اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

/بسته گزارشی روزانه فارس/

زمینه‌سازی جریان خاص برای «اعلام پیروزی در انتخابات»/نشر نظرات محرمانه اصلاح‌طلبان در برخی رسانه‌ها

وقتی نمایندگان مستعفی و تحریم‌کنندگان سابق «تحریم‌شکن» می‌شوند! و نشر نظرات محرمانه اصلاح‌طلبان در برخی رسانه‌ها از جمله مطالبی هستند که در بسته امروز گزارش تحلیلی خبرگزاری فارس به آنها پرداخته‌ایم.

زمینه‌سازی جریان خاص برای «اعلام پیروزی در انتخابات»/نشر نظرات محرمانه اصلاح‌طلبان در برخی رسانه‌ها

بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.

 

***

 

وقتی نمایندگان مستعفی و تحریم‌کنندگان سابق «تحریم‌شکن» می‌شوند

جلال جلالی‌زاده، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم، اخیراً در بخشی از گفت‌وگوی خود با خبرگزاری ایسنا اظهار کرده است:

بی‌تفاوتی و تحریم انتخابات نتیجه مثبتی ندارد. درست است که اصلاح‌طلبان زیادی رد صلاحیت شده‌اند، اما اگر نسبت به انتخابات بی‌تفاوت باشیم، افرادی وارد مجلس می‌شوند که صلاحیت چندانی ندارند. در این شرایط مجلسی شکل می‌گیرد که ضعیف است و نمی‌تواند پاسخگوی مشکلات جامعه باشد.

در همین حال، حسین کمالی، فعال اصلاح‌طلب و مشاور رئیس مجمع تشخیص مصلحت نیز اخیراً طی اظهاراتی که سایت حزب ندای ایرانیان آنها را منتشر کرده با بیان اینکه اصلاح طلبان هیچ اعتقادی به تحریم ندارند، گفته است: تحریم انتخابات، بازی در زمین رقیب است!

حمیدرضا جلایی‌پور نیز به تازگی به ایرنا گفته است که «افراطیون»! طرفدار تحریم هستند.

 

*اظهارات اصلاح‌طلبان درباره لزوم شرکت در انتخابات اگرچه خوب و مثبت است اما به هیچ وجه وظیفه آنها در قبال برائت از «تحریم انتخابات مجلس نهم» را رفع نمی‌کند.

این جریان سیاسی خاص، در جریان انتخابات مجلس نهم در سال 90، که نخستین انتخابات کشور پس از فتنه سال 88 بود، به‌منظور حفظ ژست معارضه خود و اقناع چیزی به نام «جنبش سبز»! از حضور رسمی در انتخابات استنکاف ورزید و حتی لیدر این جریان که اقدام به رأی دادن در یکی از حوزه‌های حاشیه‌ای شهر تهران کرده بود مورد هجمه تبلیغاتی شدید عده‌ای از وابستگان همین جریان قرار گرفت.

چهره‌های جریان خاص بعدها از این گفتند که در آن مقطع (انتخابات مجلس نهم)! فضای امید از مردم گرفته شده بود و یا اینکه فضا مسموم و تاریک بود و برای همین از شرکت در انتخابات امتناع کردیم!

حسین مرعشی نیز در همین رابطه گفته بود: «اگر در مقطعی هم کارگزاران در انتخابات غایب بوده، ناشی از شرایط سیاسی کشور بوده که در آن مقطع اصلاح‌طلبان همه غایب بوده‌اند».

اینکه این چهره‌ها و کنشگران سیاسی اصلاح‌طلب هم‌اکنون به هر دلیلی تصمیم به شرکت در انتخاباتی که آنرا قبول نداشته‌اند، گرفته‌اند؛ امر پسندیده‌ای است اما مجدداً تأکید می‌شود که به هیچ وجه رافع وظایف آنها در قبال جبران خسارات آن تحریم و آن فتنه‌گری‌ها نیست.

به این معنی که این رفتار درست، در کنار آن رفتار غلط ایجاد یک پارادوکس می‌کند که مرتکبین آن تا زمانی که از رخداد اول ابراز پشیمانی و عذرخواهی از ساحت ملت و نظام نکنند؛ از مضارّ پارادوکس اشاره شده خلاصی نخواهند داشت.

