خبرگزاری فارس استان کردستان/بهروز ابراهیمآبادی؛ نظریههای عدالت اجتماعی بر این است که نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی جامعه، بر سازمان فضایی آن تاثیر دارد و نیز هرگونه تغییر در سازمان فضایی و روابط اقتصادی - اجتماعی و توزیع درآمد در جامعه اثر مستقیم دارد.
بدون شک از مهمترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه کالبدی شهرهای کشور در دهههای اخیر از هم پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهر بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان در برخورداری از این خدمات شده است.
بیعدالتی در نحوه توزیع خدمات، تاثیر جبرانناپذیری بر ساختار، ماهیت شهر و
جداییگزینی طبقاتی محلات شهر گذاشته و مدیریت شهری را با چالشهای جدی روبهرو
میکند.
توزیع فضایی متعادل خدمات شهری از مهمترین نشانههای عدالت اجتماعی در شهر به شمار میرود. عدالت اجتماعی در شهر یعنی تداوم حفظ منافع گروههای اجتماعی متفاوت بر اساس گسترش بهینه منابع شهری، درآمدها و هزینهها. از این رو عدالت اجتماعی در شهر مترادف است با توزیع فضای عادلانه، امکانات و منابع بین مناطق مختلف شهری و دستیابی برابر شهروندان به آنها.
بنابراین مهمترین رسالت برنامهریزان و مدیران شهری، تلاش برای دستیابی به آرمان« فرصتهای برابر»برای دسترسی گروههای مختلف جامعه شهری به خدمات شهری و از بین بردن تضاد در تامین فرصتهای آموزشی، بهداشتی، خدماتی و مانند آن است.
عدم اهتمام به این مهم در تصمیمات و برنامهریزیهای مدیران شهری در سنندج در سالهای گذشته آثار سوئی را به دنبال داشته است که از آن جمله میتوان به توزیع کالبدی ناموزون شهر، گسترش و ایجاد محلات حاشیهای، فقر و افت استانداردهای زندگی، کمبود مراکز خدماتی و نهایتاً نابرابری در برخورداری از امکانات اشاره کرد.
از این رو توزیع بهینه امکانات و خدمات مورد نیاز شهروندان در سطح شهر سنندج به گونهای که تمامی شهروندان دسترسی مناسبی به آن داشته باشند میسر نشده است از طرفی این بیعدالتی موجب تحرک جابهجایی بیمورد شهروندان و اتلاف در وقت و هزینه ایشان میشود که این امر زمینه ناپایداری شهری را فراهم ساخته است.
اگرچه وجود نابرابری و عدم تعادل فضایی در ساکنان مناطق مختلف سنندج به هیچ وجه پدیدهای جدید نیست اما به جرات میتوان گفت در سالهای اخیر به دلیل سیاستهای غلط تفاوت فضایی شهر تشدید شده است.
آنچه مسلم است این است که مدیریت شهری در سنندج نیازمند تغییر در نظام برنانه ریزی مبتنی بر جبران مافات و کاهش شکاف های عمیق ایحاد شده است که از طرق ذیل قابل تعقیب است:
- یکپارچهسازی و همزمانی برنامههای مرتبط دستگاههای مختلف به منظور بهبود موثر وضعیت کالبدی و کارکردی بافت فرسوده و ارتقای کیفیت زندگی ساکنین
- توجه همزمان به توزیع سرانههای شهری و سطح کیفیت زندگی نواحی و تلاش برای برنامهریزی بر اساس مشارکت محلی و استفاده از دیدگاههای افراد محل برای توسعه همه جانبه این نواحی و پرهیز از برنامهریزی آمرانه و یکطرفه بدون توجه به خواستههای ساکنان
- نحوه خدمات رسانی به مناطق گوناگون شهر باید بر اساس معیارهای انسانی، از قبیل نیاز، استحقاق و اولویت پایهریزی شود، مانند دسترسی به فضای سبز در کل نواحی
- ساماندهی کاربریها از طریق ایجاد ارتباط منطقی بین کالبد، سازمان فضایی و کارکردهای بافت قدیم و جدید و توزیع متناسب فضا و فعالیتها
- تجهیز و تدارک پهنههای فرسوده برای پاسخگویی به نیازهای حال و آینده ساکنان این نواحی.
انتهای پیام/۲۳۳۰/۷۰