر این، چین در تاریخ معاصر در رابطه با کشورهای دیگر و به ویژه ایران، فاقد رویکرد سلطه­گرانه بوده است و مهمتر آن که در روزهای سخت تحریم و فشارهای ظالمانه غرب، حسن نیت خود را در نسب با ایران نشان داده است. با این وجود، آن چه در این زمینه تعیین کننده است، سیاست­گذاری  و برنامه­ریزی هوشمندانه و بلندمدت برای بیشنه­سازی منافع ملی از طریق این سند راهبردی است. با درایت و بهره­گیری از ظرفیت­های گسترده کشور می­توان به صورت فعالانه به این توافق سمت­وسوی مطلوب داد و آن را به ابزاری برای ارتقای منافع و تحکیم استقلال ملی بدل کرد. در نهایت نظارت و مطالبه­گری عمومی بر روند اجرای این سند نیز دارای اهمیت راهبردی است».

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول