مناظرات نامزدهای ریاست جهموری و تشریح مواضع و برنامههای آنها نشان میدهد که کلا با وضع موجود ناراضی وبه نوعی خواهان تغییر آن هستند حتی نامزدهای دارای مسئولیت در دولتهای یازدهم و دوازدهم نیز راضی نشدند تا این لحظه از خدمات دولت آقای روحانی و تلاشهای رئیس جمهور در این هشت سال جملهایی بر زبان جاری سازند در حالی که از مسئولان وحقوق بگیران این هشت سال بودند دو تن از نامزدها مسئولیتهای مهمی در این هشت سال داشتند و نیز دارند و علیالقاعده باید پاسخگو و مدافع وضع موجود باشند و با قدرت استدلال و مستندات از ان دفاع کنند اما ملت ایران از این دو نفر مطلبی دریافت نکرد.
آش آنقدر شور است که آشپز آن هم قادر به خوردن آن نیستند و تاسفآور آنکه یکی از این دو نفر از اختلاف خود با رئیس جمهور گفت و به صراحت اعلام داشت که آقای روحانی اقتصاد نمیداند ولی با اذعان به این موضوع، حاضر میشود مسوولیت یکی از بخشهای مهم اقتصادی کشور یعنی بانک مرکزی را بپذیرد و برای مهار گرانی ارز، سکه، طلا و بحران بورس و بازار سرمایه به دولت کمک کند که سیاستهای او هم افاده نکرد و دلار به مرز ۳۰ هزار تومان و سکه به مرز ۱۲ میلیون تومان رسید.
اگر صاحبان مسئول دولت فعلی در این هشت سال در موضع پاسخگویی نیستند و گزارش متقن و مستند از روند پیشرفت کشور به نسبت هشت سال پیش ارایه نمیدهند، تکلیف مردم عزیز ایران معلوم است که از وضع موجود نالان و ناراضی باشند و برای شرکت در انتخابات در موضع شک و تردید قرار بگیرند. عاملان وضع موجود، نمیتوانند ارائهدهنده راهبرد تغییر باشند چون نظام تفکر و سیاستهای حکمرانی آنها نتیجه مطلوب را در پی نداشت.
یکی دیگر از نامزدها مدعی شد که طرحی برای پیشرفت کشور دارد و براساس مدل آلمان طراحی کرده چرا به موقع در اختیار دولت و شخص رئیس جمهور قرار نداد؟ چرا نامزدی با ادعا در مناظرات گفت که من اقتصاددان هستم اما در دوره مسوولیت برنامه تحول اقتصادی خود را تحویل شخص رئیس جمهور نداد؟
اگر دو نامزد حامی دولت فعلی منتقد وضع موجودند و خواهان تغییر هستند چرا در مناظرات و سخنرانیهای خود به طور روشن تاکنون نگفتند که برنامه تحولی خود را به رئیس جمهور و یا دولت داده ولی آنها اعتنا نکردند؟
منتقدین وضع موجود از سال ۱۳۹۲ برنامههای دولت و مواضع شخص رئیس جمهور را رصد و در رسانهها و روزنامهها نقد متقن خود را مینوشتند و در موضوع برجام که مهمترین برنامه دولت یازدهم و دوازدهم بود، ناقدان همزمان نقد خود را بیان کرده و حتی بعضا برای کمک به دولت پیشنهاد هم میدادند چگونه ممکنه ملت از شما که در دولت مسئولیت داشتید، انتقاد وضع موجود را قبول کند و بدون اینکه طرحی برای عبور از بحران ارزی، بانکی و پولی و گرانی توسط شما ارائه نشد.
نامزدهای منتقد نه تنها در مناظرات و ایام تبلیغات از وضع موجود سخن گفتند بلکه در کل این دوره هشت سال مطالب گفته و رسالت خود را در همسویی با ملت برای تغییر وضع موجود یافته و با قدرت زبان و قلم و به اتکاء به استدلال و برهان اندیشههای تحولی را نشر میدادند.
ملت شریف و مقاوم و متین ایران برای انتخاب راهبرد تغییر وضع موجود در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ به پای صندوقهای رای میروند و با مشارکت حداکثری بین دو راهبرد زیر
الف: راهبرد تغییر وضع موجود
ب: راهبرد ادامه و تکرار وضع موجود
یکی را انتخاب خواهند کرد. رای ملت قابل احترام و هرکسی را ملت انتخاب کند نیز قابل احترام است و فرد منتخب رئیس جمهور کل مردم ایران خواهد بود.
