به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، با تلاش مستمر چندینساله و تکاپوی فشرده علمی صدها تن از دانشمندان و پژوهشگران کشور، پیشنویس اولیه الگوی اجمالی پیشرفت کشور، مشتمل بر بخشهای اساسی مبانی، آرمان، رسالت، افق و تدابیر تدوین شده است. اینک زمان آن رسیده که این ویراست اولیه و اسناد پشتیبان آن در فضای علمی کشور، تبیین و نقد شود تا پس از تکمیل، ارتقا و انسجامبخشی اجزای آن، مبنای تدوین الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت قرار گیرد. با توجه به اینکه این الگو معطوف به آینده میباشد و خواه ناخواه، آینده آمیخته و سرشار از عدم قطعیت و ناپایداری است؛ خردورزانهترین برنامهریزیها نیز میتوانند در گیرودار اجرا از مسیر راستین خود منحرف شوند، بنابراین یکی از ملزمات و رویکردهای که در نظام برنامهریزی تدوین این الگو باید در نظر گرفته شود، لزوم توجه به ضرورت اتخاذ رویکرد آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت میباشد، دستیابی به این توانمندی نیازمند چیرگی بر دانش راهبردی آیندهپژوهی و کاربست آن در عرصه عمل و رقابتهای آینده است. بیسبب نیست که اینک دانش آیندهپژوهی و مدیریت آینده، عمدهترین مغزافزار و دست افزار در قلمرو تصمیمسازی و رقابتهای گوناگون است. یاسر بازوند از کارشناسان آموزشی در مقالهای با عنوان «ضرورت اتخاذ رویکرد آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت» در ششمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به این موضوع پرداخته است که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید:
*الگوی پیشرفت در دل خود عناصر لازم برای یک مهندسی بزرگ تحول اجتماعی را داراست
-موضوع تدوین الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت مدتی است که از سوی مقام معظم رهبری مطرح گردیده است. به نظر میرسد که عزمی ملی در حال شکلگیری است که سندی بالادستی فراتر از سند چشم انداز ایران 1404، تحت عنوان الگو یا همان نقشه راهی جامع برای توسعه و پیشرفت کشور تهیه گردد. تمدن اسلامی که ما با انقلاب اسلامی راه را برای حرکت به سوی آن گشودهایم، وقتی تمدن اسلامی و مستقلی خواهد بود که الگوی «اسلامی» و «مستقل» از الگوی توسعه تمدن غربی داشته باشد و الا این تمدن با همه داشتههای کهن و سنتی خود و با همه شعارها و شعائر در بهترین فرض، در حکم مادهای خواهد بود که تمدن غربی صورت خود را بر آن ماده میپوشاند و آن را تابع خود میسازد.
-مفهوم الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت در گرو تعیین معنا و مفهوم سه واژه کلیدی است. در گام نخست باید مشخص شود که مراد از الگو چیست و سپس روشن شود که اسلامی بودن آن به چه معناست، و در پایان مشخص شود که از ایرانی بودن این الگو چه چیزی اراده شده است. منظور از الگو در الگوی اسلامی_ ایران پیشرفت به معنای یک کلان نظریه پیشرفت و یک کلان طرح اجتماعی جهت خروج از وضع موجود و وصول وضع مطلوب است. در واقع این الگوی پیشرفت در دل خود عناصر لازم جهت یک مهندسی بزرگ تحول اجتماعی را حائز است. الگو نقشه جامع است. وقتی میگوییم الگوی_ اسلامی ایرانی، یعنی یک نقشه جامع، بدون نقشه جامع دچار سردرگمی خواهیم شد.
-واژه اسلامی در این ترکیب حکایت از این ضرورت دارد که نظریه پیشرفت مورد نظر باید همخوان و مبتنی بر مبانی اسلامی و نظام ارزشی و تعالیم اسلامی باشد. ناگفته پیدا است که مدلهای متنوع توسعه که توسط غربیان و وابستگان مکاتب فکری لیبرالیستی و سوسیالیستی تا کنون عرضه شده است همگی مبتنی بر پیش فرضهای انسان شناختی، معرفتشناختی و ارزششناختی متناسب با درون مایه آن مکاتب فکری و فلسفی بود است. از این رو واژه «اسلامی» در این الگو تاکید بر لزوم همخوانی و ابتناء این الگو بر درون مایه تعالیم و مبنای اسلامی است.
-میتوان گفت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مدلی است برای فعال نمودن ظرفیتی که با انقلاب اسلامی به نحوی به وجود آمد و در طی سه دهه اخیر خود را خوبی در مقاطع مختلف نشان داد، به بیان دیگر در ایران امروز بر خلاف چند قرن اخیر، نظامی اسلامی که در صدد خدمت به مردم است و مردمی که طی سه دهه وفاداری و اعتماد خود را به نظام بارها و بارها به اثبات رسانیده اند، حضور دارند، و اینکه یک احساس مشترک شکل گرفته و نهادهای حکومت نیز اساساً دگرگون شده اند و صرفاً الگو و مدلی لازم است که حرکت آن ها به سمت پیشرفت را سامان دهد.
*لایه های الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت
در کل میتوان در یک نگاه کلی سطوح و لایههای الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت را شامل مراحل و لایه های زیر دانست:
الف) مبانی: که شامل مبانی هستی شناختی، انسان شناختی و اصول و ارزش هایی خواهد بود که از دل منابع دینی و وحیانی و آموزههای اسلامی استخراج شده و پایههای نظری الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت را در اختیار مینهد.
ب) اهداف: که در واقع آرمان ها و ایده آل های مدنظر الگو را در سطح کلان ترسیم می نماید.
ج) سیاستها و راهبردها: که مشتمل بر ذکر اصول کلاننگر و سیاستها و الزامات قاطع و غیرقابل گذشت است که حاکم و راهنمای عمل در سطوح زیرین الگو خواهد بود.
د) شاخصها و معیارهای پیشرفت: که در بر دارنده ذکر اصول و معیارهای حصول پیشرفت در هر یک از عرصههای کلان الگوی پیشرفت اسلامی_ ایرانی خواهد بود. یعنی اگر مثلاً در عرصه اقتصاد یا سیاست به دنبال پیشرفت اقتصادی اسلامی و یا پیشرفت سیاسی اسلامی هستیم، باید شاخصها و اصول و معیارهای پیشرفت در آن عرصه را معین نماییم تا روشن شود که چه اتفاقی در عرصه اقتصاد یا سیاست باید بیفتد و چه اصول و شاخص هایی باید محقق و عینی شود تا بتوان داوری کرد که در آن عرصه به پیشرفت اسلامی رسیدهایم.
ه) مدلسازی و ترسیم ساختار: این سطح از الگو بر اساس این واقعیت مورد نیاز است که هر جامعهای به ناگزیر دارای شبکهای از مناسبات اجتماعی و کلان ساختارهایی است که هویت و بافت کلان آن جامعه را شکل می دهد.
و) برنامهها و فعالیتها: که آخرین مرحله و لایه الگو را تشکیل میدهد. در این سطح لازم است در هر یک از عرصههای کلان پیشرفت، بستهای از فعالیتها و برنامهریزهای کلان متناسب با لایههای فوقانی تهیه شود. البته این برنامهها جزء نگر و خرد نگر نبوده و مبنای برنامهریزیهای کوتاه مدت پنج ساله در هر حوزه خواهد بود.
*مفهوم آینده پژوهی
-از مهمترین ابزارهای تصمیمگیری و برنامهریزی که بشر به خدمت گرفت، آیندهپژوهی بود که از میانههای قرن بیستم خود را به عنوان یک رشته علمی نو معرفی کرد. از آن زمان آیندهپژوهی مسیر رشد خود را با سرعت طی کرده است و از اوایل دهه 1990 میلادی به صورت آیندهپژوهی مدرن درآمده است. در این مدت کشورهای پرشماری از آیندهپژوهی در عرصههای گوناگون خود بهره گرفتهاند، در واقع پیچیدگی روز افزون محیط و پویایی آن منجر به ناکارآمدی روشهای برنامهریزی در دهههای اخیر شده باعث گردیده تا مباحث آیندهپژوهی در محافل مختلف علمی و اجرایی مورد توجه و استفاده قرار گیرد.
