خبرگزاری فارس - وحید ونایی: فیزیکدان هستهای است و در کارنامه اجراییاش معاونت رئیس جمهور و ریاست سابق سازمان انرژی اتمی وجود دارد.
در حال حاضر ۶۲ سال سن دارد که در یک سوء قصد، منتسب به عوامل موساد، در میدان شهید شهریاری تهران نزدیک دانشگاه شهید بهشتی مجروح شد.
فریدون عباسی دوانی در حال حاضر نماینده کازرون و عضو کمیسیون انرژی مجلس یازدهم است.
وی با بیان اینکه چرا با فشار برخیهای باید صنایع آب بر و برق بر در داخل سرزمین ایران و مناطق کویری توسعه یابد و همین موضع موجب خاموشیهای برق و کم آبهای اخیر شده، میگوید: باید سیاست توسعه صنایع بزرگ دریامحور باشد که کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه چنین روشی را بکار میگیرند.
عباسی همچنین میافزاید: پیش از انقلاب برنامه 10 هزار مگاوات برق هستهای تدوین شده بود اما بخشی ساختمان نیروگاه اتمی بوشهر ساخته شد؛ مقام معظم رهبری هم بارها بر نیاز ایران به 190 هزار سو و 20 تا 30 هزار مگاوات برق اتمی تاکید کردهاند اما همه دولتها به این موضوع بی توجه بودند زیرا بودجه سالیانه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر سالی 7 میلیارد تومان بود.
وی با اشاره به امضای توافق پاریس و اجرای بخشهای زیادی از آن در دولت حسن روحانی خاطرنشان میکند: این معاده برای کاهش آلایندگی در زمین است اما آمریکا و چین به دلیل کارهای توسعهای اعلام کردند به آن عمل نمیکنند و به نظر میرسد ایران و کشورهای در حال توسعه باید خسارات آلایندگیها را بپردازند؛ نباید معاهدهای که دست و پایمان را برای توسعه میبندند را امضا کنیم.
وی درباره دلایل تاخیر در ساخت فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر تصریح میکند: به این فازها بودجه لازم تزریق نشده است که اگر تخصیصها اصلاح و افزایش یابد ظرف 5 سال آینده میتوانیم شاهد بهرهبرداری از این فازها باشیم؛ ضمن اینکه روسها طلب 700 میلیون یورویی از تجهیزات و قطعاتی و خدمات فنی و مهندسی در نیروگاه اتمی بوشهر از ایران دارند که گلایه آنها از ما به حق است و بخشی از دلایل خاموشیهای برق این نیروگاه همین موضوع است.
فریدون عباسی عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس از دلایل خاموشیهای اخیر برق، عمل به ایفای وظایف وزارت نیرو در احداث برق جدید، چرایی اجرای تعهدات معاهده پاریس، آخرین وضعیت تولید برق در نیروگاه اتمی بوشهر و فازهای 2 و 3 این نیروگاه، میزان طلب روسها از ایران در نیروگاه اتمی بوشهر برای ما گفت.
متن کامل این گفتوگو به شرح ذیل است:
فارس: یکی از دلایل خاموشیهای گسترده برق به فعالیت کارخانهها و صنایع بزرگ در کویر و نقاط مرکزی کشور باز میگردد در حالی که کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه این صنایع را به کنار دریا میبرند و برنامهریزی توسعه صنایع آنها دریامحور است؛ چرا عدهای با روشهای غلط موجب اسراف در برق و آب کشور میشوند؟
عباسی: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی یک شهر صنعتی مانند آبادان تابستان به دلیل استفاده زیادی که از سیستمهای سرمایشی و وجود تعداد زیادی از آنها میشد شاهد افت ولتاژ برق بودیم این در حالی است که در آن زمان به اندازه وضعیت فعلی کولر گازی در کشور وجود نداشت و عملاً ولتاژ از 220 ولت به 140 ولت تنزل پیدا میکرد و مجبور بودیم از ترانسهای تقویتی به منظور بهبود وضعیت ولتاژ برق استفاده کنیم که با این کار ظاهراً برق به 220 ولت میرسید اما آن انرژی لازم را نداشت تا بتواند کولر گازی که در آن دوران بسیار پرمصرف بودند برق لازم را تأمین کند و عملاً شبیه پنکه بود و باد خنک آنچنانی نداشت. عملاً در آن ایام تابستان را در شرایط نامساعد میگذارندیم.
** به جای توسعه دریامحور صنایع، کارخانههای بزرگ را کویر ساختهاند
رژیم پهلوی پیش از انقلاب برخی برنامههای توسعهای را مدنظر داشت تا عملیاتی کند به همین دلیل برنامهریزی کرده بود تا 10 هزار مگاوات برق هستهای را داشته باشد که در فاز اول 4200 مگاوات را قرارداد بسته بود. البته این کار آنها یک پیشبینی برای آینده بود که جمعیت در آن دوران 35 میلیون نفر بود و تصور گسترده شدن صنایع دریامحور را داشتند و اگر نگاهی به صنایع آن دوران بیندازیم عمده کارخانجات بزرگ و پتروشیمیها کنار دریا بود و حتی فولاد هرمزگان هم در کنار خلیج فارس احداث شد اما بعد از انقلاب به دلیل شرایط جنگ تحمیلی صنایع بزرگ و پتروشیمیها و پالایشگاهها به داخل کشور منتقل شد.
انتقال صنایع بزرگ و پالایشگاه و پتروشیمی به داخل کشور و احداث آنها در سرزمینهای غیر از اطراف دریاها کاری غیر منطقی بود. ولی با این حال برخی مدیران و مسئولان در انتقال این صنایع بسیار مؤثر بودند. این در حالی است که تعلق برخی مدیران و مسئولان به برخی استانها در این مسیر بسیار مؤثر بود و عملاً اکثر صنایع بزرگ به اراک و اصفهان رفت و هماکنون بیآبی و آلودگی هوا در اصفهان و اراک محصول این تفکر است و اگر این افراد در آن زمان توسعه صنایع دریامحور به ویژه در سواحل مکران در جنوب سیستان و بلوچستان و حاشیه دریای عمان مدنظر داشتند سرزمینمان خالی از جمعیت نمیشد که هماکنون شاهد باشیم نصفی از سرزمین کشور خالی از جمعیت باشد و تورم جمعیت را در شهرهای بزرگ نداشتیم و شاهد توزیع جمعیت در کل کشور بودیم. البته این سیاست در تشکیل شهرهای مانند خرمشهر، آبادان، ماهشهر، اهواز، بندرعباس، بوشهر و شهرهای بین آنها دنبال شده بود.
اگر سیاست توسعه شهرها را طوری دنبال میکردیم که از الگوی توسعه صنایع دریامحور استفاده کنیم هماکنون مشکلات کمآبی، ریزگرد و ... را نداشتیم؛ متأسفانه ما هماکنون سیاست سعی و خطا را دنبال میکنیم.
فارس: عدهای معتقدند که آنطور که باید و شاید به برق هستهای و ساخت نیروگاههای آن توجهی نشده است که اگر دولتها به وظایف خود در این زمینه عمل کرده بودند شاهد خاموشی گسترده برق نبودیم؛ این در حالی است که مقام معظم رهبری هم 2 تاکید 190 هزار سو و 20 تا 30 هزار مگاوات برق هستهای داشتهاند؛ چرا در عمل به این فرمایش رهبر انقلاب کوتاهی صورت گرفته است؟
عباسی: نباید در موضوع قطعی برق و کمبود تولید مرتب دولت روحانی را مقصر جلو دهیم و بخواهیم همه مشکلات را بر گردن این دولت بیندازیم کاری غلط است. این در حالی است من همواره منتقد دولت بودهام ولی نباید به دلیل انتقاد از دولت همه قصور را گردن آنها بیندازیم. اگر نگاهی به بودجه کنیم متوجه میشویم که برای تأسیس نیروگاه اتمی هیچ دولتی برنامه نداشته است.
