اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

تعلیم و تربیت  /  پنجره تربیت

حیا، چیستی و چگونگی محافظت و تقویت آن

حیا، یکی از سرچشمه های اصلی رفتارهای انسان است، که اگر شکل بگیرد یا تغییر کند،‌ طیف وسیعی از رفتارهای انسان نیز شکل گرفته یا تغییر می‌کند. در این یادداشت، به نقش مهم حیا در شکل گیری رفتارهای فرزندانمان اشاره خواهیم کرد و بیان می‌کنیم که چگونه برخی از کارهای ما باعث از بین رفتن حیا در فرزندانمان شده،‌ و نیز چه کارهائی می‌تواند منجر به تقویت حیا در آنها شود. اردوان مجیدی

حیا، چیستی و چگونگی محافظت و تقویت آن

اردوان مجیدی

حیا چیست؟

به هنگام انجام هر نوع رفتار، مانع اولیه‌ای در ما وجود دارد که از انجام بی پروای رفتار برای اولین بار جلوگیری می کند؛ کاری را که تا الان نکرده، همینطوری وارد آن نشویم، و آن کار را انجام ندهیم. این را می‌توان مانند یک پرده پیش فرض برای انجام هر کار تصور کرد.

این پرده پیش فرض در تمام منش انسان، تقریبا در تمام کارها، بجز کارهای غریزی مثل نفس کشیدن، وجود دارد. یک پرده و حجاب است که به صورت غریزی بر رفتار جدید وجود دارد. تا این پرده وجود دارد، نزدیک شدن به آن رفتار سخت است. اما وقتی یکبار این پرده شکافته شد، بار بعدی اثر محافظت کننده آن کمتر و بار بعدی بسیار کمتر و پس از چندی اصولا از بین خواهد رفت.

وقتی یکبار این پرده شکافته شد، بار بعدی اثر محافظت کننده آن کمتر و پس از چندی اصولا از بین خواهد رفت.

 

در حوزه منش اخلاقی این پرده همان پرده حیا است. حیائی که انسان بار اول در انجام یک رفتار دارد، اما در صورت انجام آن رفتار اثر جلوگیری کننده‌‌اش کاهش شدیدی پیدا می‌کند؛ تا اصولا محو می‌شود. من اگر دروغ نگفته‌ام، اگر غیبت نکرده‌ام، اگر فحش نداده‌ام، اگر در جمعی خودنمائی نکرده‌ام، اگر در مجلس افرادی ناباب ننشسته‌ام،‌ .... بار اول بسیار سخت است؛ اما اگر یک بار واقع شد، بار بعدی آنقدر سخت نخواهد بود. به همین دلیل کسانی که خطائی را اصلا مرتکب نشده‌اند، در مقابل انجام آن کار ایمنی بیشتری، نسبت به کسی که یک بار یا بیشتر آن را مرتکب شده است، دارند.‌

من وقتی یک میوه را نخورده‌ام، بار اول با احتیاط آن را می‌خورم، یا این احتیاط آنقدر زیاد می‌شود که اصلا حاضر نمی‌شوم لب به آن بزنم. ولی وقتی یکبار آن را خوردم بار بعدی آسان‌تر و بارهای بعدی بسیار آسان‌تر آن را خواهم خورد.‌

 این کمتر شدن مرحله به مرحله،‌ به صورت نمائی افزایش پیدا می‌کند. یعنی مثلا بار اول از 100 واحد مقاومت و محافظت،‌ ناگهان 60 واحدش از بین می‌رود و می‌ماند 40 واحد، بار بعدی 30 واحد دیگرش هم می‌رود و می‌ماند 10 واحد و بار بعدی 6 واحدش می‌رود و می‌ماند 4 واحد. این پرده بجز در رفتارهای غریزی اولیه و رفتارهای ناآگاهانه، هم در مورد انجام رفتارهای مطلوب (نظیر کمک کردن به دیگران یا دفاع کردن از حق خود در جمع) وجود دارد و هم در مورد رفتارهای غیر مطلوب (نظیر دروغ گوئی و دزدی).

 حیا برخلاف وقاحت است. شخص وقیح از امتحان کردن کاری که از ماهیت آن خبر ندارد، ترس نداشته، و بدون احتیاط، جسورانه به آن مبادرت می‌کند. 

مراحل و مراتب حیا

پرده حیا نقش محافظت کننده اصلی و اولیه را در انسان دارد. این نقش محافظت کننده در سه مرحله (یا مرتبه) تحقق پیدا می‌کند. در مرحله اول شخصی که دارای حیا است، به سادگی کار جدیدی را که از ماهیت آن خبر ندارد انجام نمی‌دهد. این تاخیر در انجام آن کار باعث می‌شود فرصت داشته باشد در مورد آن فکر کرده و جوانب آن را بررسی کند.

کسی که دارای حیای قوی تری است،‌ به سادگی وارد کارهائی که از خیر و شر آن خبر ندارد، نمی‌شود.

 

به همین دلیل کسی که دارای حیای قوی تری است،‌ به سادگی وارد کارهائی که از خیر و شر آن خبر ندارد، نمی‌شود. حیا در این مرتبه به صورت احتیاط یا ترس خود را نشان می‌دهد. اگر افرادی نامطمئن به من چیزی را برای خوردن تعارف ‌کنند،‌ تا از ماهیت و سلامت آن مطمئن نشده‌ام، آن را نخواهم خورد. این را حیای پیشین می‌نامیم. خلاف آن جسارت و بی احتیاطی است.  

در مرحله دوم وقتی شخص از ماهیت کار با خبر شده است، و متوجه شده که این کار ماهیت خوبی نداشته یا عواقب بدی دارد، حیا باعث می‌شود که از انجام این کار شرم و خودداری کند. این شرم در سه منظر اتفاق می‌افتد. در منظر اول، از ناظران بیرونی شرم می‌کند و اینکه آنها کار او را مشاهده کنند.‌ در منظر دوم، از خدا شرم می‌کند، و اینکه خدا و رسولش و ملائکه، او را ببینند. در منظر سوم، از خود شرم می‌کند، و اینکه تصور مطلوبی که خود از خود داشت، در‌هم بریزد. این را حیای محوری می‌نامیم. خلاف آن نیز وقاحت در انجام کار زشت است.

در مرحله سوم، وقتی شخص کار نامطلوبی را انجام داده است، از انجام دادن آن شرمگین و پشیمان شده، و سعی در پنهان کردن یا جبران کردن آن می‌کند. این را حیای جبرانی می‌نامیم. بر خلاف آن نیز وقاحتی است که شخص حتی پس از انجام کار زشت، از علنی کردن آن شرم نداشته باشد.

در متون اخلاقی، عمدتا بحث بر حیای محوری انجام می‌شود؛ اما اهمیت و نقش دو مرحله دیگر حیا کمتر از حیای محوری نیست. این سه حیا، از یک سو مراحل حیا محسوب می‌شوند، زیرا اول حیای پیشین (حیا به منزله ترس و احتیاط) باید واقع شود، بعد حیای محوری و در صورت لزوم حیای جبرانی. از سوی دیگر، این سه حیا مراتب حیا محسوب می‌شوند. پائین ترین مرتبه حیا، حیای جبرانی است. حداقل اگر برای انجام ندادن آن کار زشت شرم نکرد، پس از انجام آن کار، آن را وقیحانه بروز ندهد و سعی در پوشاندن آن داشته باشد. مرتبه بالاتر حیای محوری است که اجازه انجام کار زشت را به او نمی‌دهد. بالاترین مرتبه حیا آن است که ناآگاهانه به رفتاری مبادرت نکند. اهمیت حیای پیشین از این حیث است که در صورت عدم وجود آن،‌ ممکن است شخص بدون آگاهی به رفتاری مبادرت کند، که اگر از بدی آن اطلاع داشت، حیای محوری او جلوی او را می‌گرفت.

بالاترین مرتبه حیا آن است که ناآگاهانه به رفتاری مبادرت نکند.

 

اما وقتی بدون آگاهی به این رفتار مبادرت کرد،‌ حتی پس از فهمیدن بدی آن رفتار، اثر حیای محوری ضعیف شده (با توجه به ماهیت حیا که از آن صحبت شد) و شخص ساده‌تر این حیا را کنار گذاشته و به رفتار خود ادامه خواهد داد.   

حضرت علی علیه السلام: حیا از کار قبیح باز می‌دارد.

