به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش «گفتگوی شبانه» به کارگردانی امیر مهاجر سلطانی از دهم آذر ماه اجرایش را در تماشاخانه شانو آغاز کرده است. در این نمایش مهسا کریم زاده، رضا رمضانی کیا، نازنین بابایی، احسان محسنی کیاسری بازی میکنند.
این داستان درباره انسان با لایههای مختلف شخصیتی او است. در واقع تعریف انسان رو باید در زوایای تاریک و پنهانش جستجو کرد نه در اون چه آشکار میکند. در واقع همه رازهای انسان پشت همون ماسکی هست که به صورتش میزند.
امیر مهاجر سلطانی، کارگردان نمایش درباره استقبال از این کار و شرایط فعلی تئاتر در گفتوگو با فارس عنوان کرد: متأسفانه این روزها استقبال از تئاتر و سینما خیلی کم شده است. علتش هم را نمیدانم شاید ارتباطی به مسائل فرهنگی نداشته باشد و به اقتصاد و سیاست هم مرتبط باشد. در دورانی که ما سرگرم تمرین این نمایش بودیم ، مسائل مربوط به بنزین و اعتراضات صورت گرفت خیلی اطلاعی از آن ندارم ولی به هرحال مسائلی که ربطی به تئاتر نداشت الان بر آن تأثیرگذار است.
وی در ادامه افزود: نکته دیگر هم این است که آنقدر تئاترهای بد این روزها اجرا می شود که دیگر مردم رغبتی به دیدن تئاتر نشان نمیدهند. مثل این است که رستوران برویم و غذای بد بخوریم مطمئنا دیگر در آن رستوران غذا نخواهیم خورد. مردمی هم که برای یک تئاتر سی تا چهل هزارتومان پول میدهند و بعد هم از آن راضی نیستند دیگر رغبتی به تماشای کار دیگر در آن سالن نشان نمیدهند.
مهاجر سلطانی که پیشتر نیز نمایشی در ایران با نام «یک فنجان قهوه تلخ» اجرا کرده و مورد استقبال هم قرار گرفته بود، عنوان کرد: برای آن کار هم ما تقریبا تماشاچیها را به دلیل شلوغ بودن سالن برمیگرداندیدم. نکته اصلی این است که تئاتری تأمل برانگیز باشد.
وی در ادامه افزود: گفتگوی شبانه هم یک تئاتر پست مدرن است، نگاهی پست مدرن به مسئله روانشناسی انسان و پیچیدگیهای شخصیت انسان در جهان مدرن دارد. من چون خودم دو فرهنگی هستم و در یک کشور اروپایی هم زندگی میکنم بهرحال تأثیر این فرهنگ ها را در نگاه انسان به جهان میبینم. در جایی که من زندگی میکنم همیشه باید لبخند به لب داشته باشی،حتی اگر عصبانی هم باشی باز هم باید لبخند بزنی.
مهاجر اظهار داشت: انسانها به طور کلی در هر شرایط و موقعیتی یک ماسکی به صورت دارند، الان من به عنوان کارگردان یک نمایش با شما صحبت میکنم در خانوادهام نقش پدر، پسر، فرزند، شوهر را دارم و همه این نقشها با هم متفاوت است وقتی هم که در مغازه میروم خرید کنم به عنوان یک خریدار هستم، اینها همه شخصیتهای جداگانه من هستند که از زمان تولد بخشی را با خود آوردهام و اجتماع هم مرا به سمت زدن ماسکهای مختلف سوق داده است.
وی همچنین یادآور شد: اینکه در چه موقعیتهایی چه ماسکهایی را میزنیم به پیچیدگی شخصیت ما میانجامد.
مهاجر درباره انتخاب بازیگران نمایش توضیح داد: دو تا از بازیگران آقای رمضانی و خانم کریم زاده را از قبل میشناختم اما با دو بازیگر دیگر بعد آشنا شدم. کلا انتخاب بازیگر برای این کار خیلی دشوار بود. خیلی از بازیگران در ایران عادت ندارند بدین گونه کار کنند همه تیپ کار میکنند حتی بازیگران مطرحمان هم خیلیهایشان همینطور هستند بیشتر دوست دارند نقش را بگیرند و با استفاده از چند تکنیک بازی کنند درصورتی نباید بازیگری اینطور باشد اول باید کاراکتر باشد و بعد در موقعیت کار کرد.
وی با بیان اینکه خیلی از تئاترها نمایشنامه خاص دارند و ماجرا در کار است درحالیکه برخی تئاترها هم اینطور نیستند، توضیح داد:ماجرای نمایش ما هم خیانت است، بازیگر باید بداند که چطور با موضوعات برخورد کند مثل اینکه الان بگوییم یک تروریست به خانه حمله کرده است، حال چه اتفاقی میافتد و چه برخوردی باید با او داشت اینها خیلی مهم است.
این کارگردان تئاتر اظهار داشت: کاری که ما در این نمایش انجام دادیم این است که لایه به لایه ماسکها را از صورت آدمها بر داشتیم اولش شاید تخیلی به نظر برسد اما بعد کار برای بازیگر دشوار میشود. شاید باورکردنی نباشد اما من برای یک نقش ده دقیقهای ، 10 ـ 11 بازیگر عوض کردم همه ابتدا فکر میکردند که راحت از پسش بر میآیند اما در واقع اینطور نبود.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش در مقایسه تئاتر در غرب و ایران گفت: تئاتر در غرب هم دشوار است اساسا تئاتر چون باعث تفکر انسان میشود ، دشوار است آدمها در فضای مجازی یادگرفتهاند که فقط تیترخوان باشند و یک سری اطلاعات سطحی کسب کنند دیگر دنبال تفکر نیستند از این منظر تئاتر در همه جا اذیت کننده است اما چیزی که مشخص است این که در غرب وقتی کارگردانی میخواهد تئاتر کار کند همه ارگانها راه او را سهل میکنند از سالن و تهیه کننده تا دیگران اما اینجا همه سنگ جلوی پای آدم میاندازند!
وی در این باره افزود: در واقع از لحظهای که در ایران تصمیم میگیری تئاتر کار کنی باید یک کفش آهنی بپوشی و از موانع بپری چون همه سعی میکنند مانع ایجاد کنند در صورتیکه نباید اینطور باشد.جدا از همه اینها هیچ یک از سالنهای ما کاراکتر ندارند یعنی مشخص نیست اگر به فلان سالن میروی چه تیپ نمایشی میبینی.
مهاجر اظهار داشت: یا اینکه حتی خود بازیگران ما یا تهیه کنندگان تکلیفشان مشخص نیست که چه تیپ کاری انجام میدهند. حتی آنها هم کاراکتر ندارند و هیچ ضمانتی وجود ندارد یعنی همه به یک نوع در یک بازار مکاره در تئاتر هستند از تهیه کننده خارج از صنف تئاتر که آمده فقط پول جمع کند تا بازیگرانی که ربطی به تئاتر ندارند و خاک صحنه نخوردهاند همه در یک بلبشویی بازار مکاره هستند.
وی درباره اجرای نمایش در تماشاخانه شانو نیز توضیح داد: به اعتبار اسم آقای صادقی در این تماشاخانه حضور پیدا کردم البته به لحاظ امکانات فنی مشکلاتی وجود دارد به طوریکه مجبور شدیم آکسسوار و میزانس را تغییر بدهیم و این فاجعه بود اما همکاران دوست داشتنی آنجا با ما همکاری کردند.
وی در پایان گفت:در نهایت تئاتر با مخاطب زنده است از تماشاگران فهیم تئاتر میخواهم که برای زنده نگه داشتن تئاتر، نمایشهای خوب را تماشا کنند.
انتهای پیام/