اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  قزوین

تلخ اما واقعی؛ سوار بر ماشین زمان، جوانی جمعیت پَر!

یکی از فعالان فرهنگی و اجتماعی قزوین در یادداشتی از آسیب های بی توجهی به ضرورت فرزند آوری و جوانی جمعیت در آینده نه چندان دور نوشت.

تلخ اما واقعی؛ سوار بر ماشین زمان، جوانی جمعیت پَر!

به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، رقیه ملاحسنی فعال فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی نوشت: هنوز در شوک گزارش های آینده‌نگاری پیش رو از پیش بینی های واقعی و ترسناک سقوط آزاد آینده جمعیتی کشور هستم. هر چه بیشتر مطالعه می کنم بیشتر وحشت زده می شوم. خسته ام؛ چشم می بندم و لحظاتی بعد سوار بر ماشین زمان به ۳۰ سال آینده سفر می کنم تا از نزدیک ببینم و لمس کنم سال۱۴۳۲ در ایران زیبا و مقتدرمان چه خبر است؟!

از کوچه پس کوچه‌های شهر می‌گذرم، نگاهم به تابلوی خانه سالمندان می‌افتد که محل عبور و مرور بسیاری از افراد است. به یاد می‌آورم که اینجا زمانی مدرسه ابتدایی بود و حالا بسیاری از مدارس تبدیل به خانه‌های سالمندان شده است! چرا که دیگر کودک چندانی نیست تا در این مدارس درس بخواند. از سوی دیگر بسیاری از سالمندان و کهنسالان عزیز نیازمند نگاهداری ویژه در چنین مراکزی هستند و گاه ماه ها طول می کشد تا نوبت پذیرش شان فرا رسد.

از این رو مدارس به خانه های سالمندان تغییر وضعیت داده اند و رشته های مختلف طب سالمندی و خدمات مرتبط با کهنسالان رونق گرفته و رشته های مرتبط با کودکان کمتر از همیشه شده است. همچنین گویا در برخی مناطق جهان هم به دلیل نداشتن هزینه لازم برای نگاه داری، پدیده سالمند سر راهی رواج یافته!

هیس! اینجا کودکی نیست

کنار خیابان با تکیه بر عصای خود می‌ایستم. گذر زمان در ۶۵ سالگی موهایم را سپید کرده و کمرم را خم؛ در انتظار یک تاکسی، نگاهی به اطراف می‌کنم. چشمم به بیلبوردها و فضاسازی های تشویق فرزندآوری می خورد که جای جای شهر و محلات را پر کرده. کاری که باید حداقل 40 سال قبل برای تغییر نگرش‌های اجتماعی و اصلاح فرهنگ عمومی در حوزه فرزندآوری و اقناع خانواده‌ها در این حوزه انجام می شد اما نشد!

۹۰ درصد کسانی را که می‌بینم پیر و فرتوت شدند. بازیگاه ها و پارک ها دیگر کودکی به خود نمی بینند‌. دیگر صدای بازی های بچه ها بگوش نمی رسد، با ذره بین شاید بتوان جوانی را دید، اما تا دلت بخواهد افراد کهن سال و البته اتباع کشورهای مختلف از سراسر جهان را می بینی که ایران من برای آنها بهشتی زیبا و پر از نعمت و تسهیلات شده است!

سوار بر تاکسی می شوم؛ راننده به سختی با دستان لرزان ماشینش را کنترل و به جلو هدایت می کند. دو مسافر دیگر هم مسن هستند. یکی از کمردرد و پادرد می‌نالد و دیگری از تنهایی و بی کسی. در سکوت صحبت او را با راننده می‌شنوم که می‌گوید «ای کاش زمان به عقب برمی‌گشت تا تشکیل خانواده می‌دادم و امروز دورتادورم از فرزندان و نوه هایم پر بود نه آنکه شب و روز تنهای تنها باشم. چند هفته قبل یکی از همسایه ها فرزند دار شد، نمی دانی چه ذوقی داشتیم. همه شهر و محل برای به دنیا آمدن یک طفل معصوم سر از پا نمی شناسند. واقعا  به دنیا آمدن یک نوزاد در این وانفسای روزگار  چه نعمت بزرگی است که ما از آن بی بهره ایم و هر سال وضع مان بدتر و بدتر می شود».

درد بی درمان پیری و حسرت های باقی مانده از گذشته!

پیرزن کناری که از کمردرد می نالد، گفت «والا من هم کلاً یک پسر دارم که ۷ سال پیش با یه دختر که او هم تک فرزند بود، ازدواج کرد. ۴ سال بعد ازدواجش، بعد از کلی دوا و درمان خدا یک دختر به آنها داد، الان هم خدا را شکر عروسم برای بار دوم بارداره. نمی دانید وقتی که پسر و عروسم را میبینم چقدر دلم برایشان کباب میشود، پسرم نمیداند به من و پدرش برسد یا به پدر و مادر زنش، یا اینکه به زندگی خودش سر و سامان دهد. رسیدگی به ما ۴ تا پیر و پاتال افتاده روی دوش بچه ام. کاش آن زمان ها به همین تک پسرم بسنده نمی کردم و چند فرزند دیگر هم می آوردم تا امروز هم خودمون تنها نباشیم هم بچه ام و هم اون نوه ام. بچه ها نمی دانند عمه و خاله و عمو و دایی چیه. پسرم همیشه میگوید من خودم و زنم تک بچه ایم، نمیخاهم بچه هام هم مثل ما تنها باشن. به فکر داشتن بچه های دیگه اند».

راننده آهی می کشد و می گوید: «امان از غفلت ما، حتی با وجود این همه تسهیلات رنگاوارنگ برای تولد فرزند بیشتر اما کسی نیست که توان بچه آوردن داشته باشه. همه پیر شدن و هر چی قانون و تشویق هم اضافه میشه بی فایده است». بعد رادیو را روشن می کند؛ دوباره خبری از ورشکستگی یکی دیگر از صندوق های بیمه و کارخانه ها و تولیدی ها آن هم بدلیل نبود نیروی کار جوان اعلام می شود. خبر بعد هم می گوید ایران 1430 به یک کشور فوق سالمند تبدیل شده چرا که 30 درصد مردم کشور 60 سال و بالاتر هستند و باقی نیز در رده میانسالی و اندک افرادی هم در رده های جوانی و کمتر! ادامه خبرها هم حاکی از تهدید ایران توسط کشورهای اطراف و منطقه و وقوع جنگ محدود در برخی مرزهاست! دولت اعلام کرده برای جذب سرباز و امریه و نیروی مسلح حتی به چند تابعیتی ها هم امتیاز می دهد!

چقدر زود، دیر شد!

پیاده می شوم؛ عصازنان روزنامه ای تهیه می کنم. در قسمت گزارش آن اشاره به نتایج پیش بینی های گذشته سازمان ملل در سال ۲۰۱۷ در مورد تحولات باروری ایران داشت؛ طبق این پیش بینی «در سه سناریو (پایین، متوسط و بالا) تا سال ۱۴۲۰ سطح باروری ایران به سطح جانشینی افزایش نیافت و نرخ رشد جمعیت در هر سه سناریو کاهشی بود. در سناریوی حد پایین در سال ۱۴۰۹ نرخ رشد جمعیت ایران به حدود صفر و بر مبنای سناریوی حد متوسط در سال ۱۴۲۹ نرخ رشد جمعیت ایران منفی می شد. پیش بینی که در سایه غفلت مسوولان و مردم متاسفانه واقعیت یافت.

روزنامه را می بندم و به راه می افتم. تلفنم زنگ می خورد. خبر دادند که یکی دیگر از نزدیک ترین دوستانم فوت کرده، آهی می کشم و راه را به سمت قبرستان کج می کنم. این روزها اخبار مرگ و میر زیاد می شنوم؛ روزانه بالای چند هزار نفر فوت می کنند!! چیزی بسیار وحشتناک تر از زمان کرونا با روزی ۸۰۰ کشته!

با خود می گویم «وای من؛ چه کرده ایم با خود و کشور و امنیت مان؛ همین کم کاری ها و عدم توجه ها باعث شده کشور ایران که زمانی به جوان بودن در جهان شهره بود و به آن می بالید، امروز از پیرترین کشورهای جهان باشد‌. کشوری که طبق برآوردهای سازمان ملل متحد در سال 1395 در بین ۲۲۴ کشور، نوزدهمین کشور پرجمعیت جهان بود و یک درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده بود اما حالا...

چرا اکنون باید دولت و وزارت تنهایی و پیری جمعیت اعلام کند برای هر نوزادی که بدنیا بیاید یک آپارتمان ۳۰۰ متری با تمام امکانات و خودرو و میلیاردها تومان پول بلاعوض می دهد؛ چه فایده وقتی دیگر جوانی نیست که بتواند فرزندی بیاورد. کاش همان ۳۰ سال پیش که قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده بعد از چندین سال انتظار برای افزایش فرزندآوری تصویب و به دولت آن زمان ابلاغ شد، مسوولان برای اجرای آن تمام قد پای کار این فرصت طلایی بودند تا امروز حسرت آن زمان را نمی کشیدیم. کاش در مقابل سیاست‌های جمعیتی تقابل و مانع تراشی نمی شد تا نتایج آن ابتر بماند. هزاران چرا در ذهنم رژه می رود؛ دیگر طاقت نمی آورم. از دور ماشین زمان را می بینم‌‌. به سمتش می روم و دعا می کنم کاش فرصت برگشت به عقب و جبران برای همه ملت و مسوولان کشور فراهم شود.

کاش...

پایان پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول