بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
پیشنهاد و رأی مرعشی برای «رفراندم» روحانی
حسین مرعشی، از فعالان سیاسی اصلاحطلب اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با روزنامه اعتماد پیرامون طرح مسئله «رفراندم» در صحبتهای رئیسجمهور روحانی گفته است:
«روحانی با مطرح کردن موضوع همه پرسی به نوعی با مردم صحبت می کند یعنی میخواهد با گرفتن موضع انتقادی در سخنرانیها به مردم بگوید که دولت با مشکلات و بعضا حتی با بنبستهایی روبهرو است. مقصود روحانی بیشتر بیان مشکلات، فشارها و موانعی است که وجود دارد نه اینکه بهواقع بخواهد از این ابزار استفاده کند»
وی همچنین در ادامه صحبتهای خود گفته است:
«ما باید مشخص کنیم که میخواهیم همچنان یک دولت انقلابی داشته باشیم یا به دنبال دولتی مستقل هستیم که میخواهیم به مسائل داخلی بپردازیم و ایران و جمهوری اسلامی را تقویت کنیم»؟!
مرعشی تصریح کرده است: به نظر من این موضوع یکی از کلیدیترین راهبردهاست. اگر بخواهیم انقلابی بمانیم و انقلابی رفتار کنیم باید از یک نوع ابزارهای خاص استفاده کنیم باید سازمانهایی مثل بسیج و سپاه را تقویت کنیم، باید یارگیریهایی در منطقه از نهضتهای سیاسی و اجتماعی داشته باشیم باید حوزه نفوذمان را در خاورمیانه افزایش دهیم. اما اگر راهبرد اصلی ما این باشد که به عنوان کشوری که حامل ارزشهای اصیل است از درون کشور و نظام را تقویت کنیم ابزارهای متفاوتی احتیاج دارد برای پیشبرد این راهبرد باید تعاملات خارجی را افزایش بدهیم سرمایه گذاریهای خارجی را تقویت کنیم، نظامهای اداری توسعه را مورد توجه قرار دهیم و فکر و ذکرمان رشد اقتصادی و تعامل با دنیا باشد.
او گفته است:
«من فکر میکنم این کلیدیترین سوالی است که اگر قرار باشد روزی رفراندمی انجام شود باید از مردم ایران پرسیده شود. مردم باید تصمیم بگیرند که میخواهند دولت و نظام پیشتاز در منطقه و جهان داشته باشند یا ترجیح میدهند نظام و دولتشان مستقر و در خدمت توسعه و آبادانی کشور و نظام باشد»؟
*حسین مرعشی پیش از این در یک گفتوگو با خبرگزاری ایلنا گفته بود:«"مخالفین نمیگذارند" یا "ما نمیتوانیم" دو روی یک سکه ناکارآمدی است»
همچنین صحبتهای مصرّح وی در ماجرای «دولت انقلابی» و «دولت مستقل» و اشارههای وی مبنی بر برگزاری رفراندم در این زمینه هم پیشینهای مرموز دارد که قبل از این در صحبتهای مرعشی مورد اشاره قرار گرفته بود.
پیشینهای که البته مرعشی طی آن نظر صریح خود را نیز در این باره بیان و تأکید میکند که اساساً انقلابی ماندن از یکسو و اقتصادی و پیشتاز بودن از سوی دیگر مانعةالجمع است.
او 4 ماه قبل در همین زمینه به خبرگزاری ایلنا گفته بود: «باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی. این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمیتوان آنها را با یکدیگر جمع کرد»!
و جالب آنکه اکنون و هنگامی که نظر جنجالی «برگزاری رفراندم»! از سوی رئیسجمهور مطرح میشود؛ مرعشی باز به صحنه آمده و بدون اشاره به نظر اصلی خود مبنی بر اینکه اقتصادی بودن و انقلابی بودن بصورت همزمان ممکن نیست؛ خواستار طرح این مسئله بعنوان یک سؤال کلیدی میشود.