کما اینکه امتناع لیدر جریان خاص از عذرخواهی رسمی و علنی نسبت به فتنه سال 88، این جریان سیاسی را در محاقی خودخواسته فرو برده است تا آنجا که این جریان مجبور است در برد یک کاندیدای ریاست‌جمهوری با پیشینیه اصولگرایی «أنا شریک» بگوید و یا برای انتخابات مجلس آتی راهبردی من‌عندی به نام «برد حداقلی»! را طراحی کند که در هر حالتی بتواند خود را «پیروز بر اساس شرایط موجود»! معرفی کند.

 

***

 

زمینه‌سازی اصلاح‌طلبان برای «اعلام پیروزی در انتخابات»

روزنامه اعتماد در شماره دوشنبه گذشته خود، اقدام به نظرخواهی از 40 فعال جریان سیاسی خاص درباره انتخابات مجلس دهم کرده است.

عمده این افراد نیز در تحلیل خود راجع به انتخابات ابراز کرده‌اند که یقیناً در انتخابات آینده اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل پیروز خواهند شد و اکثریت مجلس را آنها هستند که تشکیل می‌دهند!

در ادامه به تعدادی از این اظهار نظرها اشاره می‌شود:

_ رسول منتجب‌نیا: افراطیون در مجلس دهم به ندرت می‌توانند رای بیاورند و اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل امکان بیشتری برای ورود به مجلس خواهند داشت.

_ حسین مرعشی: اصولگرایان میانه و اصلاح طلبان اکثریت مجلس آینده را در اختیار خواهند گرفت.

_ محمد عطریانفر: مجلس آینده متشکل از اقلیت قدرتمند اصلاح‌طلب و اکثریت معقول اصولگرا خواهد بود.

_ مرتضی حاجی: اکثریت مجلس متعلق به اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه‌رو خواهد بود.

_ محمدجواد حق‌شناس: دو قطب بزرگ‌تر مجلس آینده اصلاح‌طلبان و معتدلین اصولگرا و چهره‌های میانه نزدیک به دولت خواهند بود که بین ٥٥ تا ٦٠ درصد کرسی‌ها را اصلاح‌طلبان و اعتدالیون می‌توانند به دست آورند.

_ عباس عبدی: اصلاح‌طلبان و اعتدالیون سهم قابل توجهی را در مجلس دهم از آن خود می‌کنند.

 

*پیش از این و در بسته‌های قبلی گزارش تحلیلی، بیان شده بود که اصلاح‌طلبان راهبردی به نام «برد حداقلی» را در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی طراحی کرده‌اند تا بر مبنای آن بتوانند در هر حالتی همانند انتخابات سال 92، اعلام پیروزی کنند.

زیرا پیکره اصلاحات که در تمام انتخابات‌های 14 سال گذشته، نتوانسته حائز اکثریت آرای مردم شود، احساس می‌کند که تحمل شکست‌های بیش از این را ندارد و بایستی به هر قیمتی خود را در حالت برخورداری از آرای ملت نشان دهد.

بر اساس دستور کار «برد حداقلی» و اظهار نظرهایی که در بالا به آن اشاره شد، بدیهیست که چهره‌های جریان سیاسی خاص حتی از هم‌اکنون نیز می‌توانند جشن پیروزی خود را برگزار کنند!

چه اینکه اکثریت مجلس فعلی را هم کسانی تشکیل داده‌اند که اصلاح‌طلبان آنها را اصولگرای معتدل و یا اصلاح‌طلب می‌خوانند.

افکار عمومی به نیکی می‌دانند که اگرچه جریان سیاسی خاص ممکن است به هر کسی و در هر مقطعی لقب «تندرو» و «افراطی»! را اعطا کند اما در مقطع فعلی منظور مشخص این جریان از لفظ تندرو –بر اساس قرائن و امارات و اخبار منتشره-، برخی چهره‌های مربوط به یک جریان اصولگرا هستند که البته در تمام مجالس گذشته فقط چند کرسی از اکثریت اصولگرایان را در مجلس داشته‌اند نه بیشتر و لذا خود را مهم جلوه دادن در اقلیت شدن تعداد نمایندگان این طیف سیاسی به هیچ وجه برد سیاسی محسوب نمی‌شود.

در کنار این مسئله البته بازی جریان خاص در تعریف و تمجید از برخی چهره‌های اصولگرا نظیر حجت‌الاسلام ناطق نوری، دکتر علی مطهری و دکتر علی لاریجانی نیز مزید بر علت شده است تا واژه‌ای به نام «اصولگرای معتدل»! بتواند به پلکانی برای اعلام پیروزی اصلاح‌طلبان در روزهای بعد از برگزاری انتخابات هفتم اسفند تبدیل شود.

واژه‌ای که البته مشخص نیست تاریخ انقضای آن چه زمانی سر برسد و نوستالژی «عبور اصلاح‌طلبان» چه زمانی آغاز شود؟!

به هر روی بر اساس اظهار نظرهای اشاره شده در بالا و بر اساس راهبرد «برد حداقلی» اصلاح‌طلبان، آنها همانطور که پس از انتخابات خرداد 92 فریاد أنا شریک سر دادند و خود را بدون اینکه نامزدی داشته باشند، پیروز و عامل پیروزی معرفی کردند؛ در صبح فردای انتخابات هفتم اسفند نیز صلای پیروزی سر خواهند داد.

خبرگزاری ایسنا اخیراً مصاحبه‌ای را با تیتر «ما پیروزیم»! از حجت‌الاسلام هادی خامنه‌ای، فعال اصلاح‌طلب منتشر کرد که وی در این مصاحبه می‌گوید: پیروزی الزاماً در این خلاصه نمی‌شود که تعداد زیادی از اصلاح‌طلبان در مجلس باشند و رای بیاورند، به نظر من پیروزی این است که ما بتوانیم خود را به مردم خوب بشناسانیم!

گفتنیست، یک فعال سیاسی دیگر اصلاح‌طلب نیز به تازگی در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفته است: رقابت این دوره بین اصلاح طلبان و اصولگریان نیست. بلکه بین نیروهای میانه‌رو و تندروها است!

 

***

 

در زمان شاه هم بهترین امنیت را داشتیم!

نشر نظرات محرمانه اصلاح‌طلبان در برخی رسانه‌ها

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب مدتی است که در برخی از رسانه‌ها و در آستانه انتخابات، صحبت‌های عجیبی را مطرح می‌کند.

در ادامه به تعدادی از اظهارات این فرد بدون ذکر نام او اشاره می‌کنیم:

_ امام خمینی یک شخصیت استثنایی بود که توانست تقریبا تمام بخش‌های شهری جامعه ایران را علیه شاه بسیج کند و قدرت حکومت شاه نتوانست در برابر آن دوام بیاورد.

_ به جای اینکه با دولت همکاری شده و این انتخابات زمینه‌ای برای مشارکت همه اقشار مردم شود و به قول رئیس جمهور برجام 2 کلید بخورد رد صلاحیت‌های گسترده‌ای صورت گرفت.

_ مهمترین دستاورد انقلاب حضور گسترده زنان مذهبی در عرصه عمومی بود.

_ این 3 هزار بورسیه غیر قانونی ناشی از یک طرز تفکر بود که می‌گفت باید افراد به اصطلاح مکتبی ولو با معدل زیر 12 را بورس کرد تا استاد دانشگاه شوند.

_ آن چیزی که در ایران هست یک اقتصاد عظیم، غیر کارا و شبه حکومتی و رانتی است، ما اصلاً «اقتصاد لیبرالی» رقابتی و قانون‌مدار و مالیات بده نداریم.

_ اخیرا برخی می‌گویند امنیت ایران بالاست و این امنیت را دستاورد انقلاب معرفی می‌کنند. به نظر من این تحلیل دقیقی نیست زیرا ما قبل از انقلاب هم بهترین امنیت منطقه را داشتیم!

 

*این گفته‌ها که از قضا در چند روز مانده به برگزاری انتخابات هفتم اسفندماه بیان شده‌اند، به روشنی می‌تواند بیان کند که چرا یک جریان سیاسی خاص طی 14 سال گذشته در هیچ انتخاباتی نتوانسته اکثریت آرای مردم را به دست بیاورد...؟!

این تحلیل‌های پارادوکسیکال، خوانش‌های غلط از تاریخ، دلبستگی به لیبرالیسم، دور بودن از اخبار روز کشور، ناآگاهی از دروغ بودن جنجال بورسیه‌های غیر قانونی، فمینیسم پنهان و منها کردن «مستضعفین» از تاریخ انقلاب اسلامی جملگی کافیست تا افکار عمومی و حتی نسل‌های آینده با ماهیت دقیق برخی چهره‌های یک جریان سیاسی و نظرات محرمانه این جریان خاص آشنا شوند.

و جالب آنکه در میانه اردوگاه جریان خاص نیز گویا هیچکس با این سخنان مخالفتی ندارد و ای بسا بیان آنها را نیز به مصلحت خویش می‌داند...!

 

لازم به ذکر است در اشاره به دو اپیزود از سخنان فرد مذکور بیان دو نکته ضروریست:

یکم: بر خلاف ادعای جریان خاص، روند اخذ مالیات در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های گذشته بهبود فراوانی حاصل کرده است.

گزارش‌های رسمی حاکی از تحقق 90 درصد درآمدهای مالیاتی کشور در سال گذشته و همچنین بیشتر شدن درآمد مالیاتی کشور از میزان درآمد نفتی است. (اگرچه این مسئله می‌تواند به دلیل کاهش قیمت نفت نیز باشد اما به هر روی اثبات می‌کند که نظام اخذ مالیات در ایران اسلامی به سمت هرچه کاراتر شدن پیش می‌رود)

 

دوم: بیان اینکه در زمان پیشاانقلاب هم بهترین امنیت را داشتیم قیاس درستی نیست.

اولاً ایران در دوران حکومت خائن پهلوی یک ژاندارم منطقه‌ای برای استکبار جهانی، بدون هیچگونه استقلال و رأی شاخص، فاقد نظام مردمسالار واقعی و بی برخوردار از سیستم حکومتی ضد فساد بود.

در کنار این حقایق، ایران آن سال‌ها یک کشور مصرفی بود که بهترین اهداف را برای جهانخواران تأمین می‌کرد.

بدیهیست که تنها مدال این چاکرمآبی افراطی آنست که کسی از ترس آمریکا جرأت نکند دست به تهدید ایران بزند.

اکنون آیا امنیت منطقه‌ای آن روزها را می‌توان با امنیت و البته قدرت منطقه‌ای و حتی جهانی امروز ایران اسلامی که خاری در چشم جهانخواران و یاور مستضعفان عالم است؛ مقایسه کرد؟!

و اما درباره امنیت داخلی ایران در آن سال‌های تاریک نیز احتمالاً فرد مذکور در زمان پهلوی خائن در ایران زندگی نمی‌کرده است!

گزارش‌های معمّرین و رسانه‌های کشور حاکی از آنست که وحشیانه‌ترین قتل‌های تاریخ جنایی ایران در همان سال‌ها اتفاق افتاده است.

گفته می‌شود در دهه 40، اوضاع ناامنی در شهر تهران حتی در مقطعی به حدّی رسید که بسیاری از مردم مجبور به کوچاندن خانواده‌های خود از شهر شدند.

در سال‌های دهه 50 همچنین مسئله‌ای به نام «قتل اتباع خارجی» نیز در تهران بروز یافته بود که بعدها گفته شد دربار در آن نقش داشته است.

مسئله «شعبان‌بی‌مخ‌ها» و «گروه‌های بزن بهادری» در کنار لانه‌های فساد نیز شاهد مثالی تاریخی است که کوچک و بزرگ می‌دانند چگونه چهره پایتخت و برخی شهرهای دیگر ایران را به شدت ناامن ساخته بود.

همچنین بایستی اشاره که چیزی به نام «امنیت اخلاقی» نیز در دوران رژیم ستمشاهی به شدت کمرنگ و حتی ملکوک بوده است.

اعمال منافی عفت در خیابان در خلال جشن‌های 2500 ساله شاهنشاهی، شرابخواری علنی، فرهنگ برهنگی در رسانه‌ها و سینماها، دستور کشف حجاب توسط رضاخان میرپنج، رسومات غلط اشرافی و جامعه طبقاتی همگی مقولاتی بوده است که در آن دوران سیاه، امنیت فکری و اخلاقی را از شهروندان جامعه ایران گرفته بود.

در خاتمه لازم به یادآوری است که از جریانی سیاسی که رضاخان میرپنج را دارای انگیزه‌های خدمترسانی معرفی کرده، دولت هویدا را پاک‌دست ترین دولت تاریخ ایران معرفی می‌کند و یا سخنان اشاره شده در بالا را پیرامون دوران سیاه ستمشاهی بر زبان می‌راند؛ ارائه چنین نظراتی بعید نبود و نیست.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول