حنان سالمی_ استاد انصاریان در کتاب «هدایت تکوینی و تشریعی» در تعریف ضربالمثل «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» آورده که : «در یکى از شهرهاى ایران، زن و مردى با هم عروسى کردند، یک سال و چند ماه از عروسى ایشان گذشت و خداوند کودک سهماههای به آنها هدیه کرد اما در شب سردى از زمستان که زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب هستند دزدى تصمیم مىگیرد از آن منزل سرقت کند.
نیمه شب دزد وارد اتاق مىشود، میبیند تمام اثاث ها و قالیها، نو و داخل کمد پر از لباسهاى قیمتى، طلا و نقره است، خیلى خوشحال مىشود اما یک لحظه با خودش فکر مىکند که اگر این نوزاد بیدار شود و گریه کند و این زن و شوهر نیز بیدار شوند در آن صورت من نمىتوانم کارى بکنم پس به او الهام شد که آهسته کودک را بلند کند و در ایوان خانه بگذارد و برگردد که بلافاصله کودک بیدار میشود و گریه میکند.
مادر مىبیند صداى گریه بچه مىآید ولى بچه سر جایش نیست، با وحشت شوهر را بیدار مىکند و مىبینند صدا از بیرون مىآید، بچه سه ماهه که بیرون نمى تواند برود! وحشت زده با همدیگر به طرف ایوان مىدوند، در همین لحظه طاق چوبىِ موریانه خورده فرو مىریزد و صداى ریزش طاق، همسایهها را بیدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مىآیند اما مىبینند زن و شوهر و بچه بیرون از خانه هستند!
گرد و غبار اتاق مینشیند، دزد هم بین مردم و چیزى نمیگفت، ولى فکر کرد اگر من بروم این داستان را براى آنها بگویم اعتقاد آنها به خدا بیشتر میشود پس بگذار حالا که نتوانستم دزدى کنم حداقل اعتقاد مردم را به خدا زیاد کرده باشم!
دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از این قرار است؛ زن و شوهر و همسایهها دزد را بخشیدند و رها کردند و پول خوبى نیز به او دادند و گفتند: برو با این پول کاسبى کن و دیگر دزدى نکن. دزد گفت: دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمىدادید دیگر دزدی نمیکردم.»
حالا حال این روزهای ما و کرونا هم مانند همین زوج جوانی است که عدوی دزدشان به خواست خدا سبب خیرشان شد؛ دشمن که کرونا باشد را شناختیم اما با ما باشید تا خیرِ این عدو را هم به تماشا بنشینیم.
تمام دنیا ما را به معجزه پیامبرمان میشناسند، همان معجزه درخشانی که در خلوت حرا درخشید تا ردی از نور را بر پیکره انسانیت به یادگار بگذارد و از آن رو است که ما را «امة اقرأ» خطاب میکنند چرا که ما را میراثدار تلالؤ «اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ» میدانند اما ما در اضطراب زندگی دیجیتال، تمدنمان را به قیمت لبخند روباه فروختیم و در هیاهوی گم شدن خودخواسته هویتمان، سرگردان به دامنِ پریشان غرب چنگ انداختیم!
کار به جایی رسید که از اُمتِ بخوان، جز تکرار ترتیل آیههایی که بر سر مزار و در سوگِ رفتگان آن دیار میخواند چیزی نماند و این همان گنجی بود که بی هیچ رنجی به دست دشمنان تمدن اسلامی رسید.
اما کرونا، در یک حرکت استراتژیک، اکلیلی از ناامیدی را بر چشمانِ همیشه خیرهی غرب پاشید! بیماری است، جان میگیرد، ایران هم مانند همه جای دنیا جان میدهد اما ایرانیها به خویشتن بازگشتند به بخوانِ محمد، فرستادهی پاکیها، همانگونه که اروپاییهای متمدن با هجوم به قفسههای فروشگاهها به خوی وحشیگری و لاابالیگری خود نقب زدند.
اینجا ایران است، همه مردم نه اما بیشترشان در خانه ماندند و سال خود را با کتابِ محمد آغاز کردند، اینجا همه به خواندن بازگشتند به خودشان به هویتشان و سلام بر حبیبی که رنج کشید تا رنج خویشتنپرستی را از جاهلیت مغزهای فرسوده بیندازد و ما را، ما انسانهای گره خورده به پستی را تا ماورای آسمانها بر بال محجوب عشق به عروج ببرد.
سلام بر حبیب آنگاه که از میان ۱۲۴ هزار برگزیده، تنها او را یارای محبوبِ خدا شدن بود و چه مقامی بالاتر از اینکه از خشکی صحرا به خدا برسی؟
ببین محمد، ببین که امت بخوان به خواندن بازگشته تا در واپسین روزهای مضطرب دنیا، عظمتِ «بخوان، که پروردگار تو کریمترینِ کریمان است» را به نمایش بگذارد و تمدنش را حتی حوالی اپیدمی مرگ به رخ زرد مدعیانش بکشد، پس با غرور سربیفرازید و با صدایی رسا بخوانید که امت بخوان را نخواندن سزا نیست.
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.
پر بازدید ها
پر بحث ترین ها
بیشترین اشتراک
تازه های کتاب