به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، سید علیرضا شریفی از فعالان رسانه خوزستان در یادداشتی به موضوع مطالبه گری پرداخته است. این یادداشت در پی میآید.
اقتصاد نفتی
ایران یک کشور در حال توسعه است اما یکی از تفاوتهای ایران با سایر کشورهای در حال توسعه، اتکا به اقتصاد نفتی است. اتکایی که برای نمونه سبب شد ایران خیلی زود فرستندههای تلویزیونیاش را راه اندازی کند و بسیار زودتر از کشورهای دیگر این فرستندهها را رنگی کند و با قیمت پایینی به مخاطب عرضه کند.
خرید پیشرفت
این شرایط اقتصادی، بر همه رفتارهای اجتماعی ایرانیان تأثیرگذار بوده است به طوری که ما همیشه با شتابی بیش از حد معمول در حال اوج گرفتن هستیم، به همین دلیل توهم خوددانایی در ایران بسیار زیاد است و جامعه نیز به این موضوع که نسبت به سایر ملل در حال پیشرفت هستیم اعتقاد پیدا کرده است هرچند که در اصل ما بسیاری از این پیشرفتها را خریدهایم.
علمداران مبارزه با فساد
عدالت خواهی و مطالبه گری از جمله کلمات پر زرق و برق کشور ما در عصر حاضر است و با لطف گسترش استفاده از شبکه های اینترنتی و نیز توهم تأثیرگذاری و ترس مسؤولان از هر حرف و انتقادی سبب شده، عدهای از نارساییهای ایران امروزی استفاده کنند و علمدار مبارزه با فساد در ایران امروزی شوند.
نتایج کوچک و فوری
همین توهمها بود که منجر به ایجاد نتایج فوری و پیش پا افتادهای بدون تغییر رویکردها و سبب پیدایش نسل تازهای از فسادها شد؛ برای نمونه عدهای برای مبارزه با پدیده آقازادگی به امثال ساشا سبحانی و پدرش هجمه کردند ولی این اقدام از آنجا که بدون فکر و برنامهریزی صورت گرفته بود نتیجه عکس در پی داشت و اکنون ساشا سبحانی با 2.3 میلیون مخاطب جزو اینفلوئنسرهای مطرح در بین فارسی زبانان شده است، همین موضوع نیز سبب شده که برخی از جوانان از حرکات این آقازاده برای رشد مخاطبان خود الگوبرداری کنند.
مطالبه گری بی ثمر
در مطالبهگریها هم میتوان این موضوع را در جامعه دید به طور مثال اعتراضهای به حق مردم در دیماه 96 و آبان 98 در زمان اندکی به انحراف کشیده شد و پرخاشها سبب کشته شدن بسیاری از جوانان این مرز و بوم شد و هیچ نتیجه موثری هم برای مردم در پی نداشت چرا که معترضان بسیار بزرگتر از کنشها، واکنش نشان دادند و واکنش هیجانیشان فقط حق مردم را ضایع کرد.
آخیش دلم خنک شد
متناسب نبودن واکنشها در برابر کنشها و دریافت نتیجههای احساسی سبب شده که مطالبهگری در ایران نتایج بزرگی نداشته باشد، مثلا این مطالبهگریها در حوزههای گرانی، مبارزه با فسادهای سیستمی، انقال آب کارون و... تا کنون هیچ نتیجه موثری نداشته و مخاطب فقط به دنبال مطالبهای است که پس از آن بگوید: «آخییییش، دلم خنک شد».
توهم مقبولیت
علمداران این نوع از مطالبهگری دچار یک توهم بسیار بزرگ دیگر هم شدهاند و آن هم مقبولیت خودشان نزد مردم است، به همین دلیل هم در انتخابات 98 شرکت کردند و شکست خوردند اما فالوورهای فِیک هنوز هم چشم این علمداران را بسته است چرا که امروز معتقدند باید همه آحاد جامعه زیر بیرق آنها سینه بزنند و در غیر این صورت دغدغه و مطالبه آن افراد غلط است.
باج گیری
ضلع سوم این مثلث هم باج گیری است، یعنی برخی از راه مطالبه به دنبال گرفتن باج هستند؛ برای نمونه عملکرد نمایندگان در مجالس گذشته را ببینید، هروقت که نتوانستهاند حق خود را بهصورت مدنی در صحن مجلس بگیرند، دست به اعتصاب و استعفا میزنند که از این راه به دولت و یا حاکمیت فشار بیاورند و به خواسته خود برسند. مثالهای زیادی در این حوزه وجود دارد که هم مسؤولان برای باج گیری، مطالبه گری را بهانه کردند و هم به ظاهر مطالبه گران.
انتهای پیام/