آیت الله پروفسور اسماعیل گندمکار، مجتهد علوم اسلامی و فوق دکترای رشته فرهنگ و تاریخ ادیان و عرفان تطبیقی، در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرج، با بیان اینکه جهان اسلام در دوران معاصر با دو شخصیت بسیار بزرگ و نظریهپرداز در اغلب حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامسازی و به طور ویژه حکومت دینی روبروست، اظهار کرد: امام خمینی یک شخصیت کاریزماتیک و اثرگذار است که توده های مردم به عنوان یک مرجع و رهبر دینی، فرمانبردار و پیرو ایشان بودهاند و دیگری مقام معظم رهبری به عنوان شاگردِ بنیانگذار جمهوری اسلامی، ادامه دهنده راه ایشان و رهبر امت اسلامی است که نظرات و دیدگاههای این دو شخصیت اثرگذار در اغلب دانشگاههای دنیا مورد بحث و توجه است.
وی با گرامیداشت یاد و خاطره امام راحل به توصیف شخصیت ایشان پرداخت و گفت: امام خمینی(ره) شخصیت چندجانبه ای دارد؛ یک فیلسوف سیاسی اخلاقی، یک عارف و حکیم تمام عیار و یک مصلح بزرگ اجتماعی است که به همه عرصههای حضور دین در ساحت و سبک زندگی و ارتباط دین با دنیای معاصر و حوزه بین الملل و فرهنگ -ایرانی ورود پیدا میکند. ایشان با اشراف بر حکمت متعالیه ملاصدرا، ابن سینا و سهروردی، در حکومت جمهوری اسلامی دیدگاه های فلسفی وفلسفیِ مضاف و دیدگاههای فقهی و اصولی شیعه را به کارمی برد.
نظریه مطلقه ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی
وی افزود: امام خمینی دکترین ولایت فقیه را به عنوان ستون فکری نظام جمهوری اسلامی ایران قرار داد و در درس کتاب البیع و خارج فقه و اصول در حوزه علمیه نجف اشرف به بحث حکومت اسلامی و نظریه «ولایت مطلقه فقیه» پرداخت و کتاب حکومت اسلامی را در این خصوص نوشت.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: اگرچه نظریه ولایت مطلقه فقیه، نظریه جدیدی نیست و توسط فقهای پیش از امام گفته شده، اما امام خمینی آن را بسط و گسترش داده، نظام سازی و تئوری پردازی وحکومت سازی کرده است. بر اساس این نظریه امام خمینی(ره) دو کار بزرگ انجام میدهد؛ اول حکومت پهلوی را در ایران خاتمه داده و از زیر یوغ رژیم شاهنشاهی نجات میدهد. دیگر اینکه جمهوری اسلامی ایران و حکومت دینی و اسلامی را بنیانگذاری میکند.
وی اذعان کرد: تشکیل حکومت اسلامی ایران توسط امام خمینی در حالی انجام شده که در جهان مدرن و اندیشکدههای بزرگ شرق وغرب، نظریه «اتمام دین» مطرح بوده و برخی فیلسوفها از جمله فردریش نیچه فیلسوف آلمانی در آثاری مثل فراسوی نیک و بد نظریه «مرگ خدا» و لنین نظریه «الفبای مادیگرائی» را نفی خدا اعلام میکند. همچنین دوران مدرنیته که از قرن نوزدهم در اروپا آغاز شده بود، بر نفی قداست معنویت و دین از ساحت زندگی و حاکمیت درسطح جهان تاکید داشته و همزمان دوران جولان کاپیتالیسم، سوسیالیسم و لیبرالیسم بوده است.
گندمکار گفت: درچنین شرایطی امام خمینی یک نهضت و موج جدیدجهانی به عنوان انقلاب اسلامی ایران ایجاد کرد و منجر به تشکیل حکومت اسلامی شد که با گذشت ۴۰ سال همچنان در حال پیشتازی و الگوسازی است؛ به طوری که ملتهای جهان از آن الگوپذیری دارند ودانشمندان فلسفه سیاسی در دانشگاههای مطرح امریکا و اروپا مدل حکومت دینی و الگوبخشی جمهوری اسلامی ایران را برای حکومتهای دینی غرب آسیا و حتی کشورهای اروپایی و امریکایی مورد بحث قرارمیدهند. این نشان دهنده پویایی و مستدل بودن دکترین امام خمینی با پشتوانه مبانی منطقی و معرفتی است.
دیدگاه امام خمینی در مورد زنان
وی با اشاره به اینکه امام خمینی به نقش انسان در ساحت زیست، حکومت، خانواده و غیره ورود پیدا میکند و نهادهای گوناگون اجتماعی و مدنی از جمله نهاد خانواده را مورد بررسی قرار میدهد، گفت: از دیدگاه امام خمینی نقش زنان در حوزه تمدن سازی بسیار مهم و اثرگذار است. به عقیده ایشان زن مظهر تحقق آمال بشر است و نقش بزرگی در جامعه دارد به طوریکه صلاح و فساد هر جامعه از صلاح و فساد زنان جامعه نشات میگیرد. امام خمینی معتقد است که اگر زنها و حضور گسترده آنها در راهپیمایی های اعتراضی علیه رژیم شاهنشاهی نبود،انقلاب اسلامی پیروز نمیشد و بارها به نقش زنان در بیرون راندان شاه و پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرده است.
وی اظهار کرد: وجود بانوان شهیده و جانباز از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون موید این مطلب است.
این استاد فرهنگِ ادیان و عرفان تطبیقی با اشاره به تاکید امام خمینی بر اهمیت نقش تربیتی زنان در جامعه، بیان کرد: به فرمایش امام راحل ، دامن مادر اولین مدرسه برای تربیت فرزند است و تربیت در خانواده با محوریت زنان شکل میگیرد. به عقیده ایشان مادرِ خوب، بچهِ خوب تربیت می کند و اگر مادر فاسد شود جامعه نیز فاسد میشود.
وی با مقایسه دیدگاه امام خمینی و فرهنگ غربی در مورد خانواده، یادآور شد: نهاد خانواده از دیدگاه امام خمینی، بسیار حائز اهمیت است و این در حالی است که امروز غرب به نهاد خانواده بیتوجه است و با اندیشههای اندیویدیالیست یا اصالت فرد و فمینیسم، در حال نابود کردن خانواده است. فرهنگ غربی به دنبال مسخ هویت زنان در جامعه جهانی است؛ در حالیکه امام خمینی و پس از آن امام خامنهای به دنبال احیای هویت فطری زنان و جایگاه انسانی زن در جامعه هستند و الگوها و سلبریتیهای اسلامی و قرآنی از جمله حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب(س) و ... را به جای سلبریتیهای هالیوودی و غربی به زنان و دختران جامعه اسلامی معرفی میکنند.
آیتالله گندمکار با بیان اینکه زنان میتوانند تمدنساز و تمدنسوز باشند، گفت: امام بر حوزه تمدن سازی زنان در جوامع اسلامی و مسوولیت آنها در حوزه تمدنی تاکید دارد. در دیدگاه غربی زن کالاست در حالیکه در دیدگاه امام خمینی زن نه تنها کالا نیست، شرافت انسانی و هویت فطری دارد که میتواند با رعایت اصول اخلاق اسلامی مسؤولیتهای اجتماعی را بر عهده بگیرد. در مقابل افراط و تفریطی که امروز سلفیگری وهابیت و غیره در برخی کشورهای اسلامی از جمله افغانستان در مورد زنان دارند، امام خمینی قائل به نقش فعال زنان درعر صههای اجتماعی، سیاسی و تمدنی است و زنها را عامل اثرگذار در تمدنها میداند.
تساوی یا تفاوت زن و مرد؟
وی در ادامه اندیشه فمینیسم و برابری جنسیتی زن و مرد را یک خطر عمده برای زنان در همه ادیان و اقوام دانست و افزود: برخیها مثل ژان پل سارتر در کتاب دیوار به ترویج فمینیسم پرداخته و آن را به عنوان یک ایدئولوژی جدید برای زنان در جهان معرفی میکند. درحالیکه فمینیسم عامل انحراف از مسیر فطرت انسانی است و زنان را به همجنسگرایی دعوت میکند. اندیشه فمنیزم زنان و مردان را مسخ و از حقیقت انسانی دور کرده و مبدل به حیوان و کالای جنسی میکند.
این مجتهد علوم اسلامی با اشاره به دیدگاه قرآن در مورد تفاوت زن و مرد، اظهار کرد: در مقابل نظریه تساوی زن و مرد، قرآن تفاوت زن و مرد را مطرح میکند در حالیکه عدالت را شامل حال زن و مرد میداند. نگاه قرآن نگاه جنسیتی نیست بلکه نگاه هویتی، انسانی، فطری و الهی است و زن و مرد را به عنوان مخلوقات و بندگان خالق انسان مطرح میکند. دیدگاه امام خمینی و مقام معظم رهبری نیز بر نظریه قرآن منطبق است.
شخداوند متعال در آیات مختلف قرآن از جمله آیه ۱۲۴ سوره نساء، فرقی بین زن و مرد قائل نمیشود.《هرکس از زن و مرد که کارهای شایسته انجام دهد و ایمان داشته باشد، پس آنها به بهشت وارد میشوند و حتی به قدرپوسته روی هسته خرما ستم نمی بیند》آیه ۳۲ سوره نساء هم کاملا ضد فمینیسم است؛ 《 آرزو (و توقّع بیجا) در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن بعضی را بر بعضی برتری داده مکنید؛ که هر یک از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهرهمند شوند. و هر چه میخواهید از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق) که خدا به همه چیز داناست》
آزادی انسان
آیتالله گندمکار در بخش دیگری از سخنانش به موضوع آزادی و تفاوت دیدگاه امام خمینی با فرهنگ غرب در این خصوص اشاره کرد و افزود: بحث آزادی انسان در همه جوامع از یونان باستان تا وسترن و در همه ادیان الهی مطرح است. اما باید به تعاریف مختلف از آزادی توجه کرد. باید دید آزادی از چه و در چه چیزی مطرح است؟ منطق آزادی باید شناسایی شود. به طور کلی دو پارادایم عمده در بحث آزادی انسان، آزادی زنان ومفهوم کلی آزادی وجود دارد، پارادایم غربی و پارادایم اسلامی.
وی افزود: در پارادایم غربی شعار غرب منطبق بر آزادی مطلق زنان بر مبنای سکولاریسم و فمینیسم که پایه آن اومانیسم یا انسانمحوری و اصالت فرد و آزادیِ مبتنی بر سود و لذت و غرایز است. اما در پارادایم فقه اسلامی، آزادی مشروط به عبودیت و بندگی خداوند است و هر کُنش و واکنشی بر اساس احکام اسلامی دینی و شریعت است. آزادی افراد باید در چارچوب منطق و احکام اسلامی باشد مثلا در اسلام مبنای ارتباط بین زن و مرد بر اساس منطق حلال و حرام قرآنی است. چراکه اسلام خدا را صاحب ناموس انسان میداند و آزادی ارتباط بین زن و مرد منوط به اذن خداست. همه احکام اسلامی فلسفه ای دارد وطبق این منطق موضوع حلال و حرام مطرح میشود.
پایان پیام/