به گزارش خبرگزاری فارس از بجنورد، بدون ماشین زندگی‌کردن خیلی سخت است گاهی با خودم فکر می‌کنم کاش این قسط‌های لعنتی‌ام تمام بشوند تا بتوانم ماشینی برای خودم بخرم؛ ولی مگر می‌شود با این گرانی و قیمت‌ها حتی تصورش هم برایم سخت است؛ ولی نه می‌توانم باید کمتر هزینه کنم و بیشتر پس‌انداز حتماً می‌توانم. همین‌طور که مشغول دو، دو تا چهارتا بودم صدای مهیبی من را از هپروت به بیرون پرت کرد سرم را برگرداندم صد متر آن‌طرف‌تر چیزی شبیه نارنجک منفجر شده بود صحنه، صحنه‌ی فیلم‌های حاتمی‌کیا بود عده‌ای با فریاد عده‌ای با اشک و خون و عده‌ای با هراس و وحشت یا از مغازه‌هایشان بیرون می‌دویدند یا گوشه‌ی پیاده‌رو بودند.
دود و آتش بود که از سر و کله‌ی عابران و مردم به هوا می‌پرید. در همان لحظه شبیه به جنگ برای لحظه‌ای یاد جمله‌ی آقای تنابنده سلبریتی بزرگوار افتادم که «کاش ما هم از خوشی می‌مردیم» خیلی غیرارادی لبخندی روی لبم نشست چرا که تمام این دود و آتش‌ها برای خوشی بود؛ ولی هیچ جنبنده‌ای در آن بلبشو حاضر نبود از خوشی این صحنه‌ها بمیرد آن هم در جشن چهارشنبه‌سوری آخرین چهارشنبه‌ی سال که رسمی است کهن که جشن می‌گیرند و آتشی روشن می‌کنند و دور هم جمع می‌شوند و تا پاسی از شب می‌گویند و می‌خندند.
اصلاً نمی‌دانم این رسم مسخره و کشنده‌ی ترقه‌بازی و بمب‌افکنی و میدان جنگ از کجا پایش به این جشن زیبا باز شد که‌این‌طور برای شادی کارمان به بیمارستان‌ها کشیده می‌شوند.
شاید جناب آقای تنابنده راست گفتند ما باید از خوشی بمیریم تا قدر و کفایت آن را حس کنیم وگرنه عمراً در کتمان برود که شاد و خوش هستیم. سال گذشته؛ یعنی اسفند ۱۴۰۰ و در آخرین چهارشنبه سال به گفته‌ی سخنگوی سازمان اورژانس کشور تعداد مصدومان این جشن از ۲۰۰۰ نفر هم عبور کرده که از این تعداد ۱۷ نفر جان باختند و ۱۱۱ نفر دچار قطع عضو شدند و ۶۶۵ نفر چشمان خود را از دست دادند و ۶۹۲ نفر دچار سوختگی با شدت بالا شدند و این آمارها یعنی فاجعه، فاجعه‌ای عجیب که هر ساله اتفاق می‌افتد و مثل هر سال همه‌ی ما را گرفتار می‌کند.
ای‌کاش مسئولان ما راه‌حل و تدبیری اتخاذ کنند برای این مهم که هر ساله این تعداد جوان و نوجوان به کام مرگ نروند و کور نشوند.
ای‌کاش مدیریت بشود این جشن و زیبایی مکان‌هایی درست بشود مخصوص این جشن و شادی‌هایی فراخور این مهم برای مردم در نظر بگیرند که جوان‌ها و نوجوان‌ها جذب شوند و بیایند و تمام شور و نشاط جوانی خود را تخلیه کنند که آن‌قدر مفت، مفت از خوشی نمیرند.
مشغول تفکر و دیدن و یافتن راه‌حل بودم برای این وضعیت که صدایی به‌غایت مهیب تمام سروکله و گوش و چهارستون بدنم را فلج کرد اصلاً طوری بود که فکر کردم مرده‌ام احساس کردم راهی برزخ شده‌ام و آنجا دارم سؤال‌وجواب می‌شوم نمی‌دانم چقدر گذشت، ساعت بود یا دقیقه ولی به خودم که آمدم دیدم پیرزنی مهربان آب می‌پاشد روی صورتم و هی می‌گوید «نترس قِزِم نترس چیزی نیست یک ترقه بود کنار پایت زدند چیزی نیست»!
به خودم آمدم مبهوت و مات به اطرافم نگاه کردم کم‌کم دورم خلوت و خلوت‌تر شد پیرزن دستم را گرفت و کمک کرد تا بایستم از او تشکری کردم و چند دقیقه به خوشی‌های اطرافم زل زدم و تصمیم گرفتم آن مکان پر از شادی را بلافاصله ترک کنم.
نمی‌دانم چگونه خودم را به خانه رساندم؛ ولی قطعاً مددهای غیبی زیادی همراهم کردند وگرنه از این جنگ به‌سلامت درآمدن کار هر کسی نبود.
پشت میز کارم نشستم و تصمیم گرفتم مطلبی بنویسم، شاید راهکار مناسبی نتوانم در آن بیان کنم؛ چون مسئول و آگاه این مهم نیستم؛ ولی لااقل می‌توانم مردم را از آسیب‌ها و خطرات و قوانین مربوط به این مواد محترقه آگاه کنم، به زبان ساده البته تا شاید کمی از هجمه‌ی این آسیب هولناک که سال‌هاست گریبان مردم را گرفته کم کنم آسیبی که یک عده ناخودآگاه گرفتارش می‌شوند و عده‌ای دیگر برای سودجویی که هم خود را درگیر می‌کنند هم اطرافیان بی‌گناهشان را.
مهم‌ترین مسئله‌ای که باید بیان کرد قوانین مربوط به حمل این مواد آتش‌زاست. شاید نمی‌دانند که چه جرمی است و چه مجازاتی دارد وگرنه انجامش نمی‌دهند. طبق مواد و مفادی که در قانون مجازات اسلامی آمده هم خریدار و هم فروشنده و توزیع‌کننده شامل مجازاتی طبق عمل خود خواهند شد که این مجازات از حبس کوتاه‌مدت تا بلندمدت را شامل می‌شود و البته اینها فقط بُعد قانونی مسئله است در بیشتر اوقات بُعد انسانی و وجدانی قضیه هم بعد از انجام عمل شدت می‌گیرد که فرد آسیب‌زننده دچار عذاب وجدان و بیماری‌های روانی شدید می‌شود و عملاً از انظار عمومی دور شده و به علت آسیب‌های شدید جسمی دچار مشکلات شدید روحی نیز می‌شود.
فرای تمام این آسیب‌ها و مجازات‌ها چه قانونی و چه جسمی و روحی برگزاری این نوع از شادی‌ها به این سبک باعث می‌شود به‌مرور این جشن زیبا و کهن کم‌کم حالت شادی‌بخش خود را از دست بدهد و به خاطره‌ای پر خطر و شبی دلهره‌آور تبدیل شود.
در این روزهایی که مردم علی‌رغم تمام مشکلات مالی و مادی و روانی و هجمه‌های وارده از دشمن سعی می‌کنند از شادی‌ها و اعیاد خود غافل نشوند لازم است مسئولان در بهتر و سالم‌تر برگزارشدن این جشن‌ها ورود کرده تا مردم امیدوارتر به جلو بروند و روزهای پیشرو را زیباتر زندگی کنند.
روزهایی که دشمنان ما می‌خواهند سخت و طاقت‌فرسا باشد را ما مردم باید به کمک مسئولان با امید و همت زیاد پشت سر بگذارید.
پایان پیام/ک
افشای کامل
روایتگری موثر
زیستگاه رسانه
قصه های کرونا
کد اقناع
کیفیت حکومت