فضای عمومی و محافل نخبگانی و نشر مواضع نامزدها دلالت بر این دارد که همگان به راهبرد تغییر وضع موجود فکر میکنند و رای خواهند داد اما منادیان تغییر وضع موجود نامزدهای همسو با دولت فعلی و یا پذیرش مسئولیت در این هشت سال نخواهند بود و فریاد و سخنان آنها جنبه تبلیغی داره و باور ان برای مردم آسان نیست.
بنابراین ملت ایران به راهبرد تغییر وضع موجود فکر میکند و به آن رای خواهد داد اما نکته مهم این است که در بین نامزدهای ناقد وضع موجود و داشتن برنامه تحول کدام شخص مورد اعتماد ملت قرار میگیرد؟
به نظر میرسد که نامزدی مورد پذیرش ملت قرار میگیرد وبه برنامهاش رای اعتماد میدهند که برنامه او منطبق با نیازها و دردها اولویتهای مردم و آرمانهای انقلاب اسلامی و مکتب امام ورهبری و شهدا باشد .
و شاخصهایی چون :
فسادستیز
قانونگرا
دانشبنیان
اخلاقمحور
سادهزیست
پاکدست
مردمباور
و دارای عملکرد که در دوره خدمت، خدمات آن در سفره مردم، آرامش روحی و روانی ملت و باز تولید فرصت اشتغال و تولید درآمد منعکس باشد و نقل محافل عمومی در شهر و روستا باشد.
مردم به کسی رای اعتماد میدهند که حرف و عملش عین هم باشد خویشاوند سالار نباشد، فوبیا آمریکا و
انگلیس نداشته باشد وبا اتکاء به منابع مادی وانسانی خصوصا جوانان ایرانی در حل مشکلات قدم بر دارد ودر کارنامه اش این رویه قابل اثبات باشد .
مردم این بار به شعار های رنگی ،هیجانی ،به تخریب رقیب ،به بد اخلاقی ، وتهمت وافترا ووعده های خلاف قانون اساسی ،قوانین عادی ،خلاف برنامه وسند چشم انداز رای نمی دهند .
مردم به کسی رای می دهند که با عمق وجود گفتمان انقلاب اسلامی را قبول داشته وبر اساس آن برنامه های تحولی خود را تنظیم و در مناظرات وسخنرانی ها آن را بیان داشته است .
ملت رشید و فهیم ایران در این شرایط براحتی می تواند نامزد اصلح را شناسایی واو را به همگان معرفی نماید .
امام خمینی با صلابت ایمان ، استواری قدم ،قدرت بیان و پشتوانه تفکر اسلامی وبا اعتماد به ملت ایران ،بزرگترین انقلاب را در قرن بیستم میلادی رقم زد و نظام جمهوری اسلامی تحت رهبری رهبر بزرگوار انقلاب با اعتماد به ملت قوی ایران در حال حرکت به سمت قله تمدن نوین اسلامی است و برای رسیدن به قله ، نیاز به تشکیل دولت اسلامی ،قوی ومردمی وجوان است ونیز دولتی فرا جناحی و کاملا فساد ستیز ،دانشمند وبا تقوی وپاکدست و قانون گرا ،همینطور برای رسیدن به قله همنورد مطمئن نیاز است نه فرصت طلب وسودا گر سیاسی .
دولت قوی وتحول گرا وقانومند و دانش محور فقط با رای ملت در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ تشکیل خواهدشد .
ملت عزیز ایران برای داشتن شهر زیبا ،خدمات شهری رضامند و عبور از حاشیه نشینی وبهرمندی از اماکن فرهنگی و ورزشی و هنری وتفریحی و نشاط اجتماعی به شورای اسلامی شهر با شاخص های زیر نیاز دارد .
فساد ستیز
قانون گرا
دانش محور
مردم باور
ضد باند و رانت
و شایستهسالار در انتخاب شهردار و شورای یاوران در گستره ملی شورایهای شهر و روستا بازوان قوی برای تشکیل دولت قوی ومطمئن هستند داشتن روستای زیبا و مولد و پرجمعیت نیاز به شورای فعال و با دانش و تدین است و با تعیین دهیار باانگیزه و کاربلد میتوان به روستایی با پیشرفت پایدار، اشتغال و درآمد روزافزون و بازگشت جمعیت به آن برای اسکان ثابت امیدوار بود و باید مواظب بود که روستا به سطح بومگردی و تفریح تنزل نکند بلکه باید در سطح عالی به لحاظ تولید و درآمد و اشتغال پایدار کشاورزی و دامی و صنایع مرتبط و حتی معدنی و گردشگری مدنظر قرار گیرد.
کلام آخر
بیایبم به عزمی راسخ همگان را برای شرکت در انتخابات دعوت کنیم تا حماسههای شهدا و مکتب حاج قاسم سلیمانی رقم بخورد
===================================
مصیب عباسی عضو هئیت علمی دانشگاه گلستان
===================================