اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  تاریخ

45 کیلومتر مرز مهم که 450 کیلومتر ارزش دارد!/ یک نام‌گذاری با هدف تصاحب آذربایجان ایران

پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا عنوان کرد: «مرز مغری»، مرز بین ایران و ارمنستان در ظاهر 45 کیلومتر است اما اگر به ابعاد سیاسی، تاریخی و اقتصادی آن توجه کنیم، بیش از 450 کیلومتر برای ما اهمیت دارد و نباید از آن غافل شد.

45 کیلومتر مرز مهم که 450 کیلومتر ارزش دارد!/ یک نام‌گذاری با هدف تصاحب آذربایجان ایران

به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، دومین روز همایش بین المللی «بررسی تحولات قفقاز؛ گذشته، حال و چشم انداز فرارو» با حضور محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر و فرهنگستان کاسپین در این مؤسسه پژوهشی آغاز شد.

در ابتدای شروع همایش موسی حقانی، رئیس همایش و رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در ارتباط با صحبت‌های مقام معظم رهبری روز گذشته با جامعه پرستاری گفت: مقام معظم رهبری در صحبت هایشان از جنگ روایت ها گفتند به واقع یکی از حوزه هایی که در آن جنگ روایت ها جریان دارد، همین تاریخ معاصر است. الان حدود بیست جریان معارض در حوزه تاریخ معاصر در حال تاریخ نگاری است که ما باید با همه این جریانات آشنا باشیم.

وی در ادامه افزود: در ارتباط با تاریخ قفقاز و آذربایجان هم باید بگویم که این جنگ از زمان شوروری آغاز و تا الان هم جنگ روایت ها ادامه دارد. واقعا ما نیاز به یک تصویر حقیقی و واقعی از آنچه در تاریخ ما رخ داده، نیاز داریم.

نقش آفرینی روسیه در منطقه قفقاز/ قفقاز جنوبی حیاط خلوت روسیه است

در ادامه علیرضا کفاش، پژوهشگر ارشد مسائل قفقاز با موضوع «آینده شناسی مناقشه قره باغ با ملاحظات جمهوری اسلامی ایران» عنوان کرد: در این زمینه سناریوهای مختلفی وجود دارد از جمله اینکه ما به زودی در آینده نزدیک شاهد جنگ سوم در قره باغ خواهیم بود اما سناریوی دیگر هم این است که بعد از توافق آتش بس سه جانبه، ما شاهد صلح و سازش بین طرفین خواهیم بود.

وی با طرح این پرسش که آینده مناقشه قره‌باغ را چه چیزی رقم خواهد زد، گفت: براساس مستندات و شواهد به نظرم می آید این مناقشه با توجه به سیاست ها و مباحث امنیتی روسیه قابل حل و فصل است یعنی ما قطعا بایستی امیال و خواسته های روسیه را در این قضیه در نظر بگیریم.

وی با اشاره به اینکه قفقاز جنوبی حیاط خلوت و جزو قلمروهای اختصاصی روسیه به حساب می آید و روس ها به این مناطق حساس هستند، گفت: در سال های اخیر هم حساسیتشان خیلی بیشتر شده، بنابراین ما شاهد کشمکش روس ها با غرب و به ویژه با سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هستیم.

کفاش اظهار داشت: بنابراین می توانیم بگوییم که روندهای امنیتی منطقه قفقاز جنوبی تأثیر تعیین کننده ای بر خود مناقشه قره باغ خواهد داشت دیگر نمی توانیم این مناقشه را محلی بدانیم، باید بدانیم که این مناقشه در چارچوب سیاست های روس ها قابل تعریف هستند پس باید نگاه روس ها را مورد توجه قرار دهیم اگر این کار را بکنیم، متوجه می شویم که روندهای امنیتی قفقاز را روس ها به هیچ وجه به ضرر خود در نظر نمی گرفتند.

وی با بیان اینکه روند روسی سازی در منطقه قره باغ در حال انجام است، گفت: تصویر آینده مناقشه قره باغ به خوبی در بندهای ۹ گانه سه جانبه قرارداد قره باغ موجود است، اگر می خواهیم تصورات محتمل درباره آینده را بدانیم، قطعاً می‌بایست این سند ۹ گانه را بخوانیم و بند به بند تحلیل کنیم.

کفاش اظهار داشت: به نظرم روس‌ها این توافق‌نامه را با هوشمندی و آینده‌نگری بسیار خوبی به نفع خود تهیه کردند و ما اگر بخواهیم منافع روس‌ها را تفسیر کنیم، می‌توانیم بگوییم که بیشترین منافع به نفع روس‌ها رقم خورده و در آینده هم اینگونه خواهد بود.

این کارشناس ارشد مسائل قفقاز با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران هم برای اینکه منافع خود را در منطقه حفظ کند ، می بایست به خوبی و هوشمندانه در ارتباط با این کشورها و منطقه قره‌باغ عمل کند، گفت: به نظر من تمام روندهای سیاسی، امنیتی و سیاسی در منطقه تحت سلطه کامل روسیه قرار گرفته و آنها صرفاً بازیگر نیستند، ضمن اینکه کلیدی اند، بازیساز و بازی گردان نیز هستند.

۴ محرک اصلی اسرائیل برای ارتباط با جمهوری آذربایجان/ روابطی که به کوه یخ شبیه هستند

شعیب بهمن ، پژوهشگر ارشد مسائل اوراسیا با موضوع «تشدید حضور نظامی اسرائیل در جمهوری آذربایجان» طی صحبت‌هایی گفت: روابط بین جمهوری آذربایجان و رژیم صیهونیستی از گذشته خیلی زیاد نبوده اما در سال ۱۹۹۳ اسرائیلی‌ها سفارت خود را در جمهوری آذربایجان ایجاد کردند و از آن زمان این روابط توسعه پیدا کرد.

وی در ادامه افزود: در سال ۲۰۰۹، الهام علی‌اُف این روابط را به کوه یخ تشبیه می‌کند که معمولاً فقط ده درصدش از آب بیرون است. این تشبیه قابل توجهی درباره روابط استف درست مثل این تشبیه را مقامات اسرائیلی هم داشته‌اند.

بهمن با بیان اینکه شاید در نگاه اول اینطور به نظر بیاید که منافع اسرائیل در منطقه خاورمیانه باید متمرکز باشد و اساسا چون هیچ پیوندی با قفقاز ندارد، نباید خیلی بازیگر فعالی در این منطقه باشد، افزود: اما به واقع اهمیت استراتژیک منطقه قفقاز که حائل بین آسیای مرکزی و اروپای شرقی و در مجاورت ایران است، به این منطقه یک ویژگی جذابی برای اسرائیل تبدیل می کند.

وی همچنین در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: نظریه معروفی در روابط بین الملل وجود دارد که می گوید انباشت تسلیحات در یک کشور می تواند به وقوع جنگ منتهی شود، یعنی اتفاقی که در منطقه قفقاز و به ویژه جنگ سال گذشته در همسایگی ما به خوبی مشاهده شد . آذربایجان هزینه نظامی اش بیش از دو میلیارد دلار بوده اما ارمنستان هشت برابر کمتر بوده است، این نشان می دهد که آذربایجان هشت برابر ارمنستان تسلیحات داشته است.

بهمن با اشاره به اینکه روسیه در سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ ، ۸۰ درصد صادرات تسلیحات به آذربایجان را در دست داشته اما در سال ۲۰۲۰ میزان صادرات تسلیحات به جمهوری آذربایجان به ۶۹ درصد می رسد، اظهار داشت: به مرور زمان هرچه جلوتر می آییم، جایگاه صادرات اسرائیل در آذربایجان گسترش می‌یابد.

وی با اشاره به چهار محرک اصلی اسرائیل برای ارتباط با آذربایجان گفت: نخست کسب درآمدهای اقتصادی چون فروش تسلیحات، دوم وابستگی به نفت آذربایجان، سوم کاربرد تسلیحات و نمایش آن برای تبلیغات بیشتر و چهارم هویت‌سازی جعلی و قدرت نمایی در برابر ایران.

وی با اشاره به اینکه تشدید روابط آذربایجان و اسرائیل به تشدید درگیری و ناامنی در منطقه دامن خواهد زد و تمرکز ایران بر بخش های دیگر را نیز کاهش می دهد، گفت: نکته دیگر هم فروش تسلیحات و بازار داغ آن و همینطور تشدید خصومت باکو و ایران دامن خواهد زد.

۴۵ کیلومتر مرزی که بیش از ۴۵۰ کیلومتر ارزش دارد!

دکتر حسن بهشتی پور، پژوهشگر ارشد روابط ایران و اوراسیا با موضوع «اهمیت مغری در مناسبات ایران و ارمنستان» گفت: من چهار سناریو را درباره مرز ایران و ارمنستان و اهمیتش در نظر گرفتم و متناسب آن شرایط روابط آینده را پیش بینی کردم.

وی با اشاره به بحث ژئواستراتژیک مغزی برای ایران و ارمنستان گفت: اگر ظاهری به این مرز نگاه کنیم فقط ۴۵ کیلومتر است اما اگر به ابعاد تاریخی و اقتصادی این مرز توجه کنیم بیش از ۴۵۰ کیلومتر برای ما اهمیت دارد. بهرحال این مرز حدود ۱۶۰ سال است که براساس قرارداد ترکمانچای ایجاد شده ، درست است که قرارداد تلخی بوده اما بهرحال عقبه استراتژیک حوزه تمدنی فلات ایران محسوب می شود.

بهشتی پور در ادامه گفت: بحث حمل و نقل راه آهنی ما با ارمنستان خیلی مهم است. چرا که یکی از سه راه اصلی ایران به ارمنستان، از طریق آذربایجان و ترکیه به اروپا می‌رسد، حذف این راه آهن ما را خیلی محدود می کند. مغری در واقع حد حائل خاک آذربایجان و نخجوان است که برخی به این امر توجه نمی‌کنند.

وی با اشاره به اهمیت رودخانه ارس نیز گفت: چهار کشور (ترکیه ـ ارمنستان ـ ایران ـ آذربایجان) در این زمینه دخیل هستند. دسترسی ایران به رود ارس فوق‌العاده مهم است و از این طریق روابط ایران و ارمنستان را تسهیل می‌کند و این امکان را فراهم می‌کند که ایران با کشورهای اوراسیا ارتباط داشته باشد. نکته دیگر توسعه گردشگری بین ایران و قفقاز جنوبی و انتقال گاز و برق است بحث تهاتر گاز و برق بین ایران و ارمنستان خیلی مهم بوده است که از سال ها قبل در فصل های بها رو تابستان ما به ارمنستان گاز و آنها در فصل های سرد برق به ما می دادند تا اینکه فعلا به خاطر تحریم ها دچار مشکل شدیم.

وی با اشاره به بازیگران این مسیر مغری چون ارمنستان، ایران، گرجستان ـ آذربایجان و روسیه گفت: من چهار سناریو یا پیش بینی را در این رابطه در نظر گرفتم و در نهایت می گویم که همکاری های ایران ، آذربایجان و ارمنستان با هم در وضعیت فعلی تأثیر تعیین کننده دارد.

بهشتی پور در پایان اظهار داشت: ما باید خیلی هوشیار باشیم و درباره این مرز نباید بگوییم که چون ارتباط ضعیفی وجود دارد، باید از آن بگذریم، این مسئله خیلی اهمیت دارد که ما مرز مغری و اهمیتش را برای افکار عمومی و همینطور داخل تبیین کنیم. از همه مهمتر این است که استان های آذری زبان ما اهمیت برقراری  این موازنه در ارتباط ایران با آذربایجان و ارمنستان را بدانند و بگوییم که بحث قمیت گرایی و شیعه و سنی یا ترک و ارمنی در اینجا در ک نیست بلکه تمامیت ارضی ما مطرح است.

یک نامگذاری با هدف تصاحب آذربایجان ایران

خسرو معتضد، مورخ با موضوع «نام آذربایجان» عنوان کرد: نام آذربایجان را کاملاً محمل و بی خود گذاشتند اسناد و منابعش هم موجود است. جواب ما را خود پروفسور بارتلد روس می دهد که در کتابش نوشته من وارد ماجرا نمی شوم اما می دانم که به خاطر مقاصد استراتژیک این اتفاق افتاده است.

وی در ادامه افزود: این پروفسور بارتلد در روسیه تزاری خیلی باسواد بود که بعد از انقلاب شوریو هم همچنان به خاطر اینکه استاد خیلی خوب و باسوادی بود در دانشگاه از او بهره بردند.  او در جای دیگری می گوید که نام و عنوان آذربایجان قفقاز تنها بعد از انقلاب روسیه به کار گرفته شد ، می گوید که از ورود به مسائل سیاسی پرهیز دارد و پیرامون سلطه روس ها بر قفقاز مطلبی نمی گوید ، اما نام آذربایجان از این جهت انتخاب شد که گمان می رفت با برقراری جمهوری اذربایجان، آذربایجان ایران هم با آن یکی می شود. من مورخی آشکارتر و روشنتر از بارتلد سراغ ندارم، از او پرسیدند که اگر لازم باشد، نامی برای آذربایجان بگذارند، چه باید می‌گذاشتند، او پاسخ داد، نامی بهتر از آراد نبود.

وی در ادامه افزود: در کتاب خاطرات حاج سلطنه هدایت هم که از فرنگ باز می گشته به باکو که می رسد، اسم ها را می بیند مثل بادکوبه، شوشی، شروان و .. می‌گوید که مشخص است همه این اسامی ایرانی است حال اینکه اصرار داشتند بگویند آذربایجان!

معتضد اظهار داشت: اگر به مطالعات و خاطرات مورخان توجه کنیم مشخص می‌شود که چرا روس‌ها اصرار داشتند که آذربایجان از ایران جدا شود، به هرحال تمام کوه‌های آذربایجان پر از معادن مس و آهن است و مشخص است که دلیل این جدایی چه بوده است، حتی یک از خاطره نویس‌ها گفته بود که پنبه آذربایجان و گوش آذربایجان تمام ایران را می‌تواند تأمین کند.

آیا ایران به درخواست ایجاد مدارس ترک زبان پاسخ مثبت داد؟

الهام ملک زاده ، استاد دانشگاه با موضوع درخواست «تاسیس مدارس ترکی در تبریز و ارومیه توسط آذربایجان قفقاز» طی صحبت‌هایی گفت: تا پیش از معاهدات گلستان و ترکمانچای که تمام مناطق قفقاز را واگذار به روس کرد، قبلش همه تحت حکومت ایران بود. همین ماهیت غیر ایرانی بانیان کشور جدید را نشان می دهد که در هدفش مستتر بود.

وی در ادامه افزود: دولت تازه تأسیس آذربایجان مقر اصلی خود را گنجه اعلام کردند و کمتر از چهار ماه بعد نیز باکو را با حضور سپاهیان تصرف و پایتخت دولت مساواتیان قرار دادند. سپس حزب مساوات مسلمانان در باکو ایجاد شد که برنامه اش اتحاد کشورهای اسلامی تحت رهبری ترکیه بود.

وی با اشاره به اینکه پس از مدتی آذربایجانی ها از ایران با مکاتبات و حضورا درخواست مدارس ترکی زبان در تبریز و ارومیه کردند، گفت: ایران ابتدا مخالفت کرد هر چند که آنها گفتند در این مدارس در فارسی و روسی هم خواهند گذاشت. اما باز هم ایران بعد از مکاتبات مخالفت کرده و چنین چیزی را مضر و غیر مصلحت برای دولت مرکزی برشمرد.

ملک‌زاده اظهار داشت: مروری بر روایتی که از خلال اسناد می‌آید نشان می‌دهد که خیالات دولت آذربایجان برای ایجاد مدرسه ترکی زبان نشان دهنده این است که اولا در وهله نخست به پروژه دیرینه حکومت آذربایجان باز می‌گردد که از دوره عثمانی شروع شد چرا که این‌ها به دنبال ایجاد یک ایالت خودمختار در ایران بودند چون سودای سرزمین ترک زبان را در سر می‌پرورانند.

وی در ادامه گفت: در وهله دوم هم به هوشمندی و دقت نظر میهنی مأموران ایران باید پرداخت که با وجود این روند و شرایطی که وجود داشت در آن دوره با میزبانی هیأت ایرانی در آذربایجان رودروایسی نکرده و مصلحت کشور را فدای مراودات دوستانه نکردند. در واقع مبانی و تحقیقات را در نظر گرفتند و بعد از هفت ماه بررسی برای ایجاد مدرسه به زبان ترکی تصمیمی درست گرفتند.

در ادامه کاوه بیات، پژوهشگر ارشد قفقاز، با موضوع «دوره اول استقلال جماهیر قفقاز از منظر مناسبات ایران و انگلیس» طی صحبت‌هایی گفت: در دوره‌های جنگ‌های جهانی بین ایران و کشورهای مختلف و تبعات این جنگ‌های تمام‌عیار برای ایرانیان این پرسش مطرح شد که برای استقلال کشور به‌ویژه پس از اشغال بخش‌های شمالی توسط قوای روسیه، چه بهره‌ای می‌توانند از این شرایط ببرند.

وی در ادامه افزود: یک گروه با بی‌اعتنایی به مسائل داخلی و تعلل در پذیرش هر چه سریع‌تر اولتیماتوم، بهانه به دست روس‌ها دادند که شمال ایران را اشغال کنند، پس از آن بر آن شدند که از طریق همراهی با آلمان‌ها و عثمانی به سیطره روس و انگلیس در کشور پایان دهند. گروه دیگر رجال معتقد بودند که در این استراتژی تردید وجود دارد و می‌بایست کار دیگری انجام دهند. درهرحال طرفین جنگ منتظر مذاکره ایرانیان ننشستند، بلکه دامنه تحرکات سیاسی ـ نظامی خود را زیاد کردند.

 

بیات یادآور شد: ایران در آن دوره عرصه جنگ مهلک و خانمان‌سوز شد و بخشی از نیروهای داخلی به دنبال آلمان و عثمانی‌ها مهاجرت کردند و بخشی در تهران همنشین متفقین شدند. این تجربه بحران، تغییر پایتخت و مهاجرت عده‌ای جز مصیبت برای ما چیزی نداشت و نه تنها روس‌ها، بلکه دولت اول وثوق‌الدوله هم ضمام امور را به‌دست گرفت. البته او پس از مدتی مجبور به کناره‌گیری شد و تلاش‌های سیدضیاءالدین طباطبائی هم در زمینه‌های مختلف با واکنش‌های تند روبه‌رو شد.

وی با بیان اینکه سقوط دولت اول وثوق‌الدوله راه را برای سیاستی هموار کرد که به بحران مهاجرت و گسترش دامنه مداخله نظامی متفقین در ایران منجر شد، افزود: در این دوره یک سال و نیم دولت بریتانیا برای مقابله با آلمان و عثمانی به قفقاز و شمال خراسان لشکر کشید و آسیب‌های ناشی از آن از هر لحاظ ابعاد فراوانی داشت، اما فقط ما اینجا به یکی از جوانب آن می‌پردازیم.
 
بیات در ادامه یادآور شد: با فروپاشی امپراتوری روسیه و شکست عثمانی ترسیم مجموعه نقشه‌های سیاسی برای تعیین تکلیف این بخش به نحوی که تأمین‌کننده منافع بریتانیا باشد، رواج یافت. در این حوزه از سوی مراجع بریتانیا آرای زیادی مطرح شد؛ برای نمونه در اواخر دسامبر ۱۹۱۵ در چهارچوب سیاست بریتانیا برای تشکیل یک حکومت فدرال تلاش شد.

وی همچنین اظهار کرد: قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلیس به هیچ جه به اهدافش نرسید؛ چون با تحولات منطقه در کمتر از یک سال و شروع تلاش‌های مصطفی کمال برای ایجاد دولت ترک، عمر لحظه رخ‌نمایی بریتانیا را لااقل در حوزه شرق نزدیک به‌سر آورد و این قرارداد دیگر توجیهی نداشت و به مرگ رسید، اما همین دوره کوتاه هم در تغییر نگاه مسئولان و نوع نگاه بازیگران منطقه اثرگذار بود. در همین دوره سیدضیاءالدین طباطبائی توانست رشته مذاکراتی با سیاسیون باکو برای تشکیل یک ائتلاف ایجاد کند که در خور توجه بود؛ هرچند به نتیجه‌ای نرسید.

بیات یادآور شد: سی سال بعد از فروپاشی شوروی درحالی‌که بریتانیا از مهم‌ترین شرکای باکو محسوب می‌شد، تحرکات مشابهی با همان هدف دیرینه مهار روسیه دیده می‌شود که اگر قصد و نیّت مقابله در کار باشد، باید مورد توجه قرار بگیرد.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول