خبرگزاری فارس سمنان- گروه یادداشت: اغراق نیست اگر عصر حاضر را در جهان، بهنوعی عصر رسانهها بدانیم. رسانههایی که خود دولت میسازند و خود به زیرش میکشند. جنگ به راه میاندازند و سپس صلح میکنند. هست را نیست میکنند و نیست را هست مینمایانند.
رسانههایی که نهتنها قدرتشان از ارتشها کمتر نیست؛ بلکه بهنوعی آنها هستند که در جهان امروز حکومت میکنند؛ حکومت بر مغزهای جامعه.
اما چه شد که یکی از ارکان مستقل مردمسالاری در جهان در رکن دیگر استحاله شد و تبدیل به هیولایی شد که با لگامی از طلا در اختیار صاحبان قدرت و ثروت درآمد؟
پاسخ به این سؤال، نیازمند بررسی تاریخی در حوزه چگونگی انتشار اندیشهورزی متفکران از هزاران سال پیش تا عصر رنسانس و پس از آن است، که از حوصله این یادداشت خارج است.
این یادداشت صرفاً به نقش خبرنگاران مستقل، چگونگی حمایت قانونی از آنان و نقششان در تعمیق شفافیت و مبارزه با فساد خواهد پرداخت.
در دو دهه اخیر برخی کشورها که توانسته بودند اندکی از گرداب امپریالیسم در امان بمانند، الگویی از برقراری توأمان آزادی و عدالت ارائه دادند که ثمره کنار گذاشتن واقعی تعارفات و فراگیر کردن شفافیت در همه حوزههای حکمرانی، بهخصوص تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی بود.
اصلیترین ابزاری که این کشورها در کنار رقابت حزبی بهعنوان ضمانت اجرایی این شفافیت به کار گرفتند، نظارت مستقیم افکار عمومی بود.
نظارتی که در آن مطبوعات و رسانهها بهعنوان نمایندگان افکار عمومی نقش اصلی را در آن ایفا میکردند.
حکومتداران در کشورهای فوق با شیشهای کردن اتاق تصمیمگیری و حمایتهای قانونی از روزنامهنگاران این امکان را فراهم آوردند تا همه فرآیندها نظارتپذیر شود.
از سوی دیگر، با حمایتهای اجتماعی و مدنی از روزنامهنگاران مستقل و امکانی که توسعه فضای دیجیتال و رسانههای اجتماعی در شکستن انحصار گردش اطلاعات بین رسانههای بزرگ وابسته به قدرت فراهم کرده بود، باعث شد تا نسل جدید و قابلاعتمادی از فعالان حوزه روزنامهنگاری به وجود آید که بتواند بدون وابستگی به جریانات صاحب قدرت و ثروت، نقش ذاتی خود را بهعنوان نماینده افکار عمومی بازی کند.
گرچه این دسته روزنامهنگاران نیز از آزارها و تحت تعقیب قرار گرفتن لابیهای قدرت و ثروت در امان نماندهاند؛ اما پرداخت این بها برابر خدمتی که به کشور خود نمودهاند، چیزی از حلاوت کاهش تصاعدی فساد در کام آنها نکاسته است.
از ژولیان آسانژ، بنیانگذار سایت ویکی لیکس که اکنون با فشارهای دولت آمریکا و باند بینالمللیاش تحت تعقیب قضایی و بازداشت دولت انگلستان است، میتوان بهعنوان یکی از مصادیق این نسل نو نام برد.
گرچه او اکنون شرایط خوبی را سپری نمیکند؛ اما کارش در انتشار پشت پرده سیاستگذاران جنایتپیشه آمریکایی تأثیری ابدی و ماندگار در مهار بدمستیهای ناشی از توهم جهان تکقطبی به جای گذاشته است.
کارشناسان سیاسی بزرگترین تهدید فراروی ایران در آغاز قرن جدید را دیگر دشمن خارجی یا معادلات پیچیده منطقهای نمیدانند.
آنها معتقدند انقلاب اسلامی موفق شده است با گذر از مرحله امنیتسازی پایدار، این دغدغه را برای همیشه از مرزهای کشور دور نماید.
آن چیزی که این روزها تهدید اصلی محسوب میشود، فاصله طبقاتی زیاد در جامعه است که خود سببساز بسیاری از مشکلات امنیتی و سیاسی سالهای اخیر بوده است.
برای برطرف کردن این فاصله و ایجاد رفاه عمومی در جامعه باید روندی را طی کرد که در ادامه به آن بخشی که مربوط به این یادداشت میشود، اشاره خواهد شد.
مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره فضائل ملت نقش تعیینکنندهای را در اصلاح روندها به عهده دارد. مجلس باید با تصویب قوانین پیشرو، در زمینه ایجاد شفافیت فراگیر، گام نخست مبارزه با رانت و فساد را بردارد و سپس این جامعه مدنی است که باید با پرورش انسان سیاسی بر روندها و فرآیندها نظارت نماید.
پرورش انسان سیاسی نیازمند آگاهسازی جامعه است و ناگفته پیداست که این وظیفه بر دوش رسانهها گذاشته شده است تا بدون در نظر گرفتن منافع فردی و یا گروهی در این حوزه ورود نمایند.
وابستگی برخی رسانهها و روزنامهنگاران به منابع قدرت و ثروت که به علت شرایط بد اقتصادی و معیشتی رخ داده است، نیز یکی دیگر از موانع و ملاحظات در کشور ماست. البته رفع این موانع و حمایت از روزنامهنگاران مستقل نیز بر عهده قانونگذاران در مجلس شورای اسلامی است. نمایندگان مردم در مجلس باید در این زمینه نیز با تصویب قوانین حمایتی از جامعه مدنی، تمام محدودیتهای نظارتی اعم از حمایتهای حقوقی و مالی از این پروژه ملی را پیشبینی نموده و نظارت مستمر خویش بر روندها را گسترش دهند.
در کنار همه تحولاتی که باید در دستگاههای مختلف در زمینه ایجاد شفافیت شکل گیرد، حمایت از روزنامهنگاران، میتواند علاوه بر ایجاد توازن در ساختار مردمسالارانه نظام، با نظارتپذیر کردن امور، فرصتهای برابری را در اختیار همه آحاد جامعه قرار دهد و زمینه را برای کاهش فاصله طبقاتی فراهم نماید.
جامعه خوب همانقدر که به سیاستمدار خوب نیازمند است، به روزنامهنگار خوب و شجاع نیز محتاج است؛ روزنامهنگاری که با توشهای از اندیشه بتواند با شجاعت نقش اجتماعی خود در نمایندگی افکار عمومی را بهدرستی ایفا نموده و شتابدهنده پیشرفت کشور باشد.
نگارش: احمد عجم- معاون اسبق استاندار سمنان و دانشآموخته علوم سیاسی
انتهای پیام/۲۲۴۹/م/