-از جمله مشهورترین و شیواترین تعاریف آینده پژوهی را وندل بل ارائه داده است. وی بر این باور است که آیندهپژوهی در پی شناسایی، ابداع، ارائه، آزمون و ارزیابی آیندههای ممکن و محتمل است، تا بر پایه ارزشهای جامعه، آیندههای مرجح را انتخاب و برای پیریزی ساخت مطلوبترین آینده کمک کند.
-آیندهپژوهی، اصول و روشهای مطالعه و سپس تصمیمگیری، طرحریزی و اقدام در خصوص علوم و فناوری مرتبط با آینده است. آینده پژوهی، تفکرات فلسفی و روشهای علمی و مدلهای مختلف بررسی و مطالعه آینده را مطرح و با استفاده از آنها آیندههای بدیل و احتمالی را ترسیم مینماید. لذا آیندهپژوهی، ابزاری برای معماری و مهندسی هوشمندانه آینده است.
-آینده پژوهی سه وظیفه مهم در نظر دارد: 1- رویارویی آگاهانه با روندهای آتی به منظور کاهش خسارتهای ناشی از غافلگیری (تهیه چشم انداز و اولویتبندی مسائل) 2- تصحیح روندهای موجود با نگاه به آینده (تبیین، ارزیابی و تدوین معیارهای اجتماعی) 3- تلاش برای شکلگیری آیندهای مطلوب (تعهد و التزام نسبت به نسلهای آینده، انسانهایی که هنوز به دنیا نیامدهاند).
*ضرورت اتخاذ رویکرد آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت
-یکی از مباحث همواره مطرح، ارتباط آیندهپژوهی و اسلام است که در این باره دیدگاههای مختلفی وجود دارد. برخی بر این اعتقادند که دانش سکولار و غربی آینده پژوهی نمیتواند با اسلام سازگاری داشته باشد و برخی دیگر معتقدند که اسلام به طور ذاتی آینده پژوهی را در بر میگیرد. با وجود تسلط و تحکم غرب بر آیندهپژوهی، برخی کوشیدهاند میان اسلام و آیندهپژوهی رابطه ایجاد کنند. سردار و المنجره از جمله مهمترین این دانشمندان هستند که فعالیتهای قابل تقدیری برای رهایی آیندهپژوهی از سطره سکولاریسم انجام داده اند.
-آینده پژوهی در تدوین الگوهای اسلامی ایرانی پیشرفت از دو منظر تکلیف است:
الف) از منظر علمی: تا بر پایه معرفت حاصل از آن بتوان آینده بزرگ و الهام بخش نظام مقدس اسلامی را معماری و مهندسی نماییم و در نتیجه آن بتوانیم آینده بخشهای مختلف جامعه را تضمین کنیم.
ب) از منظر دینی: تا بر پایه آن آینده جهان را با نگاه به باورها و ارزش های اسلام ناب محمدی (ص) به تصویر کشیده و قادر به مهندسی آن در عالی ترین ترازها باشیم.
*روش آیندهپژوهی قابل کاربست در تدوین الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت
الف) روشهای کمی: آن دسته از روشهایی هستند که مبتنی بر دادههای گذشته و حال بوده و بر آن اساس به انجام آیندهنگاری میپردازند، در این روشها رفتار یک متغیر در یک محدوده زمانی بررسی میشود و فرض بر این است که آینده در امتداد گذشته است و در صورت فهمیدن قوانین مستتر در آن میتواند آینده را پیشبینی کرد.
ب)روشهای کیفی:روشهایی هستند که در آنها نوعی چشمانداز به آینده وجود داشته و آیندهنگاری با در نظر گرفتن این چشم انداز انجام میشود. پایه این روشها بر این اصل استوار است که به نظر فرد خبره یا کارشناس بیش از هر چیز دیگری میتوان اعتماد کرد. کارشناسان بر مبنای شواهد یا انتظارهای خود از آینده، نظر خود را بیان میکنند.
*مصادیق عینی کاربست رویکرد آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی_ ایرانی پیشرفت
-امروزه گام اول برنامهریزی با تدوین چشمانداز شروع میشود و چشمانداز به زبان ساده یعنی تابلویی از آینده مطلوب. بدون داشتن اطلاعات کافی از آینده، چشماندازها در هر سطحی نمیتوانند قابل اتکا و اعتماد باشند بنابراین ضرورت آیندهشناسی و آیندهپژوهی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به منظور جهتدهی به سرمایه، تکنولوژی، نیروی انسانی و صرف وقت و هزینه بیش از پیش آشکار میشود.
-مطالعات آینده از آنجا که فرصتی ساختار یافته را برای نگاه به آینده و بررسی نقش عوامل مؤثر در ایجاد آینده فراهم می نمایند، امکان ایجاد چشم انداز مطلوب را برای تصمیم گیران و سیاست گذارانی که نقشی در تدوین الگوهای اسلامی_ ایرانی پیشرفت دارند به وجود میآورد و از طریق شناسایی و ایجاد ظرفیت ها و توانمند های جدید، امکان بهره گیری از فرصت ها در زمان آینده را میسر میسازد.
-مطالعات آینده پژوهی با به وجود آوردن اطلاعاتی که به روند تصمیم گیری کمک می کند، به دست اندرکاران تدوینکننده الگوهای اسلامی ایران پیشرفت کمک میکند که بتوانند فرصت های مختلف را شناسایی و یا خلق کنند. و اینکه بر موقعیت های نو ظهور اشراف داشته و بر مبنای آن ریسک ها و خطرات احتمالی را شناسایی کرده و برای مقابله با آنها تدابیری بیندیشند.
-رویکرد آینده پژوهی با فراهم آوردن و ایجاد مدلهای ذهنی مبتنی بر آینده، موجب توسعه و ترویج فکر و اندیشه های برتر می شود. این موضوع سبب انعطاف پذیری بیشتر دست اندرکاران تدوین الگوهای اسلامی ایرانی پیشرفت در هنگام مقابله با تغییرات آینده میشود، این هدف تصمیمگیری را برای دست اندرکاران در راستای آینده سازمان سادهتر میکند.
-آیندهپژوهی میتواند عامل حرکت و سازندگی و در صورت انطباق با آموزههای اسلامی- ایرانی، میتواند با کارکردهای نظری و عملی خود در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، تبیین بخش الگوهای اسلامی ایرانی پیشرفت باشد.
-کاربست رویکرد آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت موجب میشود که ما نسبت به رویدادها، فرصت ها و مخاطرات احتمالی آینده هوشیار بوده، ابهامات، تردیدها و دغدغه های فرساینده را تا حدی بکاهیم و توانایی انتخابهای هوشمندانهای را داشته باشیم.
*آیندهپژوهی و کارکرد آن در وحدت امت اسلامی
-یکی از ملزمات و رویکردهای که در نظام برنامهریزی تدوین این الگو باید در نظر گرفته شود، لزوم توجه به ضرورت اتخاذ رویکرد آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت میباشد. دستیابی به این توانمندی نیازمند چیرگی بر دانش راهبردی آیندهپژوهی و کاربست آن در عرصه عمل و رقابتهای آینده است. مطالعات آینده پژوهی با به وجود آوردن اطلاعاتی که به روند تصمیمگیری کمک می کند، به دست اندرکاران تدوین کننده الگوهای اسلامی ایران پیشرفت کمک میکند که بتوانند فرصتهای مختلف را شناسایی و یا خلق کنند و اینکه بر موقعیتهای نوظهور اشراف داشته و بر مبنای آن ریسکها و خطرات احتمالی را شناسایی کرده و برای مقابله با آنها تدابیری بیندیشند. همچنین توجه به آیندهپژوهی در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت میتواند محدوده بسیار وسیعی از جنبههای مختلف زندگی جوامع انسانی را پوشش دهد و کارکردهای دامنهدار و توانمندی را فراهم کند و در معرض برنامهریزی قرار دهد که از جمله مهمترین آن ها کارکردهای فرهنگی اجتماعی و به طور خاص کارکرد وحدت امت اسلامی است.
انتهای پیام/