به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، ساعت ۸ صبح را نشان میدهد و این جا میدان شهدا اصفهان است. موکبهای عزاداری منتظر استقبال جاماندگان اربعین بوده و از هر طرف زن و مرد و پیر و جوان کم کم میرسند. پسر بچه ها التماس میکنند کفشها را واکس بزنند، موکبها چای پخش میکنند طعم این چای برای خیلیها آشنا بود.
همه به میدان شهدا میآیند تا به سوی گلستان شهدا راهی شوند، دود اسپند همه جا را پر کرده و نوای نام نینوا در نیزار قلبهای نوکران نوحهای پر شور میسراید، اینجا در بین خیل عظیم جمعیت و چشمان اشکبار و دلهای شکسته و پاهای خسته، عشق لحظه لحظه جان میگیرد و چون اکسیری حیات بخش دررگهای جاماندگان تزریق میشود تا بار دیگر جهان شاهد حماسهای از ظهور شعور حسینی زیر علم شور حسینی باشد.
زمزمهی لبیک یا حسین زیر لبها از هر طرف شنیده شده و در هر خیابان بنرهای (الی الاصحاب الحسین) جاماندگان را که به دعوت امام زمانشان لبیک گفتند، به کربلایی دیگر در همین آب و خاک دعوت میکند و با سلام بر حسین و اصحابش همه راهی شدهاند اینجا همه و السابقون السابقون اند، هرکس به شکلی در کار خیر سبقت میگیرد از نوجوانان سیاهپوشی که به رسم عمویشان ابالفضل با کوزههای سفالی سقای جاماندگانند گرفته تا جوانانی که به کمک افراد سالخورده میشتابند و کودکانی که کتابچه زیارت عاشورا پخش میکنند.
همه آمدهاند تا در صحنهای دیگر جهان را مبهوت شکوهی دگر کنند. وقتی نام حسین در میان باشد دیگر تفاوتی بین زن و مرد و پیر و جوان و کودک و بزرگسال و خانم باردار یا بچه ای فلج نیست، نام حسین شکوه آفرین است، عشق حسین قرنهاست همه را زیر علم سرخش جمع کرده و شکوه و جلالش اسلام را زنده نگه داشته است. پرچم متبرک حضرت ابالفضل در دستان نوجوانان اشک بر دیدگان جاری کرده و هرکس با حاجتی در دل از زیر پرچم میگذرد چرا که زیر علمش امنترین جای جهان است...
بساط پذیرایی در موکبها قدم به قدم همواره پابرجاست. هرکس نذر دلش را در حد توان ادا کرده از پخش چای و شربت و غذا تا سینیهای خرما برسرگرفته شده تا خدامی که با پای برهنه اسپند دود کرده و اهلا و سهلا گویان خوش آمد میگویند، صحنهها بسیار آشناست، نوای (هلابیکم یا زوار) حال و هوای پیاده روی اربعین را تداعی میکند، تابلوهایی که مسیر کربلا را نشان میدهند و حتی ضریح نمادین امام حسین همه و همه مسیر نجف تا کربلا را ترسیم میکند، تنها چیزی که از چهره های پوشیده شده با ماسک دیده میشود، چشمان پر حسرت و اشکبار است، عکس شهدا در هر طرف نگاهها را به خود معطوف کرده، حالا دیگر همه کم کم میپذیرند که دیگر نه تنها جامانده نیستند، بلکه زائران حسینیاند که به طرف اصحاب حسین با اشتیاق قدم برمیدارند زیرا کل ارض کربلا بیش از هر زمانی حس میشود.
موکبها و هیئات از هر مسیر در میدان بزرگمهر به هم میپیوندند و جمعیت همچنان رو به افزایش است، خیابانها بسته شده و موکبهای پذیرایی لحظه به لحظه شلوغتر میشود و سراسر خیابان مملو از جمعیت سیاهپوش و پرچمهای برافراشته است، خستگی چهرهها خبر از راه طولانی میدهد ولی شوق نگاهها حتی برای لحظهای قطع نمیشود. به هر طرف نگاه کنی تنها یک چیز به چشم میخورد که گرچه دوریم ولی بی قرار توییم. دلهای بیقرار کم کم به مقصد نزدیک میشوند و شور و حال جمعیت هرلحظه دیدنیتر میشود. عدهای سعی در ثبت این لحظات خاطره انگیز دارند و عدهای فقط بیتاب رسیدن هستند.
ماکتهای زائران اربعین، پرچمها، بنرها، نوحهها، موکبها و ... حکایت دارد، کم کم به ظهر نزدیک میشویم و حالا از دور گلستان اصحاب حسین به چشم میآید و قلبها را به تپش میاندازد. دیگر جمعیت سر از پا نمیشناسد و هر لحظه بوی کربلا به مشام میرسد، حالا میتوان درک کرد که وقتی رهبر انقلاب میفرمایند: روح شیعه روح کربلایی و عاشورایی است، از چه چیز صحبت میکنند، هرکس با هر شرایطی خود را به گلستان شهدا رسانده تا زیر علم سرخ حسین پرچم سبز انتظار را به احتزاز درآورند و با شهدا عهد و پیمان تازه کنند تا در حفظ انقلاب و ارزشهایش بکوشند.
امروز اصحاب حسین میزبان زوار حسین بودند، چه مهمانی باشکوهی بود جاماندگانی که گرچه زیرقبه حسین نبود اما کنار اصحاب حسین بار دیگر حماسهای آفریدند بیعت تازه کردند. صدای الله اکبر اذان که بلند شد نماز جمعت برپا شد و هرکس سجادهاش را کنار شهیدی پهن کرد گویی سفره دلش را باز میکند بعد از اقامهی نماز دوباره جمعیت شور و حال گرفت، برخی در حال و هوای خود در گوشهای نشستند و به نقطهای خیره شدهاند، بچهها غرق تماشای این جمعیت هستند.
سالخوردگان تسبیح به دست دعاگویند، موکبهای پذیرایی ایستگاه های سلامت و مشاوره و شهیدشناسی همچنان شلوغ است و با استقبال بینظیر زوار حسین روبرو است ، دیوار دلنوشتهها مزین به درد و دل عشاق حسین است و هرکس در گوشهای کنار شهیدی جای گرفته تا زیارت اربعین بخواند جمعیت همچنان رو به افزایش است و صدای نوحه جای جای این گلزار اصحاب حسین شنیده میشود، فضا معطر به دود اسپند و گلاب شده و شهدا نظاره گرند.
نوای اللهم الرزقنا شهاده که به گوش میرسد یاد سخن سردار دلها می افتم که فرمودند: اگر میخواهی شهید شوی باید شهید باشی، به راستی چه فرقی میکند در صحرای نینوا به دعوت هل من ناصر امام حسین لبیک بگویی یا قرنها بعد به دعوت رهبر و امام زمانه ات راهی میدان جنگ برای حفظ وطن شوی و یا حتی در این روزهایی که جنگ نرم اما سخت تر از زره افکارمان را نشانه گرفته آگاه باشیم و آگاه بسازیم. شور حسینی و شعور حسینی پا یانی ندارد بلکه سرآغازی است برای بیداری...
انتهای پیام/۶۳۰۸۶/ج/