** ساخت نیروگاه اتمی با بودجه سالیانه 7 میلیارد تومان فایده نداره
من در روزگاری این جمله را گفتهام که اگر به جای 20 هزار مگاوات برق هستهای فقط 2 هزار مگاوات آن را عملیاتی میکردیم و کاری میکردیم در آن ایام یک دهم موضوع به مدار تولید میرسید کاری بزرگ کرده بودیم. این در حالی است که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده که 20 هزار مگاوات برق هستهای در کشور داشته باشیم اما بودجه آن تأمین نمیشود؛ مقام معظم رهبری هم 20 هزار مگاوات برق هستهای را بسیار جدی اعلام کردند و حتی در چند سال اخیر رقم 30 هزار مگاوات را مطرح کردند ولی این حرفها تا زمانی که دارای بودجه و ردیف نباشد و اعتبار آن تخصیص پیدا نکند فایدهای ندارد. اگر مجلس تأکید دارد که باید بر روی 20 مگاوات برق هستهای متمرکز شویم میبایست اعتبار لازم را در بودجه سنواتی در نظر میگرفت؛ آیا این کار را کرد؟
خاطرم هست که در سال 90 بودجه لازم برای احداث نیروگاه اتمی 7 میلیارد تومان بود که این رقم کاملاً مسخره است زیرا با این رقم در آن ایام فقط میتوانستیم چند آپارتمان در تهران بخریم. در حالیکه ما بنای این کار را نداشتیم و میخواستم راکتور تولید برق از انرژی هستهای بسازیم. یک راکتور قدرت هزار مگاواتی حدود 4.5 تا 5 میلیارد دلار بودجه لازم دارد و نمیتوانیم شعار بدهیم که بنا داریم راکتور اتمی بسازیم اما پولی هم برای آن پیشبینی نکنیم. در آن دوران ما با کشورهای مختلف رایزنی کردیم.
** تولید 11 هزار مگاوات برقآبی با آب پشت سدها
روسیه و رئیس جمهوری آن برای این کار پای کار بودند و رئیس دولتشان اعلام کرد که باید با ایران برای اجرای برق هستهای همکاری کنیم؛ وقتی دولت روحانی بر مسند کار آمد متوجه شدیم که این دولت نه تنها اعتقادی به برق هسته ای ندارد بلکه به تولید برق هم اعتقادی ندارند زیرا بایستی مدیریت مصرف را به جای نیروگاهسازی اجرا کنیم که این موضوع را از زبان مسئولین وزارت نیرو در چند سال اخیر شنیدهام که ما 200 ساعت بیشتر در هر سال پیک مصرف برق نداریم و برای جبران این مقدار فایدهای ندارد که نیروگاه برق بسازیم و بهتر است به دنبال مدیریت مصرف باشیم و در این راستا آموزش مردم، نصب پنجره دو جداره، استفاده از وسایل برقی در برخی ساعات شبانه روز و توزیع استفاده وسایل برقی در طول شبانه روز بخشی از آنها است. ضمن اینکه بنا داشتند تا ساعت کار کارخانجات را هم تغییر دهند.
ظاهر این دیدگاه خوب است ولی به هیچ وجه پیشبینی خشکسالی را نمی کردند این در حالی است که ما نیازمند آب هستیم و اگر بخواهیم آب پشت سدها را رها کنیم حداکثر 11 هزار مگاوات برقآبی تولید خواهیم کرد. عملاً پشت سدها آبی باقی نمانده و از این آب نمیتوانیم در بخش کشاورزی استفاده کنیم و عملاً خود را محروم کردهایم؛ لذا نیروگاههای برقآبی جواب مناسبی برای تأمین برق کشور نیست مگر اینکه آب را پشت سدها ذخیره کرده و مواقعی که در بخش کشاورزی به آب نیاز داریم با آب رها شده این سدها نیروگاههای برق آبی را فعال کنیم و در آن زمانی که برق تولید شد نیروگاههای حرارتی و فسیلی را خاموش کرده و به اصلاح و تعمیرات آنها بپردازیم.
