اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  خوزستان

تبعات اجتماعی یک سیاست‌گذاری غلط/ این نفت خانمان‌سوز

سیاست‌های وزارت نفت، اصلی‌ترین دلیل ناکامی تیم‌های ورزشی متبوع به‌خصوص دونماینده استان خوزستان در لیگ برتر فوتبال کشور است.

تبعات اجتماعی یک سیاست‌گذاری غلط/ این نفت خانمان‌سوز

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، تداوم وضعیت بحرانی تیم‌های صنعت نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان در لیگ برتر فوتبال کشور، باز هم توجه اهالی ورزش را به سمت سیاست‌های غلط وزارت نفت جلب کرد، وزارتخانه‌ای که بدون در نظر گرفتن تبعات اجتماعی این سیاست‌گذاری غلط، همچنان به اشتباهات خود را مداومت بخشیده و از پذیرفتن و یا حل آن سر باز می‌زند.

حمایت  دوباره‌ای که حامی و اسپانسر غیر نفتی تیم صنعت نفت آبادان در چند روز گذشته از این تیم داشت، همچنین اعتصاب بازیکنان و سرمربی تیم نفت مسجدسلیمان در روز گذشته به دلیل عدم تحقق مطالبات، باز هم تنور این موضوع را حرارت بخشیده، که نقش وزارت نفت در تملک این تیم‌ها چیست و این وزارتخانه در کجای مسئولیت این باشگاه‌ها قرار دارد.

بر اساس قانون منع حمایت از تیم‌های دولتی، مؤسسات فرهنگی ورزشی صنعت نفت آبادان  و نفت مسجدسلیمان به موجب ماده (۱) اساسنامه، به عنوان یک مؤسسه غیرانتفاعی و خصوصی قلمداد می‌شوند که در اداره ثبت شرکت‌ها و مؤسسات غیرتجاری به ثبت رسیده و طی سالیان متمادی و مستند به مفاد ماده (۱۹) اساسنامه برای تأمین درآمد فعالیت‌های خود از کمک‌های ارگان‌های مختلف به‌ویژه از کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران بهره جسته و از حمایت‌های مادی و معنوی متعددی برخوردار بوده است.

شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی ایران در سال‌های گذشته با استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود از جمله بند (ج) ماده ۵ قانون اساسنامه شرکت ملی نفت ایران مصوب ۱۳۵۶، مبنی بر امکان کمک به ورزش که در قوانین بودجه نیز به رسمیت شناخته شده است، همواره این مؤسسات را مورد حمایت‌های همه جانبه خود قرار داده است.

تیم‌های فوتبال صنعت نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان که با حمایت‌های این شرکت در سال‌های اخیر توانسته است از لیگ دسته یک فوتبال به لیگ برتر راه یافته و در زمره باشگاه‌های حرفهای ایران قرار گیرند، با توجه به وجود قوانین و مقررات بالادستی موجود از جمله برنامه‌های توسعه پنجم و ششم کشور، به عنوان باشگاه‌های حرفه‌ای را با موانع قانونی مواجه ساخته است.

تبصره‌هایی از مواد قوانین فوق‌الذکر در این خصوص است که به موجب تبصره بند «ب» ماده ۱۳ قانون برنامه پنجم توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۸۸ پرداخت هرگونه وجهی از محل بودجه کل کشور به هر شکل به ورزش حرفه‌ای ممنوع است و از همه مهمتر در قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران مصوب سال ۱۳۹۴، مفاد تبصره مذکور عیناً و با شدت بیشتری مورد تنفیذ قرار گرفته است.

چنانکه تبصره ۲ ماده ۹۴ مقرر کرده،هر گونه کمک مالی این باشگاه‌ها در حکم، تصرف غیرقانونی در وجوه و اموال دولتی قلمداد شده و علاوه بر این، در اساسنامه جدیدالتصویب شرکت ملی نفت ایران مصوب سال ۱۳۹۵ مفاد بند «ج» ماده قانون ۵ اساسنامه سابق این شرکت حذف و هیچ راهکاری برای مساعدت و کمک مانند گذشته پیش بینی نشده است.

گرچه رسانه‌های وابسته به وزارت نفت، گاهاً با انتشار جوابیه و بیانیه‌، سعی در قانونی جلوه دادن عدم حمایت از تیم‌های ورزشی ذیل مالکیت خود داشته‌اند، اما هزینه‌ کرد‌های سایر وزارتخانه‌ها، از جمله «وزارت صمت» برای تیم‌های ورزشی از جمله فولاد خوزستان، سپاهان اصفهان، گل‌گهر سیرجان، مس کرمان و رفسنجان، آلومینیوم اراک و ... این مهم را  نقض کرده و هواداران فوتبال را بر آن داشته است که چرا وضع این قوانین، فقط برای تیم‌های نفتی قابلیت اجرایی و در زمره بازرسی‌های نهادهای نظارتی قرار دارد و این دوگانگی در سال‌های اخیر، محل تنش بین فعالان و دوست‌داران این حوزه با نهادهای سیاست‌گذار بوده است.

اما با توجه به قوانین موجود، اگر بخواهیم بر اساس مقررات با متولیان امر در وزارت نفت، گفت‌وگویی تابع بر قانون و به موازات قرار حاکم صورت دهیم، چند سؤال قابلیت طرح دارد.

چرایی تیم‌داری

چرا با وجود وضع قوانین بازدارنده از حمایت‌های لازم، وزارت نفت بر حق مالکیت اصرار ورزیده و از واگذاری این باشگاه‌ها،خودداری می‌کند. ادامه این وضعیت نه تنها این تیم‌ها را به سمت جایگاه‌ها و دسته‌های پایین‌تر سوق خواهد داد، بلکه ارزش دارایی‌های وزارتخانه متبوع نیز، تنزل چشمگیری خواهد یافت.

اگر وزارت نفت، نه توان تیم‌داری و هزینه کرد و حمایت از تیم‌های تحت مالکیت خود را ندارد و توان ایجاد زیرساخت ورزشی نیز از وی سلب شده است، چرا همچنان تیم‌های مورد اشاره، با نام و نشان وزارتخانه متبوع در مسابقات شرکت می‌کنند!

دخالت در چیدمان مدیران و انتخاب سرمربیان

با وجود خودداری وزارت نفت از حمایت مالی و امکاناتی از تیم‌های خود، مدیرانی که برای تشکیل مجموعه‌های مدیریتی باشگاه‌های نفتی برگزیده می‌شوند، همچنان توسط این وزارتخانه انتخاب و مطابق با سیاست‌های وزارتخانه متبوع فعالیت می‌کنند، مدیرانی که نه بر اساس علایق سرمایه اجتماعی موجود و نیازهای باشگاه مذکور، بلکه پیش‌برنده خواسته‌های نهاد بالادستی هستند و سیایت وزارتخانه در اولویت اقدامات ایشان است و کمتر زمانی به خواست عمومی پاسخ مقتضی را ارائه کرده‌اند.

همچنین در خصوص مسائل فنی، تقریبا هیچ انتخابی بر خلاف میل نهادهای متولی در وزارتخانه متبوع صورت نمی‌پذیرد و انتخاب سرمربیان و حتی بازیکنان باید از فیلتر مدیریت‌های بالادستی در وزارت نفت و شورای ورزش این وزارتخانه عبور کند!

مقاومت در قبال واگذاری 

با وجود تأکید چندباره و چندین ساله وزارت نفت مبنی بر عدم توانایی بر حمایت از تیم‌های تحت تملک خود و موانع قانونی موجود برای ایجاد این قبیل حمایت‌ها، وزارتخانه متبوع از واگذاری تیم‌های خود سرباز زده و اجازه نمی‌دهد که افراد حقیقی و حقوقی برای هدایت این باشگاه‌ها، اقدام لازم را صورت داده تا بدین شکل از وضعیت موجود خارج شوند و اسباب رضایت نسبی سرمایه اجتماعی مرتبط با این باشگاه‌ها، از جمله مردم آبادان و مسجدسلیمان به عنوان دو شهر محروم و مرزی را فراهم آورند، موضوعی که گاهاً مخاطرات امنیتی نیز برای کشور به همراه داشته و مردم این شهرها، بارها نارضایتی خود را از فقدان امکانات رفاهی و اجتماعی متناسب با درآمدهایی که از این مناطق عاید دولت می‌شود را ابراز کرده‌اند.

راه دیگری که وزارتخانه متبوع می‌تواند از این طریق نسبت به واگذاری این باشگاه‌ها اقدام کرده و تکلیف این تیم‌ها را برای همیشه روشن کند و مسئولیت آن را بر دوش بخش خصوص بگذارد، واگذاری دائم و یا موقت ۵ یا ۱۰ ساله این باشگاه‌ها، ذیل طرح مولدسازی است که اخیراً با دستور مقام معظم رهبری و باتشکیل کارگروهی ویژه، در حال انجام است.

وزارت نفت اگر هم تمایلی برای واگذاری این باشگاه‌ها نداشته باشد، می‌تواند با استیجار چندساله این باشگاه‌ها، راه حمایت‌های لازم را از باشگاه‌ها هموار سازد.

سیاست‌گذاری برای باشگاه‌ها

وزارت نفت، پس از وضع قانون منع حمایت از تیم‌های حرفه‌ای، به گونه‌ای که این قانون مطابق میل مدیران آن بوده، بلافاصله باشگاه‌های تحت تملک خود را به حال خویش رها کرده و از ایجاد زیرساخت لازم برای درآمدزایی، در اختیار داشتن امکانات سخت و نرم افزاری مورد نیاز و ایجاد چارت اقتصادی متناسب با رشته و جایگاه باشگاه‌ها خودداری کرده است.

این وزارتخانه پس از اینکه این قانون وضع گردید نیز، می‌توانست در برخی حوزه‌ها کمک‌هایی را صورت دهد تا باشگاه‌هایی همچون نفت آبادان و مسجدسلیمان که از یک سرمایه عطیم اجتماعی در ورای خود بهره می‌گیرند، با چالش‌های امروزی مواجه نشوند.

راهکارها

ایجاد معاونت‌ اقتصادی مرتبط با وزارت نفت یکی از این راهکارهاست که این مهم، تا کنون به وقوع نپیوسته است، گرچه این چارت در باشگاه صنعت نفت به شکل غیررسمی ایجاد شده، اما از کارآمدی لازم تهی و فاقد تخصص مورد نیاز است.

یکی دیگر از راهکارهایی که می‌توانست از وضیت فعلی تیم‌های نفتی لیگ برتر جلوگیری کند، ایجاد بندهایی در قرارداد پیمانکاران و بهره‌برداران همکار این وزارتخانه بود که بر اساس آن، درصدی از درآمدهای حاصل از فعالیت در مناطق نفت‌خیز جنوب به حیطه مسئولیت اجتماعی این وزارتخانه تعلق گیرد.

همچنین این وزارتخانه، می‌توانست با استفاده از بند انجام مسئولیت اجتماعی، کمک‌های شایانی را در این زمینه صورت دهد که تا کنون، این مهم صورت نپذیرفته و اگر هم انجام شده مکفی، کارساز و هدفمند نبوده است.

هواداران تیم‌های نفتی در شهرهای آبادان و مسجدسلیمان، با مشاهده راهکارهای موجود و مقاومت وزارتخانه متبوع از انجام آن، همچنین مقاومت در قبال واگذاری دائم و یا موقت تیم‌های نفتی، اعتراض به حق و به جایی را از وزارت نفت صورت می‌دهند که هیچگاه مسئولان امر، پاسخ مشخص و محرزی برای این سؤال هواداران نداشته اند.

گزارش: علی دایلی

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول