به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، عید غدیر خم بزرگترین عید شیعیان است به همین سبب خوب است یک مسلمان فرزندش را از همان کودکی با واقعه غدیر آشنا کند؛ کتابهایی با تصاویر مناسب و گفتار ساده میتواند گزینه مناسبی برای معرفی این عید به کودکان باشد؛ کتاب بچهای که نمیخواست آدم باشد، نوشته زهرا موسوی است و داستان کودکانه و جذابی دارد که کودکان را به دنیای خیال میبرد.
بچه، شتری است که عاشق خاطرهجمعکردن است؛ اما دوستش آدی فقط دنبال بازیگوشی است، در این کتاب اگر با او همراه شوید با کلی خاطره پرهیجان آشنا میشوید، بچه لابهلای خاطراتش از مرد مهربان و قصه غدیر هم میگوید، این کتاب، داستانی جذاب است که درونمایه دینی دارد و کودکان را هم با تاریخ اسلام آشنا میکند و هم کمک میکند تا خلاقیتشان تقویت شود.
کتاب بچهای که نمیخواست آدم باشد! برای کودکان جذاب است و روایتی از واقعه عظیم غدیر را هم برای آنها روایت میکند.
بخشی از کتاب بچهای که نمیخواست آدم باشد را با هم میخوانیم:
من یک شتر یک ساله هستم و اسمم بچه است. با اینکه هیچ شتری توی دنیا اسم بچهاش را بچه نگذاشته، اما دوست دارم من به این اسم زیاد است. به خاطر همین، این اسم را برای خودم انتخاب کردم. من یک شتر خاطره جمع کن هستم. هیچ شتری مثل من، خیلیتر از خیلیتر از خیلی، دلش نمیخواهد من میخواهم! خاطره جمع کند؛ اماِ پدر آدی صاحب ماست؛ ما، یعنی من و پدر و مادرم. آدی دوست من است. او، یعنی آدی، پسر صاحب ِماست. دوست دارم آدی به جمع کردن خاطره مثلِ من نیست. دوست دارم آدی به یک عالمه بازی کردن و لج درآری است؛ اما چون دوست دارمش به من زیاد است، دو تا کار انجام میدهد:
اول اینکه برایم خاطره تعریف میکند؛ دوم اینکه برایم خاطره میسازد. مثل همین الان که با آدی آمده بودیم خانه دوست پدرش تا دو کیسه گندم ببریم خانه. آدی خودش را محکم به من چسباند و گفت:«زودباش، زود باش بچه، فرار کن.» زود باش من برای فرار زیاد بود. بیشترتر از آن نمیتوانستم زود باشم و تند بدوم. به پشت سرم نگاه کردم. هنوز آن چند نفر دنبال ما بودند. آدی گفت:«همهاش تقصیر تو است.»
انتهای پیام/۶۳۱۲۴/ر۲۰/