** تولید رمزارز در مطب دندانپزشکی، مرغداری و گاوداری
دولت به هیچ وجه پیشبینی گرم شدن زودتر از موعد هوا را نمیکرد این در حالی است وقتی که گرما بیش از حد شد موتور چاههای کشاورزی فعال شده و زودتر از موعد به کار میافتند و آبهای زیرزمینی تخلیه میشود و برای اینکه آب را به زمینهای کشاورزی ببرند نیازمند برق هستند. این در حالی است پیش از این نهضتی با عنوان برقدار کردن موتور چاههای کشاورزی راه افتاده بود که قبلاً این موتورها دیزلی بود و این کار را به بهانه صرفهجویی در مصرف گازوئیل انجام داده بودند که البته این کار درست بود. اما حساب آن را باید داشت که اگر مردم را تشویق مصرف برق کردید باید به جای آن نیروگاه جدید احداث کرد و حتی نیروگاه اضافه داشت که اگر میزان تولید برق زیادتر از مصرف بود امکان صادرات آن را هم داشت.
روزگاری هم نهضت راه اندازی رمزارز در کشور آغاز شد و به یکباره همگان به سمت تولید رمزارز رفتند و حتی مشاهده میشد که در مطب دندانپزشکی رمز ارز تولید می کردند و در مرغداریها و گاوداریها و یا یک کارخانه کوچک رمزارز تولید میکردند؛ چه دلیلی دارد که در نیروگاههای برق رمزارز تولید نشود؟ زیرا این کار صرفه اقتصادی دارد. چرا که گاز نسبت به تولید برق ارزانتر است و عملاً به سمت تولید رمزارز میروند.
** برخی مدارس و دستگاههای دولتی هم رمز ارز تولید میکنند
برخی دستگاههای وابسته به دولت هم رمزارز تولید میکنند زیرا همه فکر میکنند چون دلار نداریم و تبادلات بانکی سخت است باید به سمت رمزارز برویم تا بتوانیم مشکلات دستگاهها را حل کنیم اما این کار باید تحت نظر بانک مرکزی بوده و حاکمیت بر آن تسلط داشته باشد نه اینکه حتی در مدارس هم به سمت تولید رمزارز بروند به این دلیل که تعرفه برق مرکز آموزشی پایینتر از جاهای دیگر است.
متأسفانه یکسری مبانی نظری غلط و سوءمدیریت در چند سال اخیر باعث کمبود تولید برق و خاموشیهای گسترده شده است.
فارس: چرا در خاموشیهای اخیر دولت از مردم برای صرفه جویی کمک خواست ولی هیچ کس دولت را مواخذه نکرد؛ مجموعه وزارت نیرو ترک فعل داشته یا قوه مجریه؟ چرا با وجود آنکه در قانون برنامه ششم توسعه بر افزایش بهرهمندی از نیروگاههای تجدیدپذیر تاکید شده اما به آن عمل نشده است؟
عباسی: راهحل کمبود تولید برق و کاهش خاموشیها فقط در دستان مردم است چرا که دولت در این کار مانده است؛ مبانی نظری این دولت برمبنای اقتصاد لیبرالیستی است که به هیچ وجه با جامعه ایرانی تطابق ندارد اما دولت برای اجرای آن زور بیخود میزند و حتی در مذاکره با کشورهای خارجی فقط با دنیای لیبرال مذاکره میکنند. زیرا خاستگاه فکری آنها همین کشورها است و با افکار و نظرات آنها تطابق بیشتری دارند.
