به گزارش خبرگزاری فارس، هنر والای موسیقی از دوران گذشته در میان مردم و به ویژه مردم ایران زمین رایج بوده و در گذر زمان و با طیکردن تفاوتها و برخی تغییرات به عصر کنونی رسیده است.
در این میان موسیقی سنتی که برگرفته از آداب و رسوم هر منطقه از این سرزمین پهناور است جایگاهی ویژهای در میان مردم همان منطقه دارد چرا که به نوعی آمیخته با روح جاودانگی مردم و دربردارنده از خود گذشتگیها و جانفشانیهای پیشینیان هر منطقه از ایران زمین است.
موسیقی عاشیقی یا اوزانی یکی از این نوع موسیقیها محسوب میشود که مختص منطقه آذربایجان است و از زمانهای دور در میان مردم این منطقه و حتی مردم مناطق اطراف آذربایجان جایگاه خاص خود را داشته و نسل به نسل به زمان حاضر منتقل شده است.
این سبک از موسیقی که شامل چند حرفه مختلف است تنها توسط یک نفر انجام شده و به همین دلیل باید فرد استفاده کننده از آن مهارت و فن بسیار شگرفی برای اجرای چنین برنامه شاد و متفاوتی داشته باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص موسیقی ایرانی و به ویژه موسیقی عاشیقی سراغ داریوش علیزاده مسئول انجمن موسیقی عاشیقی حوزه هنری آذربایجانغربی و فارغالتحصیل رشته موسیقی ایرانی رفتیم که گفتوگو با وی به طور مشروح در ذیل میآید:
*به عنوان سؤال نخست لطفا تعریفی از موسیقی و نحوه تشکیل این فن ارائه کنید؟
موسیقی جزو معدود هنرهایی است که قبل از وجود انسان در زمین وجود داشته چرا که صدا و آهنگ خاص برخاسته از حرکت برگها و آب و سایر اقلام طبیعت خود نوعی موسیقی به حساب میآید که در زمره موسیقی طبیعی شناخته میشوند.
همچنین نوع دیگری از موسیقی با نام موسیقی مصنوعی وجود دارد که از دوران زندگی انسان بر روی زمین پدید آمده و در این موسیقی تمام فنون ساخته و پرداخته ذهن بشر است. البته این موسیقی نیز با الهام موسیقی طبیعت و آهنگ اجسام به وجود آمده و نمیتوان آن را جدا از موسیقی طبیعی دانست.
تنها تفاوت موسیقی طبیعی و مصنوعی این است که انسان با بهرهگیری از قدرت تفکر و خلاقیت خود موسیقیهای نامنظم موجود در طبیعت را به نظم درآورده و به این ترتیب موسیقی خاصی را تشکیل میدهد که حاصل تلاش متفکرانه افراد است.
*انسان از موسیقی چه استفادههایی داشته و آیا ذات موسیقی در سایر هنرها و فنون وجود دارد؟
موسیقی در تمام فنون جهان وجود دارد به طور مثال حرفه ریاضیات برگرفته از موسیقی خاصی است که دانشمندان با یافتن رابطه میان ادات موسیقی موفق به کشف رابطه ریاضی شدهاند.
همچنین در سایر فنون همانند هندسه، ستارهشناسی و دیگر رشتهها از این هنر استفاده شایانی شده است. دانشمندانی همچون فارابی به این اصل اعتقاد داشتهاند و به آن اذعان کردهاند که موسیقی در میان رشتههای دیگر اثربخشی فوقالعادهای داشته است.
استفاده در زمینههای نظامی، درمانی، اجتماعی، سرگرمی و در حال حاضر استفاده بهداشتی از موسیقی مشهورترین بهرهبرداریهای انسان از این هنر است.
* مختصری هم در زمینه شعر ایرانی و رابطه آن با موسیقی توضیح دهید؟
اساس شعر کلاسیک ایرانی بر پایه وزن است و عدم آشنایی شعرا با موسیقی و وزن شعری موجب بطلان این هنر و ناتوانی شاعر در سرودن اشعار میشود.
در زمان حاضر نیز اگر شاهدیم که دیگر شعرایی همانند شهریار، سعدی و حافظ وجود ندارد دلیل این است که شاعران معاصر متأسفانه توجه چندانی به مقوله وزن و موسیقی نهفته در شعر گذشته نداشته و در نتیجه موفقیت چندانی در سرودن اشعار حماسی و اثرگذار نمیشوند.
*با توجه به گفتههای شما میتوان چنین نتیجه گرفت که شعر بدون موسیقی تأثیر چندانی بر روی مردم نمیگذارد؟
مردم بیشتر طالب آن هستند که شعر برانگیزاننده احساسات آنها باشد و به این ترتیب روحیه خاصی به آنها ببخشد اما متأسفانه شاعران کنونی تنها به تسهیل در سرودن اشعار دقت دارند و به همین دلیل از بطن شعر و شاعری که همان موسیقی و وزن است دور شدهاند.
البته رابطه دیگری که میان شعر و موسیقی وجود دارد این است که ایجاد موسیقی سنتی در ایران بر اساس وزن شعر و در نتیجه دقت و توجه شعرا در سرودن شعرهایی با مضامین مختلف و اوزان مطابق با همان مضمون بوده است و بنابراین نمیتوان این دو مقوله را جدا از هم به حساب آورد.
*در گستره کوچکتر، موسیقی آذربایجانی چه ویژگیهایی دارد و آیا در این میان جایگاهی هم برای این موسیقی شناخته شده است؟
موسیقی در آذربایجان و به ویژه آذربایجانغربی دارای انواع مختلفی است چرا که در این منطقه اقوام مختلف ترک، کرد، مسیحی و آشوری و سایر ادیان و مذاهب و فرقههای دینی وجود دارد و هرکدام تابع قوانین و مقررات خاص خود به راهاندازی موسیقی خاصی اقدام کردهاند.
البته بهرهگیری از موسیقیهای رایج در جهان همانند موسیقی پاپ و سایر سبکهای موسیقی در این منطقه رایج شده و برخی هنرمندان به ارائه این موسیقی میپردازند که معضل اصلی موسیقی سنتی و منطقهای شده است.
*موسیقی آذربایجانی چند نوع دارد و آیا شاخصههای خاصی هم برای خود دارا است؟
البته نمیتوان در شرایط کنونی موسیقی را مختص منطقه یا کشور خاصی دانست چرا که به دلیل بهرهمندی از امکانات روز این هنر نیز همانند سایر هنرها به تمام مناطق جهان صادر میشود و مردم در هر جای دنیا از آن استفاده میکنند.
اما آن چه برای ایرانیان و به خصوص آذربایجانیها مهم و حائز اهمیت است انواع موسیقی آذربایجانی است که به دو شعبه تقسیم میشود. یکی از این شعبهها موسیقی دستگاهی است که مدنظر هنرمندان است و در زمانهای مختلف قابل استفاده و بهرهبرداری بوده است.
*در این میان آیا موسیقی آذربایجانی دچار آفت نیز شده است و در صورت بروز آفت یا مشکل چه راهکارهایی ارائه شده است؟
مهمترین آفت برای موسیقیهای سنتی همان بهرهگیری از علوم روز همانند اینترنت است که موجب واردشدن برخی فنون موسیقی به این عرصه شده و موسیقی سنتی را از شکل اصلی خود درآورده است.
ضمنا برخورداری شعرا و موسیقیدانان از فنون عربی و غربی موجب برخی بیمیلیها به موسیقی سنتی شده که برگرفته از تفکر غلط ارائه شده در موسیقی غربی است.
مهمترین راهکار برای مقابله با این آفت راهاندازی انجمنهای مختلف است که در راستای مقابله با ورود فرهنگ غربی در موسیقی و هنرهای سنتی و ایرانی تشکیل شدهاند.
*در زمینه موسیقی عاشیقی به عنوان مهمترین و برجستهترین فن موسیقی آذربایجانی نیز توضیحاتی ارائه دهید؟
این فن موسیقی در منطقه آذربایجان بوده و در هیچ جای دیگر از ایران و جهان به این شکل دیده نشده است. در مورد تاریخ و نحوه پیدایش و راهاندازی این فن اطلاعات دقیقی وجود ندارد و همین امر موجب جذابیت بیشتر آن شده است.
تنها اطلاعات به دست آمده در مورد موسیقی عاشیقی تاکنون این است که دده قورقوت شاعر، عارف و عاشیق بوده که حدود 2 هزار تا 2500 سال پیش زندگی میکرده و به همین دلیل بیشتر به حالت افسانه تشبیه میشود.
*روحیات عاشیقها چگونه است و آیا میتوان عنوان هنرمند را برای این قشر استفاده کرد؟
عاشیق همیشه به عنوان یکی از بهترین هنرمندان شناخته شده و یکی از مردمیترین و اهل دردترین هنرمندان است که در دوران مختلف و بر اساس اتفاقات رخ داده در زمانهای گوناگون به ارائه هنر خود پرداخته است.
این هنرمند همیشه متعهد به ارائه هنرهای خود در قالب دردهای مردمی و حرفهای مردم به پادشاهان و حکمروایان پرداخته و همین امر نیز موجب ماندگاری وی در میان مردم شده است چرا که بر خلاف بسیاری از هنرمندان که خود را وابسته به کاخهای پادشاهی و حاکمان میدانستند عاشیقها خود را از میان مردم و مختص ارائه حرفهای مردمی میدانستند و به این ترتیب سخنان مردم مناطق را به شکل بسیار لطیف و آشکار به گوش پادشاهان میرساندند.
*اوزان شعری عاشیقها بیشتر در چه قالبهایی انتخاب میشود؟
قالبهای مشهور برای استفاده عاشیقها بیشتر شامل مدح ائمه (ع) و بزرگان دینی، انتقاد از نحوه معیشتی مردم بوده و هرگز خود را به دربار وابسته نکردهاند و تنها سخنان آنها سخنان مردمی و برخاسته از دل و جان مردم بوده است.
*نحوه زندگی و امرار معاش عاشیقها در دورانهای گذشته و حال چه تفاوتی باهم دارد؟
عاشیق در گذشته به عنوان مروج مذهب تشیع شناخته میشد چرا که در یک جا سکونت نمیگزید و دائما در حال سفر و گشت و گذار بود چرا که نحوه امرار معاش وی به این نحو بود که مردم در هر منطقهای آذوقه و محل استراحت او را فراهم آورده و به این ترتیب زندگی وی را به آرامش سوق میدادند.
اما در زمان کنونی عاشیقی دیگر به عنوان یک شغل نبوده و بیشتر به عنوان یک حرفه شناخته میشود و بیشتر عاشیقها در کنار شغل اصلی خود به این حرفه میپردازند چرا که دیگر مردم ارزش چندانی به این هنر میدهند و عاشیقی هم نمیتواند راه کسب درآمد محسوب شود.
*موسیقی عاشیقی دارای چند مکتب بوده و تفاوت عمده این مکاتب با یکدیگر چیست؟
این موسیقی دارای دو مکتب عمده است که شامل مکتب تبریزی یا قرهداغ مکتبی و مکتب اورمو یا ارومیهای میشود.
قرهداغ مکتبی به صورت گروهی اجرا میشود و گهگاهی آلات دیگری همانند کمانچه و قارمان هم به آن افزوده میشود به این ترتیب از صورت عاشیقی خارج شده و به عنوان یکی از ضعفهای موجود در این مکتب شناخته میشود.
اما مکتب دوم یعنی مکتب اورمو جزو معدود مکاتب موسیقی است که در هیچ جای دنیا دیده نشده است. در این مکتب قوپوز یا همان آلت نوازندگی دارای هفت پرده است و عاشیق به صورت انفرادی هم نوازنده است و هم خواننده! فن عاشیقی در مکتب اورمو به همین دلیل یکی از مکاتب سخت موسیقی شناخته میشود که توسط یک نفر باید دو فن مشکل و اساسی ارائه شود. مکتب اورمو به گفته کارشناسان موسیقی ایرانی اصلیترین مکتب عاشیقی است که در زمانهای گوناگون اصالت خود را حفظ کرده و در زمان حاضر نیز به صورت اصیل ادامه دارد. این مکتب دارای 54 مقام است که در اصطلاح ترکی به آن هاوا گفته میشود.
*تقسیمبندی مقامها در مکتب اورمو بر چه اساسی انجام میشود؟
در این مکتب مقامهای مختلف بر اساس وزن شعر شناخته میشود که برخی از اصلیترین این مقامها عبارتند از : مقام حماسی، اجتماعی، هجران و عرفانی. هرکدام از این مقامها ارائهدهنده احساسات خاصی از زمانه هستند که سینه به سینه توسط عاشیقهای قدیمی به معاصران منتقل شده است و دربردارنده عواطف و احساسات خاصی هستند.
*تفاوت مقامهای مکتب ارومی با مکتب تبریزی در چیست؟
عمده تفاوتی که در این دو مکتب وجود دارد این است که مکتب تبریزی به صورت ریتمیک یا آهنگین پیش میرود اما مکتب ارومیه به هیچ عنوان تابع ریتم خاصی نیست و بر اساس نوع شعر انتخاب میشود که مهمترین این مقامها عرفانی و حماسی هستند.
*آیا مکتب ارومی سبکهایی هم دارد یا تنها از یک سبک تبعیت میکند؟
این مکتب دارای دو سبک است که یکی سبک دول (روستایی از توابع ارومیه) برگرفته از اجرای عاشیق دوللی مصطفی است و دیگری سبک باراندوزی (روستایی در بخش مرکزی ارومیه) است که مرحوم عاشیق درویش پایهگذار این سبک شناخته میشود. مهمترین تفاوت این دو سبک این است که در سبک دولساز تکنیکی نواخته میشود که عمده مشکل این سبک نیز به حساب میآید؛ ولی در سبک باراندوز شیرینخوانی بیشتر از شیریننوازی رایج است.
*دلیل حضور نیافتن عاشیقها در جامعه امروزی چیست؟
متأسفانه در شرایط کنونی جایگاه عاشیقی چندان رونقی ندارد و به همین دلیل این هنرمندان در انزوا به سر میبرند و در نتیجه بیشتر آنها به مشاغل دیگر روی آوردهاند و هنر عاشیقی را به فراموشی سپردهاند. افرادی هم که در این هنر ماندگار شدهاند به دلیل نداشتن شاگرد قادر به ارائه هنر خود به جوانان نیستند و به همین دلیل هنر عاشیقی در معرض خطر قرار دارد.
*علت از دست رفتن رونق کار عاشیقها در میان مردم چه عواملی هستند؟
نبود تبلیغ مناسب در مورد این هنر و همچنین نداشتن رویکرد مثبت در میان جوانان نسبت به این هنر از جمله دلایل ضعف هنر عاشیقی است که نیازمند توجه جدیتر مسئولان در بخشهای مختلف است.
*به عنوان سؤال آخر؛ فعالیتهای انجمن عاشیقهای آذربایجانغربی در چه حدی و بر چه اساسی انجام میشود؟
در حال حاضر این انجمن فعالیت خود را با برگزاری برنامههای هفتگی با حضور عاشیقهای مشهور استانی و همچنین جمعی از علاقمندان این هنر دنبال میکند. همچنین انتشار مجموعه آثار عاشیقهای قدیمی و جدید در قالب بستههای نرمافزاری از دیگر فعالیتهای این انجمن محسوب میشود. در این کلاسها تاکید زیادی بر جذب جوانان به سمت موسیقی عاشیقی داریم چرا که راه موسیقی سنتی آذربایجانی باید توسط افراد جدید و چهرههای جوان ادامه داده شود.
به عنوان سخن پایانی نیاز به بیان دارد که داستانهای عاشیقی سبک ارومیه حدود 45 مورد است که هرکدام دربردارنده حادثه یا واقعه تلخ و خوش در یکی از برهههای زمانی است. نام آهنگها نیز یا برگرفته از نام منطقه جغرافیایی خاص است یا به نام سازنده آن شناخته میشود.
حال با توجه به گفتههای داریوش علیزاده به عنوان مسئول استانی انجمن عاشیقهای آذربایجانغربی باید دید که آینده این هنر چه تغییرات و حوادثی را به خود خواهد دید و آیا شاهد افزایش جمعیت این انجمن در سایه تبلیغ مؤثرتر رسانههای جمعی خواهیم بود؟
در پایان لازم به ذکر است؛ قدیمیترین آلت نوازندگی یا ساز در سبک عاشیقی ارومیه مربوط به سال 1217 هجری قمری میشود که نشان از والا بودن هنر عاشیقی در میان ارومیهایها میباشد بنابراین باید تدابیر جدیتری برای تبلیغ بیشتر این هنر و همچنین جذب بیشتر جوانان به سوی آن اندیشیده شود.
----------------------------------
گفت و گو از سجاد امیرکردلر
----------------------------------
انتهای پیام/ع10/ض1002