اهمیت حیا

اگر کسی حیا داشته باشد، رفتار اخلاقی او بصورت درونی و خودکار تنظیم و اصلاح می‌شود. بر عکس آن نیز اگر کسی وقیح باشد، هیچ ابزاری برای اصلاح عمل او کارگر نخواهد بود. هر چقدر درجه حیای انسان بیشتر باشد، رفتار او نیز به اخلاق حسنه نزدیک تر خواهد بود؛ و بالعکس. به همین دلیل، جا دارد در یک تعلیم و تربیت اخلاقی، تمام تلاش مدرسه، فقط بر حفظ و تقویت حیاء متمرکز شود.‌

حیا، لایه محافظی است که مراقبت عمومی از عمل و رفتار ما را، بر عهده دارد.

 

حیا، لایه محافظی است که مراقبت عمومی از عمل و رفتار ما را، بر عهده دارد. حیا به صورت درونی، جلوی انجام کارهای نادرست را می‌گیرد. به همین دلیل است که در دین در مسائل اخلاقی به حیا بیش از سایر مسائل توجه شده است.

رسول خدا صلی الله علیه و آله: کل دین حیا است.

حیا چگونه از بین می‌رود یا کاهش پیدا می‌کند؟

اگر دیگران انجام کار خطای من را ندیدند (یا متوجه نشدم که آنها دیدند)، از نظر من وجه بزرگی از این پرده هنوز وجود دارد و دید آنها را نسبت به خودم در پس این پرده می‌بینم. اما اگر حس کنم دیگران متوجه کار من شده اند، پرده را پاره شده می‌بینم؛ و دیگر برایم آنقدر سخت نیست که دوباره این کار را تکرار کنم، و بار بعدی بسیار بیشتر.

وقتی کودک خطائی انجام داد، اگر خطای او را مستقیما به او متذکر شویم، اولین اتفاقی که می‌افتد آن است که به او اعلام می‌کنیم : من خطای تو را دیدم!‌ و این به معنای اعلام پاره شدن پرده حیای او در مقابل شخص دیگری است.

اگر حس کنم دیگران متوجه کار من شده اند؛ دیگر برایم آنقدر سخت نیست که دوباره این کار را تکرار کنم.

 

به عنوان مثال، وقتی کودک دروغ می‌گوید و من با ارائه مدرک به او نشان می‌دهم که دروغ گفته، دارم پرده دروغگوئی او را پاره می‌کنم و او متوجه می‌شود دیگران دانسته‌اند که او دروغ گفته، پس این پرده حیا در بار بعدی بسیار ضعیف شده و برای او اهمیتی نخواهد داشت که دروغی بگوید و این دروغ برای دیگران هم آشکار شود؛ زیرا اتفاق تازه ای نخواهد بود. وقتی چیزی را می‌ریزد و من بر سر او فریاد می‌زنم که چرا ریختی، وقتی کارش را درست انجام نداد و من به او نق می‌زنم که کارت را درست انجام ندادی، همین اتفاق می‌افتد.

بخصوص وقتی این کار را جلوی دیگران انجام می‌دهیم، دامنه وسیعتری از پرده حیای او را در مقابل جمع از هم گسیخته و از بین برده‌ایم. پس او از این پس ترسی نخواهد داشت که جلو جمع آن کار خطا را انجام دهد.

وقتی این کار را جلوی دیگران انجام می‌دهیم، دامنه وسیعتری از پرده حیای او را در مقابل جمع از هم گسیخته و از بین برده‌ایم.

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله: وقاحت سرمنشاء تمام شرور است.

چگونه حیا را در کودکان حفظ و تقویت کنیم؟

حیا پدیده ای بسیار پیچیده است. حفظ و تقویت آن نیز به مسائل متعددی بستگی دارد.

دسته اول از ابزارهای حفظ و تقویت حیا عبارتند از:

  • حسن ظن
  • عدم تجسس،
  • ستر و پرده پوشی،
  • تغافل.‌

حسن ظن به کودک، و آگاه ساختن او به این حسن ظن، به این معنا است که ما به او اطمینان داریم. اطمینان و ایجاد احساس اطمینان در کودک حیا را تقویت می‌کند. هر چقدر کودک احساس کند که ما به او اطمینان داریم، و به درستی و مطلوبیت کارش اعتماد داریم، و با نشان دادن و ایجاد احساس اطمینان در او که "او در این کار موفق است"، این احساس اطمینان تا حد زیادی واقعا منجر به موفقیت او هم خواهد شد.

اطمینان و ایجاد احساس اطمینان در کودک حیا را تقویت می‌کند.

 

اگر من اطمینان داشته باشم و این اطمینان را به او اظهار کنم که مثلا پسرم هرگز دروغ نمی‌گوید، و با رفتارم این را به او اثبات کنم، مثلا وقتی که او حرفی را می‌زند و می‌گوید اینطور بوده، من بلافاصله و بدون پرسش و شک قبول کنم، (البته باید جای دیگری به او نشان داده باشم که چقدر از دروغ گفتن افراد دیگر ناراحت می‌شوم و واکنش قاطعی در مورد این افراد داشته باشم)، هم راستگوئی و هم پرده حیای او تقویت خواهد شد، و برای او دشوارتر خواهد بود که اجازه دهد با یک دروغ این پرده پاره شود.

حتی اگر می‌دانم دارد دروغ می‌گوید، اصلا به رویش نمی‌آورم و طوری رفتار می‌کنم که انگار باور کرده ام،‌ البته یک جوری نشان دهم که چرا مسائل جور در نمی‌آید و ظاهرا مشکلی وجود دارد، اما مشکل را پیگیری و موشکافی نکنم. یعنی بچه متوجه شود که حتی اگر دروغ او را باور کنند، پیامدهای کار از بین نمی‌رود. به همین دلیل است که حتی گمان کردن در مورد دیگری، و بروز دادن این گمان، در برخی موارد گناه است.

ای کسانی که ایمان آورده اید، به شدت از گمان در مورد دیگران اجتناب کنید؛ بعضی از گمانها در مورد دیگران گناه است؛‌ و تجسس نکنید، و بعضی از شما غیبت بعض دیگر را نکنید. قرآن کریم. سوره حجرات، آیه 12.

به همین دلیل تجسس کردن در امور او،‌ بخصوص به نحو مشهود برای او،‌ اعلام از بین رفتن اطمینان به او است. اولا در بسیاری از موارد لزومی ‌به تجسس وجود ندارد. ثانیا اگر هم به دلیلی نیاز به تجسس وجود داشته باشد،‌ این تجسس باید به صورت کاملا غیر مشهود انجام شده،‌ و کودک اصلا تصور اینکه مورد مراقبت بازرسانه و نظارت و تجسس قرار می‌گیرد، نداشته باشد.

اگر هم خطائی از کودک بر ما آشکار شد، مهمترین وظیفه ما ستر و پرده پوشی است. چه در مقابل خودمان و چه در مقابل دیگران. اولین ستر باید در مقابل خودمان باشد. یعنی به او اعلام نکنیم که دیدیدیم. این یعنی تغافل. تا جائی که ممکن است خودمان را به آن راه بزنیم که او و عملکرد زشت او را ندیده‌ایم. در واقع با اینکار به او فرصت اصلاح عمل خود را می‌دهیم،‌ و پرده حیای او را برای او حفظ خواهیم کرد.

اگر به صراحت به او اعلام کنیم و او را مواخذه کنیم، این پرده دری را برای او اعلام کرده‌ایم، و او ناگهان مقاومت درونی‌اش نسبت به انجام این کار به شدت افت کرده و انجام دادن این کار برایش راحت‌تر خواهد شد.  اولین پاره کننده این پرده، چشمهای ما و نگاه ما و اعلام ما به کودک است. تغافل توصیه اکید دین در چنین مواردی است.

عباد الرحمن کسانی هستند که ..... چون به لغو برخورد می‌کنند، کریمانه از آن می‌گذرند. قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 72.

دومین سطح، ستر و پرده پوشی در مقابل دیگران است. اگر به صورت علنی و در مورد دیگران او را مواخذه کنیم،‌ پرده حیای اجتماعی او را می‌دریم، و مقاومت او را در انجام دادن کار خطا جلوی جمع از بین می‌بریم.

اگر به صورت علنی و در مورد دیگران او را مواخذه کنیم،‌ پرده حیای اجتماعی او را می‌دریم.

 

 این پرده دری اجتماعی خود از یک منظر درونی و فردی است و از منظر دیگر پدیده ای اجتماعی است. از منظر فردی حیای شخص او برای انجام دادن کار خطا جلوی جمع از بین می‌رود. اما در منظر اجتماعی،‌ حیای کل جمع و جامعه برای مشاهده کردن و مرتکب شدن آن خطا از بین می‌رود. بتدریج واقع شدن این خطا در سطح جامعه عادی خواهد شد. این همان اشاعه فحشا است. اشاعه فحشا و اعلام و نشان دادن یک رفتار بدی که اتفاق افتاده، گناه بسیار بزرگی است. از این منظر حتی اخبار بخش حوادث روزنامه‌ها بعضا از مصادیق اشاعه فحشا و از گناهان بزرگ محسوب می‌شود، چرا که حیای اجتماعی را برای یک گناه یا خطا، از بین می‌برد.