** لیبرالهای ایرانی میمیرند برای ارتباط با اروپا و آمریکا
متأسفانه خاستگاه فکری دولت به هیچوجه نگاه به شرق نبوده و به آسیا و افریقا فکر نمیکردند در حالیکه اقتصاد ایران با آسیا و آفریقا میچرخد نه اروپا؛ چرا که فاصله جغرافیای ما با اروپاییها زیاد است و نوع کالاهایی که آنها مصرف میکنند و استانداردهای که دارند متفاوت با ما است.
جناح وابسته به تفکر لیبرال در دولت معمولاً با اینکه ایران با چین و روسیه ارتباط بگیرد مخالف بوده و جوسازی میکنند اما میمیرند برای ارتباط با انگلیس، آلمان و فرانسه به ویژه آمریکا؛ گویا اصلاً این کشورها در طول تاریخ نه استعمارگر بودند و نه هماکنون جنایت میکنند و نه به جایی حمله نظامی کردهاند؛ این جناح فکری از چین و روسیه کشورهای مخوفی ساختهاند که گویا در ا ین کشورها دیکتاتوری حکمفرما است تا این تفکرات در جامعه ما وجود دارد آب و برقمان هم اینگونه است در حالیکه ما باید روابط متعادلی با دنیا برقرار کنیم و روابط متعادلی را با شرق و غرب داشته باشیم و بهتر است از تقابل آنها با یکدیگر به نفع خودمان استفاده کنیم نه اینکه ما در یک بلوک قرار بگیریم.
** تجهیزات نیروگاههای تجدیدپذیر باید ایرانی باشد تا صرفه داشته باشد
به دلیل ضعف عملکرد و سوءمدیریت دولت در تولید برق بیشتر در سالهای اخیر تنها راهکار آن است که مردم در میدان حاضر بوده و مصرف خود را مدیریت کنند و امیدوار باشند دولت جدید که روی کار میآید تفکرات لیبرالیستی نداشته باشد و مبانی نظری غلطی هم نداشته باشد و از همان ابتدا به ساخت نیروگاههای متفاوت روی آورد. یعنی اینکه به 20 هزار مگاوات برق هستهای در یک زمان معقول فکر کرده و به سمت ساخت برق خورشیدی برود به شرط اینکه تجهیزات آن را در داخل کشور با منابع خودمان بسازیم و از نبوغ دانشمندان در ساخت سلولهای خورشیدی نیز بهره گیریم. ضمن اینکه باید بکوشیم از نبوغ متخصصین ایرانی در ساخت توربینهای بادی استفاده کنیم. البته باید در این مسیر برنامه 5 ساله در نظر گرفته و بکوشیم حداکثر استفاده را از انرژیهای پاک داشته و آن را توسعه دهیم.
فارس: در مجموع و طبق آمارها، ایرانیان در مصرف انرژی به شدت بی توجه هستند؛ همین موضوع در حوزه نفت و گاز بیشتر حس میشود؛ چرا به سمت افزایش راندمان چاههای نفت و گاز نرفتیم؟
عباسی: باید در عین اینکه صرفهجویی در مصرف انرژی در کشور داشته باشیم از باد و خورشید نیز استفاده کرده و با نبوغ و کالای ایرانی برق تولید کنیم و نیت صادرات به کشورهای دیگر هم داشته باشیم و بکوشیم خدمات فنی مهندسی و تجهیزات و دانش را به سایر کشورها صادر کنیم تا صرفه اقتصادی این کار بیشتر شود.
** باید در 20 سال آینده به 150 هزار مگاوات برق تولیدی برسیم
حتماً باید در حوزه نفت و گاز تجدیدنظر کنیم و با راندمان بالاتری استخراج کنیم و اجازه ندهیم که چاههای نفت و گاز زودرس بمیرند و از رده خارج شوند و باید برای این کار از دانش و فناوری بهره گرفت و از بین رفتن منابع فسیلی در این چاهها جلوگیری کرد.
توسعه در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی مستلزم داشتن برق است. این در حالی است که اگر بخواهیم آبشیرین کن هم داشته باشیم نیازمند برق هستیم. لذا باید برنامهریزی ویژهای در این زمینه داشته و عقب افتادگی گذشته را جبران کنیم و گرما و خشکسالی را بپذیریم و بکوشیم همه سوختها را در کشور استاندار کرده و از گاز به صورت بهینه استفاده کنیم؛ این کار برنامهریزی 20 ساله میخواهد و باید بدانیم که بایستی جوابگوی توسعه صنایع در کشور باشیم.
لازم است 87 هزار مگاوات برق نصب شده در کشور را به 150 هزار مگاوات در 20 سال آینده برسانیم و اگر میزان تولید برق بیش از مصرف بود حتماً مازاد آن را صادر خواهیم کرد.
فارس: تأثیر امضای معاهده پاریس از سوی دولت برای کاهش تولید برق نیروگاههای فسیلی و ممنوعیت ساخت آنها در سالهای اخیر در خاموشیهای برق چقدر است؟
عباسی: من دادههای لازم را برای دادههای معاهده پاریس ندارم که اگر آن را امضا کردیم و تعهداتی را پذیرفتیم آیا آن را اجرا کردهایم و یا آنکه فقط تعهداتی را پذیرفتهایم. ولی در مجموع مبنای این معاهده کم کردن گازهای گلخانهای است و برهمین راستا نبایستی CO2 تولید شود. لذا این موضوع در دودکش نیروگاههای برقی که سوخت آنها از مازوت و یا گازوئیل است تأثیر دارد یا نه؛ یا اینکه آلایندگی این نیروگاهها بالاتر از حدی باشد نبایستی این نیروگاهها به فعالیت خود ادامه دهند. سوخت کشتیها هم به همین صورت است و اگر گوگرد سوخت این کشتیها از یک حدی بالاتر باشد اجازه نخواهد داد کشتی که از سوخت غیراستاندارد استفاده میکند در آبهای بینالمللی حرکت کند.
** معاهده پاریس یعنی پرداخت خسارات آلایندگیهای دیگران توسط ما
کشوری مانند چین اعلام کرده است که از سال 2025 به بعد فقط به مفاد معاهده پاریس فکر میکنم و حتی آمریکا میگوید حتی حرف معاهده پاریس تا سال 2010 را مطرح نکنید و زغال سنگ و مازوت میسوزانم و کاری هم به آلایندگی نداریم زیرا اقتصاد و اشتغال هم به عدم اجرای معاهده پاریس وابسته است. اما ما این انسجام داخلی را در حوزه اقتصاد نداریم و متأسفانه هر وزیری هر آنچه جلویش بگذارند امضا میکند.
متأسفانه ما یک مرکز داده ملی که برمبنای اطلاعات ملی که در آنجا وجود دارد براساس آن دستگاهها تصمیمگیری کنند و نباید هر تعهدی را بپذیرند و بایستی بررسی کنند که هر تعهد چقدر برای کشور فایده دارد و یا اینکه منابع ملی را برای آن کشورهایی که 100 سال جلوتر از ما کره زمین را آلوده کردهاند و به پیشرفت رسیدهاند، خرج کنیم. بنابراین نباید خسارات آلودگیهایی را که دیگر کشورها ایجاد کردهاند ایران و یا کشورهای در حال توسعه بپردازند.
به نظر میرسد همه چیز قدرت از آن برخی کشورهای غربی است و هزینههای آن را بایستی کشورهای دیگر بپردازند.
فارس: شما به عنوان رئیس سابق کمیسیون انرژی مجلس یازدهم به همراه برخی اعضای این کمیسیون از فاز دوم و سوم نیروگاه هستهای بوشهر بازدید کردید، چه سالی میتوانیم شاهد بهرهبرداری از این نیروگاهها و افزایش برق هستهای در کشور باشیم؟
عباسی: اگر دولت نگاه صحیحی نسبت به فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر داشت هماکنون 2 هزار مگاوات برق اتمی و پایدار بیشتری در شبکه کشور داشتیم؛ متأسفانه هم قرارداد ساخت این نیروگاه دیرتر از موعد مقرر منعقد شد که چهار سال در این زمینه تأخیر داشتیم و هم در طول این ایام هزینهای برای احداث سریعتر این نیروگاه صورت نگرفت. اگر نحوه تخصیص بودجه برای ساخت فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر به روال فعلی و تخصیص منابع به صورت قطرهچکانی باشد شاید بهرهبرداری از این نیروگاه در 10 سال آینده اتفاق بیافتد.
** اگر بودجه باشد فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر 5 سال دیگر به مدار میآید
جمهوری اسلامی اگر برای تأمین منابع ساخت فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر از ظرفیت وام، فاینانس و تهاتر نفت استفاده کند میتوان امیدوار بود که 5 سال آینده بهرهبرداری از این نیروگاه صورت گیرد.
فاصله زیادی بین پیشرفت فاز 2 و 3 نیروگاه اتمی بوشهر نیست و حداکثر شاید 6 ماه فاز 3 از فاز 2 عقبتر باشد. ولی اگر منابع مالی و زمان و مصالح را به خوبی مدیریت کنند میتوانیم سریعاً گذشته را جبران کنیم. همچنین نیروی انسانی متخصص بلافاصله میتواند از فاز 2 به فاز 3 منتقل شده و مراحل مختلف پیشرفت یک به یک را در این نیروگاهها ادامه پیدا کند.
فارس: اختلاف نظر ایران و روسیه بر سر بدهی مربوط به نیروگاه اتمی بوشهر به کجا انجامید، آیا طلب روسها باعث خروج برق از مدار تولید این نیروگاه شده است؟ شنیدم که آنها گلایه دارند و بخشی از دلایل قطع برق هم همین موضوع بوده است؟
عباسی: قطع برق را نمیدانم اما ما به روسها در نیروگاه اتمی بوشهر بدهکار هستیم چرا که آنها برخی قطعات را آورده و خدمات فنی انجام داده و سوخت هستهای به ما دادهاند لذا طلب آنها از ما در این زمینه درست است.
** طلب 700 میلیون یورویی روسها از نیروگاه اتمی بوشهر
فکر میکنم 700 میلیون یورو روسیه در نیروگاه اتمی بوشهر از ما طلب دارد و این گلایه آنها از ایران درست و صحیح است و بایستی ما این مسئله را حل کنیم البته بخشی از مشکلات مربوط به عدم پرداخت این بدهی به دلیل تحریمها و تبادلات بانکی است و روسها هم این موضوع را درک میکنند و چون خودشان هم تحریم هستند حاضرند با ما در این زمینه مبادله و تعامل بهتری داشته باشند.
متأسفانه ما دیپلماسی فعالی نداشتهایم و دیپلماسی اقتصادی بسیار ضعیفی را در دولت آقای روحانی داشتیم و همه تخممرغها در سبد برجام و اروپا گذاشته شده و چون بازی را هم باختهاند خسارات زیادی به کشور وارد شده هرچند که این دولت فقط چند روز دیگر ادامه دارد؛ بهتر بود مجلس خیلی زودتر حسن روحانی را استیضاح و سال گذشته او را مرخص میکرد و دولت پوستاندازی میکرد و کاری میکردیم که شرایط دولت هم با تغییر مجلس تغییر اساسی پیدا میکرد.
انشاءالله این موضوع در کشور باب شود افرادی که کشور را فلج میکنند از نظر سیاسی نتوانند با جوسازی و اردوکشی خیابانی بخواهند روابط کشور با دنیا را به هم بریزند.
انتهای پیام/