خبرگزاری فارس- گروه تئاتر- سجاد رضایی مقدم: نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضان و با بازی نگار جواهریان، لیلی رشیدی و علی باقری در تماشاخانه استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است.
«مخاطب» نمایشی است که به ادعای عوامل آن، چه در اطلاعیههای منتشر شده قبل از نمایش و چه میان دیالوگهای بازیگران قصد ایجاد تعامل با مخاطب را داشته و تلاش دارد تا آن را به عنصر اصلی نمایش تبدیل کند؛ ادعایی که انجام شدن و یا نشدن آن نیاز به بررسی دارد.
شاید بهتر باشد پیش از بررسی لایههای مختلف این نمایش، عنصری که به نظر در نمایش جابر رمضان عنصر اصلی است را تحلیل کنیم؛ مخاطب در منظر این کارگردان جوان چه جایگاهی دارد؟
با کمی بررسی متن اصلی که نوشته تیم کراوچ است به این نتیجه میرسیم که نمایشنامه مؤلف قصد دارد تا تعاملی جدی با ذهن و البته دیالوگ مخاطب برقرار کند، اتفاقی که کمتر در نمایش «مخاطب» شکلگرفته و ایجاد تعامل با بینندگان در این نمایش صرفاً جهت وجود این اتفاق بوده و کمتر تأثیری در اجرا دارد؛ بهطوریکه بازیگران بعد از دریافت واکنش و پاسخ مخاطبین بیهیچ بحث و تأثیری به ادامه نمایش میپردازند.
نکته اصلی در باب جایگاه مخاطب در نمایش جابر رمضان نوع نگاه او به این گروه است، تیم کراوچ نمایش مؤلف را برای طبقه بورژوای انگلیس که با خیالی راحت، بدون تفکر و برای تفریح به دیدن نمایش میآیند نوشته تا با حمله بر ذهن آنها این افراد را اندکی با واقعیتهای تلخ جامعه خود آشنا کند.
حتی نقشی که لیلی رشیدی در نمایش «مخاطب» نقش آن را بازی میکند اشاره به همین نکته داشته و مخاطبی را به تصویر میکشد که هنگام اجرا با خوردن غذا جمع لذایذ خود را تکمیل میکند، حالآنکه مخاطب ایرانی تئاتر با این تصویر فاصله زیادی داشته و در هر شرایط اقتصادی بهسختی هزینه گزاف بلیت این نمایش را تهیه کرده و با پذیرش اهمالکاری سالن ایرانشهر روی صندلی پلاستیکی نشسته تا کمی خوراک برای اندیشهاش دستوپا کند.
شکل اجرای نمایش جدید به نظر میرسد اما باید گفت که فورم و شکل اجرای نمایش ناتوان از کمک به بیان محتوای آن است. اجرای «مخاطب» خالی از قوت و قدرت نمایشی نیست اما سطح آن برای خاص و آوانگارد بودن فاصله زیادی تا نمایشی ایدهآل دارد.
فارغ از تمامی این مباحث نکته اصلی در محتوای این نمایش شکل میگیرد، درست همان جایی که گروه سازنده سعی در تأثیری اجتماعی داشته و دقیقاً همان زمان امیال شخصی خود را ارضا میکنند.
به نظر نگارنده متن نمایش «مخاطب» ضمن اشاره به سانسور کلمات درگذشته در متن دیالوگهای نگار جواهریان و اشاره به مکانیزم اعتراض در آن، بیشتر قصد تابوشکنی در این رابطه را دارد.
دیالوگهای تماماً برهنه جابر رمضان، اشاره مستقیم به اعمال منافی اخلاق در جامعه (جدا از مفاهیم اجتماعی آن)، همه و همه تابوشکنیای بزرگ به شمار آمده و به قول معروف قبح آنها را در جامعه میشکند.
تمام طول نمایش بازیگران میان مخاطبان نشسته و در نقش شخصیت حقیقی خود (غیر از لیلی رشیدی در نقش یکی از مخاطبین) با یکدیگر به بیان اتفاقات شکلگرفته در روزهای اجرای نمایش سابقشان میپردازند. اتفاقاتی توامان با خشونتی کثیف و بیانی بعضاً اروتیک و برهنه که در پایان نمایش به اوج خود رسیده و لحظاتی را به تصویر میکشد که از بیان آن در این متن معذوریم.
اما سؤال اصلی نه از گروه نمایش است و نه از شورای سیاستگذاری تماشاخانه ایرانشهر؛ سؤال اصلی از شورای ارزشیابی و نظارت بر تئاتر و اعضای جدید و غیررسمی آن است که این نمایش را «بدون ملاحظات» تشخیص داده است، البته میدانیم که تئاتر اجرایی است زنده و همین امر نظارت بر آن را دشوار میکند.
به قول یکی از مخاطبین، نمایش «مخاطب» جابر رمضان درست در همان نکاتی دچار ضعف است که بیش از دیگر موارد داعیه آن را دارد؛ باید گفت که در این نمایش که حتی عنوانش معطوف به جایگاه و اهمیت مخاطب صورتبندی شده است، نه خبری از تعامل واقعی با مخاطب است و نه حرکتی آوانگارد؛ برای آوانگارد بودن تنها به دیالوگهای برهنه و منافی اخلاق و بیان دیالوگهای اعتراضی اکتفا شده است. دیالوگهایی که اگر با فکر و منطقی بیشتر شکلگرفته بود، قطعاً تأثیر بهتری ایجاد میکرد.
انتهای پیام/