کسانی که دوست دارند فاحشه (عمل زشت) در بین کسانی که ایمان آورده‌اند اشاعه پیدا کند، برای آنها عذاب دردناکی در دنیا و آخرت است؛ و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید. . قرآن کریم. سوره نور، آیه 19.

دسته دوم از ابزارهای حفظ و تقویت حیا عبارتند از:

  • آگاه سازی و شناخت،‌
  • تعلیم آداب،
  • بزرگ شمردن شعائر و رفتارهای مطلوب،
  • برخورد غیر مستقیم،
  • برخورد قاطع و بدون حاشیه و سروصدا.

بسیاری از خطاهای کودک از روی ناآگاهی است. او نمی‌داند که این رفتار نامطلوب است. بنا بر این آگاه کردن او با زبان ساده و ادبیاتی مناسب، و فرصت دادن به او برای تعمق و بحث و گفتگو در مورد آن،‌ و هر تلاشی برای شناخت بیشتر او از مشکلات و نامطلوبیتهای آن خطا و عواقب آن، ابزار مهمی ‌برای جلوگیری کردن از آن خطا است. صحبت کردن با کودک (با لحن آگاهی دهنده و نه توبیخ و تهدید کننده)‌، خواندن متون مرتبط در این زمینه، نشان دادن عواقب آن در موارد عملی، نمونه هایی از این آگاه سازی است.

ضمن آنکه دانستن آداب و مبادی آداب بارآوردن کودک، به جلوگیری از بروز خطاها در او کمک بسیاری می‌کند. وقتی کودک آداب سخن گفتن، برخورد کردن با دیگران، حضور در یک مجلس، خوردن، خوابیدن و نظایر آن را بداند و عمل کند، خطاهای او به شدت کاهش پیدا می‌کند. درصد زیادی از آداب (صرفنظر از آداب غیر منطقی و جاهلی) رفتارهای مطلوب و اجتناب از رفتارهای نامطلوب را در طی سالیان از نسلهای پیشین در خود نهادینه کرده، و عمل کننده به آن خواه ناخواه آن تجربه را بکار می‌برد. آداب مناسک و شعائر الهی نیز از همین جمله محسوب می‌شود.

لازم است تا در مشی تربیتی ما، آداب و شعائر الهی و مطلوب، برای کودکان بزرگ جلوه داده شود.

 

به همین دلیل لازم است تا در مشی تربیتی ما، آداب و شعائر الهی و مطلوب، برای کودکان بزرگ جلوه داده شود، و اینکه کسی مودبانه رفتار کند، و به شعائر عمل کند، شخص بزرگواری تلقی شود. در مقابل نیز اگر مشاهده شود که در جائی به آداب عمل نمی‌شود، ضمن گذشت کریمانه از آن(که برای حفظ حیا در مورد آن صحبت شد)، نشان دهیم که آن بی آدابی اصلا کار خوبی نبود.

با منش عمومی خانواده و مدرسه،‌ و با رفتارم و گفتارم، باید به کودک نشان دهم که چقدر راستگوئی برای من مهم، و دروغگوئی برایم چقدر نامطلوب است.

با منش عمومی خانواده و مدرسه،‌ و با رفتارم و گفتارم، باید به کودک نشان دهم که چقدر راستگوئی برای من مهم، و دروغگوئی برایم چقدر نامطلوب است.

 

اما در مواجه شدن با خطاهائی که از کودک و نوجوان سر می‌زند چه باید کرد؟ آیا فقط تغافل و پرده پوشی، خطا را رفع می‌کند؟ اگر رفتار خطای او ادامه داشت چه باید کرد؟ در بسیاری از موارد لازم است تا کودک را از انجام کار خطا متنبه سازیم. اولا این متنبه سازی باید حتی الامکان به صورت غیر مستقیم انجام شود. مثلا به جای اینکه مستقیما به او بگویم که این کار تو خطا بود، جلوی او با شخص دیگری در مورد خطا بودن چنین کاری گفتگو کنم (به در بگوئید که دیوار بشنود!). اخم کردن بدون سخن گفتن، نگاه سنگین، برخورد سرد، ابزارهای غیر مستقیم دیگری هستند. این ابزارها بسیار از نام بردن خطای کودک جلو او به صورت تهدید گونه و تنبیهی، موثرتر خواهد بود؛ و محافظت بیشتری از حیای او خواهد کرد.

اگر هم لازم است به صورت صریح خطای کودک به او بیان شود، لازم است تا در فضا و شرایط مناسب، بدون حضور افراد دیگر، حتی الامکان با نرمی، به صورتی منطقی مشکل رفتاری او به او توضیح داده شود، و از او خواسته شود در این مورد فکر کند.

تذکر به موقع، چیز بسیار مهم و ضروری است. خداوند متعال به پیامبر خطاب فرموده است که : "تذکر بده، که تذکر به نفع مومنین است". اما وقتی تعداد دفعات تذکر زیاد می‌شود، اثربخشی آن از بین می‌رود. وقتی تعداد تذکرات زیاد می‌شود، حالت غر زدن پیدا می‌کند. چیزی که متاسفانه در برخوردهای والدین و معلمین با کودکان، بسیار اتفاق می‌افتد. مادران و پدرانی را که دائما در حال غر زدن به کودک و تذکر دادن اشتباهات او به او هستند،‌ زیاد دیده ایم (یا متاسفانه بهتر است بگوئیم بسیار کم پیدا می‌کنیم، والدینی را که چنین نباشند).

علاوه بر بی اثر شدن قدرت تذکر،‌ مهمترین پیامد این تذکرات پی در پی، پاره شدن پرده حیا است. کودکی که تذکرات متعددی در مورد یک خطا دریافت کرده باشد، دیگر انجام مجدد آن خطا برای او دشوار نخواهد بود. ‌اگر قرار است به کودک تذکر داده شود، تذکر باید یکبار و در شرایط مناسب و موثر انجام شود. یکبار بگو، اما زمانی بگو و به شکلی بگو که اثر داشته باشد.

کودکی که تذکرات متعددی در مورد یک خطا دریافت کرده باشد، دیگر انجام مجدد آن خطا برای او دشوار نخواهد بود.

 

به عنوان یک قاعده، اگر می‌دانم گفتن این بار من فایده ای نخواهد داشت و می‌دانم که لازم است باردیگری نیز این تذکر را بگویم، از گفتن این بار تذکر خود، خودداری کنم؛ و فکر کنم که چگونه و در چه شرایطی این تذکر را بدهم، که اثر بخش بوده و تکرار لازم نداشته باشد.

و اگر قرار است تا متناسب با شرایط، تذکر به صورت بازدارنده و متنبه کننده صورت گیرد، این برخورد باید بسیار قاطعانه، اما بدون حاشیه و سروصدا صورت گیرد. اگر قرار است کودک را از چیزی محروم کنید، به جای داد و فریاد بر سر او در هنگام محرومیت، و باخبر کردن همه اطرافیان از این واقعه، می‌توانید به صورت آرام و با خونسردی، محرومیت او را به او اعلام،‌ و دلیل آن را نیز با چند کلمه توضیح داده، و قاطعانه آن را اجرا کنید.

برخورد باید بسیار قاطعانه، اما بدون حاشیه و سروصدا صورت گیرد.

 

در بسیاری از موارد،‌ حواشی رفتارهای تنبیهی و داد و فریاد و عصبانیت و نظایر آن، اثرات بسیار مخربی داشته، و اولین اثر تخریبی،  پاره شده حیای کودک خواهد بود.

رسول خدا صلی الله علیه و آله:‌ حیا تماما خیر است. چه برای افراد با دین و چه برای افراد بی دین، پس جمع کننده تمام زیبائی‌ها است.

تقوی هم مقاومت درونی است در مورد آنچه خدا ما را به اجتناب از آن پرهیز داده، و قوت برای انجام آنچه خدا به آن امر کرده است. و به همان دلایلی که از آن صحبت شد، حیا، یکی از مهمترین عوامل برای شکل گیری تقوی است.

ای فرزندان آدم قطعا ما لباسی برای شما نازل کردیم که زشتی‌های شما را بپوشاند، و شما را زیبا کند، و لباس تقوی، این بهتر است ؛ این از آیات خداست، شاید که متذکر شوند؛ قرآن کریم،‌ سوره اعراف، آیه [1]26.

***

[1] برخی مفسرین لباس اول را حیا دانسته‌اند که غریزی است و مقدمه تقوی است، و تقوی در مرتبه ای بالاتر از حیا قرار دارد.

انتهای پیام/

از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول