گروه سیاسی، یادداشت، زکیه عبداللهیان: یکی از ابعاد پیشرفت با مفهوم اسلامی عبارت است از سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی، شیوهی زیستن - اینها عبارةٌ اخرای یکدیگر است این یک بُعد مهم است، ما اگر از منظر معنویت نگاه کنیم که هدف انسان، رستگاری و فلاح و نجاح است، باید به سبک زندگی اهمیت دهیم اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی راحت، زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است.
این بخش حقیقی و اصلی تمدن است، مثل مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئله خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز میفرمایند: «فرهنگ، مثل آب و هواست، فرهنگ یعنی همین رسوم و آدابی که بر زندگی من و شما حاکم است، فرهنگ یعنی باورها و اعتقادات ما و چیزهایی که زندگی شخصی و اجتماعی و داخل خانه و محیط کسب یک جامعه با آنها روبهروست.»
ایشان در باب علت تفوق و برتری و اولویت بخشی فرهنگ میفرمایند: فرهنگ هویت یک ملّت است، ارزشهای فرهنگی روح و معنای حقیقی یک ملّت است، همه چیز مترتّب بر فرهنگ است، فرهنگ حاشیه و ذیلِ اقتصاد نیست، حاشیه و ذیلِ سیاست نیست، اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل فرهنگ میباشند به این باید توجّه کرد. (دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 19/9/92)
در این رویکرد و در نگاه ارگانیک به جامعه انسانی و شبیهسازی آن با پیکره انسانی، فرهنگ را میتوان عامل محرک دیگر اعضای جامعه نیز دانست در واقع، فرهنگ با همه شعب آن، یعنی علم و ادبیات و غیره، روح کالبد هر جامعه است.
یک نقشهی مهندسی فرهنگی لازم است. ما وضع فرهنگی مطلوب کشور را تصویر کنیم و اجزاء متشکل آن را در مقابل خودمان ترسیم کنیم، بعد ببینیم کجاها اولویت دارد، کجاها احتیاج به مراقبت بیشتر دارد؛ به آنجاهائی که در این مدت مغفولعنه باقی مانده، برسیم و مسئله را دنبال کنیم؛ یک جاهائی سرمایهگذاری بیشتری لازم دارد، به اینها توجه کنیم. این، مهندسی فرهنگی است؛ که خب، کار سختی است؛ از نقشهی جامع علمی سختتر است. به همین دلیل هم که کار سختتری است، کمتر پیش رفته است.
در زمینهی اقتصاد فعالیت های زیادی شده، باارزش هم هست؛ اما مسئلهی فرهنگ کار حلنشده است، مسئلهی ساعات مفید کار حلنشده است. فرهنگ کار باید در کشور یک جوری باشد که مردم کار را عبادت بدانند؛ هر یک ساعت کار را با شوق بیفزایند در مدت و مقدار کاری که انجام میدهند. باید کار کرد. با بیکاری و بیمیلی به کار و تنبلی و وادادگی، کشور پیش نخواهد رفت.
این قضیهی اسراف و زیادهروی، قضیهی مهمی در کشور است. خب، حالا چگونه باید جلوی اسراف را گرفت؟ فرهنگسازی هم لازم است، اقدام عملی هم لازم است. فرهنگسازیاش بیشتر به عهدهی رسانههاست. واقعاً در این زمینه، هم صدا و سیما در درجهی اول و بیش از همه مسئولیت دارد، هم دستگاههای دیگر مسئولیت دارند. باید فرهنگسازی کنید. ما یک ملت مسلمانِ علاقهمند به مفاهیم اسلامی هستیم، اینقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگیمان اهل اسرافیم!
بیتردید دشمنان نیز جایگاه بنیادین و کلیدی فرهنگ را به خوبی درک کردهاند که در صحنه تقابل تمام عیار با جمهوری اسلامی، اولویت را در تهاجم فرهنگی دیدهاند! چرا که اگر ملتی اجازه داد فرهنگ ملیاش پایمال تهاجمات فرهنگی شود، آن ملت از دست رفته است ولی ملتِ غالب، ملتی است که فرهنگ غالب دارد. غلبه فرهنگی است که میتواند توسعه اقتصادی، سیاسی، امنیتی، نظامی و همه چیز را با خود به دنبال آورد.
لازمهِٔ حفظ و حراست از فرهنگ، نقشهٔ مهندسی فرهنگی است. ترسیم وضعیت فرهنگی مطلوب کشور و اجزاء متشکل آن در کنار ارزیابی نقاط ضعف و قوت؛ موجب تشخیص مسائل مغفول مانده که نیاز به سرمایهگذاری بیشتری دارد، میگردد. در کنار آن، هدایت مسائل شاخص و پرقوت را نیز به دنبال دارد.
خواهش میکنم که به مسئلهی کتاب به شکل جدیتری نگاه شود. کاری کنیم که کتابخوانی یک امر رائج بشود و کتاب از دست جوان ما نیفتد. این که گفته میشود در شبانهروز سرانهی مطالعهی کتاب فلان مقدار است، اینها آمارهای راضی کنندهای نیست؛ خیلی بیشتر از این باید باشد. هیچ وقت انسان از کتاب مستغنی نیست.
در داخل کشور، از طرق مختلف، پایههای ایمان مردم، بخصوص نسل جوان را متزلزل کنند؛ از اشاعهی بیبندوباری و اباحیگری، تا ترویج عرفانهای کاذب - جنس بدلی عرفان حقیقی - تا ترویج بهائیت، تا ترویج شبکهی کلیساهای خانگی؛ اینها کارهائی است که امروز با مطالعه و تدبیر و پیشبینی دشمنان اسلام دارد انجام میگیرد؛ هدفش هم این است که دین را در جامعه ضعیف کند.
بدین ترتیب ریشهٔ مشکلات و معضلاتی که در ابعاد گوناگون امروز و بعضاً سالهاست جامعهٔ ما درگیر آن است، بر اساس تشخیص و توصیهٔ امامین انقلاب، در حوزهٔ فرهنگی است که فکر و عمل را توامان در بر میگیرد و توسعه کشور در ابعاد گوناگون به آن وابسته است و چارهای جز مهندسی فرهنگی به صورت جدی و همهجانبه وجود ندارد.
پایان پیام/