گفتنیست، پس از صحبتهای رئیسجمهور روحانی درباره رفراندم، صادق زیباکلام نیز در مقالهای که در روزنامه اعتماد به چاپ رساند، تلویحاً از این گفت که مسئله رفراندم را باید در مقوله انرژی هستهای برگزار کرد!
در اینجا لازم به توضیح است که اتفاقاً بر خلاف نظر مرعشی، انقلابی بودن پایه اصلی پیشرفت واقعی(اعم از اقتصادی و ...) است و گرنه پیشرفتی که منبعث از نظریاتی مثل «بیخود بودن خودکفایی کشور»(نظر ابراز شده از سوی محمود سریعالقلم)، «بینیازی ایران به انرژی هستهای»(ابراز شده از سوی صادق زیباکلام) و «دور شدن از محور مقاومت منطقه» باشد و بخواهد افکار عمومی را به این سمت سوق دهد که خور و خواب و شهوت اساس منافع را تشکیل میدهد و «آرمان» یک امر واهی است! اولاً پیشرفتی بادکنکی خواهد بود که با اشاره دشمن از بین خواهد رفت و ثانیاً این پیشرفت، بر باد دهنده تمامی حیثیت و فرهنگ و ناموس و استقلال و آزادی و احساس امنیت و دین یک کشور است.
آقای مرعشی باید توجه کند که مردم ایران در رخدادهایی همچون 23 تیر سال 78 و 9 دی سال 88 و همچنین با حضور همهساله در راهپیماییها و انتخاباتهای برگزار شده از سوی نظام اسلامی، پاسخ مناسبی را به «سؤال کلیدی» ایشان دادهاند.
***
«پیامبر آنچه را که در صلح حدیبیه بدست آورد در جنگها بدست نیاورد»
موضوع هستهای میتواند مانع پیشرفت شود!
فیاض زاهد، از چهرههای اصلاحطلب اخیراً در بخشی از گفتوگوی خود با خبرگزاری دولتی ایرنا با بیان اینکه اگر امروز مقامهای عالیرتبه کشور به این نتیجه برسند که نرسیدن به توافق با غرب از نظر اقتصادی باعث میشود ایران در انزوای بین المللی قرار گیرد باید تدبیری بیندیشند، گفته است:
«تدبیر چیزی است که پیامبر (ص) و ائمه (ع)، تکنیکهای آن را به ما آموختهاند. به عنوان مثال پیامبر آنچه را که در صلح «حدیبیه» بدست آورد در جنگها بدست نیاورد»
او تأکید کرده است: «اگر قرار باشد موضوع هستهای و تحریمها کشور را از پیشرفت کلی بازدارد به طور حتم باید برای آن تدبیری اندیشید»!
وی همچنین گفته است: اگر ایران بتواند به توافق برسد و تحریمها را لغو کند امکان مانور دارد اما پیش از آن این خوش خیالی است.
زاهد در ادامه با بیان اینکه ایران در نظر دارد بعد از حل موضوع هستهای برای توافق با عربستان اقدام کند، اظهار کرده است: کافی است که زمینههای سفر هاشمی یا خاتمی به عربستان فراهم شود که مهمترین دستاورد این سفر عادی سازی وضعیت سیاسی با عربستان است.
*برای اظهارات اشاره شده از سوی زاهد چند نکته محل تأمل است:
یکم: تأثیر تحریمها بر اقتصاد ایران به گواه آمار و تحقیقات انجام شده؛ کمتر از 30 درصد است.
همچنین کشور ما از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون در معرض شدیدترین انواع تحریمها قرار داده است.
اما با وجود همین دو نکته، ایران اسلامی هماکنون به قدرت اول منطقه بدل شده است، تصمیماتش در فراسوی مرزها و گاه در معارضه با بیش از 80 کشور عملی میشود (همانند آنچه در سوریه رخ داد)، از نظر اقتصادی در تنگنا و مضیقه نیست و در عمده علوم پیشرفته جزو چند کشور اول جهان است.
لذا فروض آقای زاهد مبنی بر اینکه اگر در انزوای بینالمللی قرار بگیریم و اگر موضوع هستهای ما را از پیشرفت باز دارد! جملگی غلط و ناممکن هستند.
این اظهار تعجب نیز ضروری است که چرا آقای زاهد و هممسلکان فکری ایشان در جبهه اصلاحات، انرژی هستهای را از مصادیق پیشرفت نمیدانند و نهتنها نسبت به آن، مخالفتهای علنی و تلویحی ابراز میکنند بلکه همچون سخنان بالا آنرا مانع رسیدن به پیشرفت هم عنوان میکنند؟!
دوم: درباره صلح حدیبیه و اینکه پیامبر اکرم(ص) آنچه را در حدیبیه بدست آورد در جنگها به دست نیاورد! نیز، حرف آقای زاهد صحیح نیست.
چه اینکه اولاً مشخص است که اگر پیامبر اسلام(ص) در مقطع صلح حدیبیه در سطحی مورد انتظار از قدرت قرار داشتند، حتماً تن به صلح با مشرکان نمیدانند.
ثانیاً اگرچه دین مبین اسلام دین رحمت است و جنگ گزینهی اول پیامبر و ائمه اطهار نبوده است اما مشخص نیست چرا آقای زاهد و همهی دیگر کسانی که این روزها بر مقوله صلح حدیبیه اصرار میورزند؛ نهتنها دوست دارند شرایط کشورمان را در شرایط سخت صلح حدیبیه فرض کنند (که اثباتاً اینگونه نیست) بلکه رخدادهایی همچون پیروزی نظامی پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) را در جنگ احزاب، در جنگ بدر و در فتح نظامی مکه دستکم میگیرند و یا اساساً آنها را پیروزی نمیدانند!
و سوم: اینکه آقای زاهد گفته است، امکان مانور ایران بدون لغو تحریمها، «خوشخیالی»! است و اینکه با سفر هاشمی و خاتمی، روابط ایران و عربستان عادیسازی میشود؛ نیز جملات و نکاتی هستند که باید در میان خواص و اصحاب رسانه به اقتراح گذاشته شود.
گفتنیست فیاض زاهد چندی قبل گفته بود: «ما از انقلاب 57 خاطره خوشی نداریم»!
***
انقلاب اسلامی در انقلاب اسلامی!
یکی از سایتهای خبری به تازگی سؤالی را که گفته میشود از سوی عماد افروغ، نماینده سابق مجلس و از چهرههای اصولگرا مطرح شده، منتشر نموده و خواستار پاسخ خوانندگان سؤال شده است.
در مطلب سایت مذکور اینطور آمده است که طرح کننده سؤال (عماد افروغ) پس از مطالعه تمام پاسخهای مخاطبان؛ درباره آنها سخن خواهد گفت.
سؤال طرح شده از سوی آقای افروغ به این شرح است:
حکومت (نظام سیاسی) چگونه باید باشد تا مردم به آن اعتماد کنند، و واقعیت امروز ایران، چه تفاوتی با آن امر بایسته دارد؟
*شأن نزول سؤال بالا نه در زمان کنونی که نزدیک به 36 سال از عمر پربرکت نظام اسلامی گذشته است؛ که شاید در دوران قبل از برگزاری رفراندم از سوی نظام اسلامی در سال 58 و حتی قبل از آن بوده است.
اینکه عدهای پس از 36 سال از عمر انقلاب اسلامی به این فکر افتاده باشند که در عرصهای عمومی مثل رسانه (و یا شاید رفراندم!) به این مسئله فکر کنند که نظام اسلامی جدای از نظر فقها، مراجع تقلید، تئوریسینهای انقلاب اسلامی و مبارزان انقلابی! از نظر مخاطبان یک رسانه در سال 1393، چگونه باید باشد تا قابل اعتماد شود؛ امر و سؤالی مشکک است که البته از فرایند آن، یک ظهور قابل ابتنا برای حقیقت به دست نخواهد آمد و در حالت خوشبینانه، حرکتی شبیه به کنایهی «انقلاب اسلامی در انقلاب اسلامی»! تلقی میشود.
البته این انتقاد مشخص نمیتواند تعیین کننده خوب یا بد بودن نیت طراحان پروژه رسانهای مذکور باشد اما آنچه که در جلوَت قابل مشاهده است؛ تشکیک در قابل اعتماد بودن نظام و القای آن است که شاید تفاوتهایی میان بایستههای جلب اعتماد و فضای کنونی نظام اسلامی وجود دارد!
البته مشخص آن است که در عرصه آزاداندیشی، میتوان هر سؤالی را مطرح کرد و همهی پاسخها را نیز به اقتراح گذاشت (و اخباریمسلکی هم کار غلطیست) اما در همین میان باید توجه داشت که ابتناء بر غلط و طرح کردن سؤالی که به نظر میرسد با یک فرض غلط، بنیان نهاده شده و بخش دوم آن نیز تلاش میکند تا فرض غلط را اثبات شده در نظر بگیرد؛ تطابقی با آزاداندیشی ندارد.
دلیل دیگر بر غلط بودن مبانی سؤال مذکور آنکه: یک نظام سیاسی اگر مستظهر به اعتماد عمومی نبود؛ صدالبته هرگز نمیتوانست 36 سال دوام بیاورد و بر صدها و بلکه بر هزارها توطئه بنیانبرافکن نیز فائق بیاید.
گفتنیست عدهای در حالی با گذشت 36 سال از انقلاب اسلامی بر مقولاتی مثل ضرورت پرداختن به اخلاق، مؤلفههای قابل اعتماد بودن نظام اسلامی و ... تأکید میکنند که باید این سؤال را از آنها پرسید که چرا به نیمه پر لیوان نگاه نمیکنند؟!
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با مردم قم در همین زمینه فرمودند:
«ما همیشه میگوییم، بارها گفتیم که ما نتوانستیم خواستههاى اسلام را بهطور کامل تحقّق ببخشیم، این قطعى است؛ امّا ما راه زیادى در این زمینه طى کردیم. ما نتوانستیم عدالت اجتماعى را بهطور کامل در این کشور بهوجود بیاوریم امّا خیلى از راه را جلو آمدیم. نباید اینها ندیده گرفته بشود. یکروزى همهى ثروت این کشور صرف تعدادى خانوادههاى اشرافى (مىشد) و احیاناً سرریز آن به چند شهر بزرگ میرسید؛ امروز اقصى نقاط کشور برخوردار از خیرات این کشورند. این حرکت عظیم، حرکت به سمت عدالت اجتماعى، حرکت به سمت اخلاق اسلامى (وجود دارد). حالا میشنویم گاهى اوقات راجع به اخلاق حرف زده میشود، انتقاد میکنند؛ بله؛ با آن اخلاق اسلامى مطلوب، امروز ما فاصله داریم، در این شکّى نیست؛ امّا ما خیلى پیش رفتیم، راه زیادى را ملّت ایران طى کردند، اینها را ندیده نگیرند»
معظمله همچنین در ادامه صحبتهای خود تصریح کردند:
«البتّه راه طولانىاى در پیش داریم؛ ما به آرمانهایمان هنوز نرسیده ایم؛ آرمانهاى اسلامى خیلى بالاتر از این حرفها است. در صدر اسلام هم همین حرکت وجود داشت؛ آنجا هم میانهى راه بودند. شما خیال نکنید در صدر اسلام، در زمان پیامبر مکرّم و خلفاى آن حضرت، مردم به نهایت آرمانها رسیدند؛ نه، مهم این است که یک کشور حرکت بکند؛ ملّت ما در حال حرکت است. این حرکت را با حرفهاى نسنجیده، با اظهارات ناپخته و غلط خراب نکنند. کارى نکنند که در ملّت از این حرکت عظیمى که شروع کرده است و با امید دارد پیش میرود، تردید ایجاد کند»
***
دشمن از جان «تلفنهای هوشمند» ما چه میخواهد؟!
تصویر زیر را شبکه خبری یواسای تودی از لحظات استقبال مردم مانیل (پایتخت فیلیپین) از پاپ فرانسیس منتشر کرده است.
دو تصویر زیر را نیز خبرگزاریهای داخلی از مراسم تشییع مرحوم مرتضی پاشایی انعکاس دادهاند.
همانگونه که واضح است، نکته حائز اهمیت در سه تصویر فوق، نه شخص پاپ فرانسیس و نه مرحوم مرتضی پاشایی که «تلفنهای هوشمند» هستند.
و باز هم باید اشاره کرد که معنای اصلی این تصاویر نه همین تلفنهای هوشمند که قابلیتهای شبکهسازی آنها و کاربردشان بعنوان بیسیمهای دوربردی که میتوانند به آمریکا و اسرائیل متصل باشند! است.
متأسفانه باید اشاره کرد که دشمن در تئوریهای «بسیج اجتماعی»! خود (به معنای کشاندن مردم به خیابانها علیه نظام حاکم) به مسئله تلفنهای هوشمند و قابلیت شبکههای اجتماعی در آنها بعنوان یک ابزار اساسی نگاه میکند و فیالواقع اجرای تئوری بسیج اجتماعی خود را بدون کمک این دستگاهها غیر ممکن میداند.
علیرغم احترام به کسانی که در تصاویر فوق در مراسم تشییع مرحوم پاشایی در حال استفاده از تلفنهای خود برای تصویربرداری هستند اما این نکته را هم باید مد نظر قرار داد که مثلاً در هنگامه اغتشاشات آمریکایی هنگکنگ، یکی از خبرنگاران شبکه الجزیره در وبلاگ خبری خود از این نوشت که «دانشجویان معترض هنگکنگی قصد دارند آینده کشور چین را با تلفنهای هوشمند خود تغییر دهند»!
تمام این نکات گویای آنست که پُررنگ سازی مسئله «تلفنهای هوشمند» و تشویق افکار عمومی مردم جهان به استفاده از آنها، دارای اهداف خاص و بعضاً خطرناکیست که باید نسبت به آنها هوشیار بود.
سرویسهای جاسوسی آمریکا بر اساس آنچه که رسانهها گزارش دادهاند؛ در اسناد رسمی خود پیرامون بسیج اجتماعی و شبکههای اجتماعی از «تولید توانایی برای ایجاد سازماندهی مردمی حول مسائل سیاسی و اجتماعی تا مرحلهای که معترضان قادر به حمایت از دیدگاه های خود باشند»! نیز یاد کردهاند که صد البته رسیدن به این هدف برای آنها جز با استفاده از شبکههای اجتماعی و تلفنهای هوشمند ممکن نیست.
در همین زمینه لازم به توضیح است که یک جریان سیاسی خاص در ایران با معترض نامیدن جمعیت سوگوار حاضر در مراسم تشییع مرحوم پاشایی و همچنین با «دهها هزار نفری» خواندن تعداد آنها و تأکید بر این نکته که «نمایش، نمایش پاشایی نبود»! قصد سوء استفاده از این مسئله و مصادره به مطلوب آنرا برای اهداف خاص دارد.
احمد پورنجاتی، از چهرههای همین جریان چند روز قبل در بخشی از یک گفتوگو با روزنامه اعتماد گفته بود: «بدنه اجتماعی اصلاحطلبان باید رخنمایی کند»