فارس پلاس، شماره ۳۴ «انتخابات پلاس»: انتخابات ۱۴۰۰ با پیچیدگیهای خاص خود به پایان رسید. چند تحلیل کوتاه میتوان در این خصوص داشت:
یکم: بیتدبیری دولت در اجرای انتخابات
اغلب کشورهای جهان برای برگزاری انتخابات در دوران کرونا شرایط خاصی را پیشبینی کردند اما دولت تدبیر و امید هیچ برنامهای برای این ماجرا نداشت. رهبرانقلاب در سخنرانی روز قبل از انتخابات خود تذکری در مورد کمبود تعرفه دادند و از مجریان خواستند تمهیدات لازم برای اجرای سالم انتخابات در نظر گرفته شود.
با این حال گزارشها حاکی از آن بود که صبح روز انتخابات، سیستم اخذ رای در حوزهها مختل بود و امکان اخذ رای از مردمی که اول وقت به حوزههای رایگیری مراجعه کرده بودند فراهم نبود. مسألهای که باعث شد آیتالله جنتی دبیر شورای نگهبان در نامهای از وزیر کشور بخواهد رای گیری در این حوزهها به صورت کاغذی انجام شود. در ساعات پایانی رایگیری هم شاهد بودیم تعرفهها در برخی حوزههای انتخابی تمام شده است و ارسال تعرفه با کندی صورت پذیرفت. از طرفی عدم ارسال صندوقهای سیار به بیمارستانها و حتی برخی مناطق عشایری کشور که سیداحسان خاندوزی نماینده مردم تهران آن را رسانهای کرد بخش دیگری از آرای مردم را سوخت کرد.
در مجموع مشارکت نزدیک به ۵۰ درصد آنهم در شرایط کرونایی و ناکارآمدی دولت مستقر و شرایط سخت موجود در کشور، برای بسیاری از ناظران بینالمللی حیرتانگیز و عجیب بود.
دوم: خط ضدانقلاب پیش از انتخابات چه بود؟
ضد انقلاب تلاش کرد ناکارآمدی دولت را به ناکارآمدی در حاکمیت ارتقا دهد. کشور در ماههای گذشته درگیر کمیاب شدن مقطعی در برخی کالاها بود. چند مدت روغن نایاب شد، چندوقت پوشک، چندوقت آرد و گاهی گرانی برخی اجناس مانند مرغ و گوشت و ... مردم را گرفتار کرده بود. ضدانقلاب تلاش کرد عدم مدیریت دولت در تامین و کنترل قیمت این اجناس را یک پله ارتقا دهد و همه این ناکارآمدیها را به کل ساختار حاکمیت ربط دهد. نتیجه این اقدام، القای یک خط فکری بود: هیچ فرقی ندارد چه کسی رئیس جمهور میشود، همهشان مثل هم هستند. همین خط فکری انگیزه مردم را برای مشارکت در انتخابات از بین میبرد.
سوم: ضدانقلاب در روز رایگیری چه کرد؟
اتفاق جدیدی که در سالهای قبل چندان سابقهای نداشت تجمع و حمله به رایدهندههای خارج از کشور توسط برخی منافقین و ضدانقلاب بود. در بیرمنگهام یک زن ایرانی از ناحیه سر و دست دچار آسیب شد و در برخی دیگر از شهرهای جهان نیز شاهد این اتفاق بودیم. سفیرانگلیس توسط وزارت خارجه ایران احضار شد و مراتب اعتراض ایران به این کشور ابلاغ شد. طبق آنچه رسانهها اعلام کردهاند ۳ نفر تا کنون دستگیر شده است.
از طرفی القای تقلب و برخی ابهامات در سلامت انتخابات نیز اتفاق دیگری بود که توسط جریان ضدانقلاب پر رنگ شد. تصویری توسط این رسانهها ضریب بالایی گرفت که صحت آن توسط مشاور وزیر کشور تکذیب شد. ادعا شد این تصویر از مانیتور وزارت کشور عکاسی شده است و حاکی از آن بود که مجموع آرا چندان همخوانی با آرای تک تک نامزدها ندارد.
چهارم: مشارکت حدود ۵۰ درصدی نشانه چیست؟
این مشارکت در رنج مشارکتهای جهانی نه مشارکت پایینی است و نه مشارکت خیلی بالایی است. البته با توجه به فشارهای رسانهای ضدانقلاب، ناکارآمدی دولت فعلی و بیتدبیری در تسهیل شرایط اخذ رای میتوان گفت مشارکت قابل قبولی است. اما یادمان باشد هر رای در جمهوری اسلامی ایران مقدس است و باید تلاش کرد تا با کارآمدی و بهبود شرایط کشور توسط دولت و مجلس انقلابی مشارکت در ادوار بعدی افزایش یابد. نه آن ۵۰ درصدی که مشارکت کردهاند از وضع موجود راضیاند و نه آن ۵۰ درصدی که رای ندادند ضدانقلاب!
برخی ناراضیها رای دادند تا اوضاع بهتر شود، برخی ناراضیها به زعم خود رای ندادند تا باز هم اوضاع بهتر شود. اما امید هر دو جریان به رئیس جمهور جدید کشور است.
پنجم: وحدت جریان انقلاب عامل اصلی پیروزی بود
جریان انقلابی بعد از سالها مسئله وحدت را جدی گرفت. محمدباقر قالیباف یکی از گزینههایی بود که میتوانست با ثبت نام در انتخابات شرایط را کاملا دگرگون سازد. او ثبت نام نکرد. زاکانی در مناظرات وضع موجود را به چالش کشید و نگذاشت مسببین وضع موجود در قامت معترض به وضع موجود جبههگیری کنند. سعید جلیلی هم به نفع جریان انقلاب انصراف داد. یک دست شدن جریان انقلاب باعث شد انتخابات امسال حتی به دور دوم هم کشیده نشود.
ششم: اصلاحات از بدنه اجتماعی خود فاصله گرفته است
روزنامه شرق امروز در مطلبی با عنوان« بازگشت به مردم تنها راه باقیمانده اصلاحات» نوشت: "حالا میتوان گفت که جریان اصلاحات در بدترین شرایط خودش از سال ۷۶ تا کنون قرار دارد؛ حتی شرایطی بدتر از اوضاع بعد از انتخابات ۸۸، زیرا اگر در آن زمان اصلاحطلبان ازسوی سیستم سیاسی طرد شده بودند، اکنون از جانب حامیانشان مورد اقبال قرار نمیگیرند "
اصلاحطلبان به قدری از بدنه خود فاصله گرفتند که هیچ نیازی نمیبینند در مورد لیست پیشنهادی شورای شهرشان که توسط خاتمی، بهزاد نبوی و ... مورد تایید قرار گرفت توضیح دهند که این لیست و این آدمها از کجا آمدند؟ چگونه و طی کدام فرآیند این آدمها انتخاب شدند؟ سرخوردگی جریان اصلاحات و اشتباهات مداوم این جریان باعث شد ریزش بدنه این جریان به حدی باشد که گزینه مورد حمایت ریاست جمهوریشان هم در حد دو سه درصد رای داشته باشد.
هفتم: تشکیل دولت کارآمد مهمترین دغدغه مردم
حواشی مربوط به ستادهای انتخاباتی رئیسی باعث شد آیتالله رئیسی اعلام کند: اعضای ستادهای من لزوماً در کابینه احتمالی نخواهند بود. مردم انتظار دارند رئیسی در اولین اقدام فارغ از نگاههای سیاسی تمرکز خود را بر کارآمدی و توانایی مدیریتی افراد معطوف کند و چنان که خود او در مناظرات گفت افراد علاوه بر برنامه، باید کارنامه هم داشته باشند.
هشتم: در کربلای ۵ انتخابات کدام جریانها مقابل مردم ایستادند؟
یک دورهای برخی از رزمندهها برای اینکه عیار کسی را بسنجند میپرسیدند: کربلای ۵ کجا بودی؟ شاید الان وقت آن است که از برخی مدعیان بپرسیم در انتخابات ۱۴۰۰ کجا بودی؟ در شرایطی که تمام دغدغه جریان انقلاب افزایش مشارکت برای حل مشکلات مردم و روی کارآمدن یک دولت کارآمد و توانمند بود برخی جریانهای سیاسی مردم را از مشارکت در انتخابات نهی کردند!
احمدینژاد که در دورهای طولانی مدعی ولایتمداری و حتی گاهی ادعای تنها ولایتمدار عرصه سیاسی کشور را داشت، انتخابات امسال را تحریم کرد. بیبیسی به نقل از او تیتر زد: در گناه انتخابات شرکت نمیکنم! این سوال را باید از برخی جریانهای عدالتخواه هم پرسید.
انتهای پیام/