اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت

رهبری جامعه اسلامی و متغیری به نام مردم

تاریخ تحولات پس از انقلاب اسلامی نشان می‌دهد، رهبران انقلاب از جایگاه رهبری و هدایت مردم؛ اصول و خط‌مشی‌های اساسی را برای پیشرفت و اجرای قسط بیان کرده‌اند لذا اگر رأی و نظر مردم خلاف این رهنمودها بوده، مسیر صبوری و هدایت را در پیش گرفته و در برابر رأی و انتخاب مردم ایستادگی نکردند، چرا که هدف غایی از تشکیل حکومت «رشد مردم» است.

فارس‌پلاس؛ حسین فتوحی در یادداشتی نوشت: 1- آیه 25 سوره حدید از جمله آیاتی است که صراحتا به لزوم تشکیل حکومت دینی توسط پیامبران اشاره دارد. خداوند در ابتدای این آیه می‌فرماید: «ما پیامبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزانِ عدل نازل کردیم تا مردم عدالت را بر پا کنند ...» نوشتار حاضر در مقام بحث پیرامون اثبات لزوم تشکیل حکومت دینی از دیدگاه قرآن نیست، گو اینکه در کنار آیات متعدد دیگر؛ اشاره‌‌ی آیه‌ی فوق به «میزان» و «برپایی عدل و قسط» خود دلیلی محکم در اثبات این موضوع است.

لیکن سؤال اصلی که این یادداشت در پی یافتن پاسخ آن است این پرسش مهم است که پیامبران و به تبع ایشان حاکمان دینی تا چه اندازه برای برپایی قسط و عدل در جامعه مبسوط‌ الید هستند؟

2- براساس رهیافت حداکثری از حکومت در اسلام؛ هیچ شخصی مجوز تشکیل حکومت و حکمرانی بر مردم را ندارد و تشکیل هر نوع حکومتی که در آن فرد یا گروهی بر سایرین حکمرانی کنند مصداق طاغوت و باطل است چرا که مستند به برخی آیات قرآن از جمله آیه‌ی «ان الحکم الا لله»[1] حق حاکمیت صرفا و تماما مختص ذات خداوند است و لاغیر.

لیکن قائلان به این رهیافت با استناد به برخی دیگر از آیات و روایات تأکید دارند فقط کسانی مجوز حکومت دارند که منصوب از سوی خداوند باشند یعنی پیامبران، امامان معصوم و فقهیان مأذون توسط امام معصوم.

3- حال به پرسش ابتدایی باز گردیم؛ شیوه‌ی برقراری قسط و عدل در جامعه اسلامی چگونه باید باشد؟ به عبارت دیگر آیا حاکم جامعه اسلامی موظف است به تنهایی برای اجرای قسط قیام کند؟ مفهوم مردم یکی از کلیدواژه‌های مهم و اساسی در مقام پاسخ‌گویی به این پرسش است. مطابق نظر قاطبه‌ی علما و مفسران شیعه؛ برقراری قسط و عدل وظیفه عامه‌ی مردم است نه شخص حاکم. ب

لکه وظیفه‌ حاکم جامعه اسلامی راهبری و هدایت جامعه به مسیر درست و تلاش برای تقویت ظرفیت‌های درونی افراد است؛ مسئله‌ای که آیه 25 سوره حدید نیز بر آن تأکید دارد. حجت الاسلام قرائتی در تفسیر این آیه اظهار می‌دارد: «فلسفه نبوت، ایجاد عدالت است و بعد از اتمام حجت از طرف خداوند (از طریق فرستادن پیامبران)، مسئولیت با مردم است که برای عمل و اجرا به پا خیزند.»

سیره‌ حکمرانی امیرالمؤمنین و امام حسن (علیهما السلام) به عنوان تنها امامان معصوم که برای مدتی کوتاه فرصت تشکیل حکومت یافتند نیز مؤید مسأله فوق است. سیری گذرا در سیره‌ امیرالمؤمنین (علیه السلام) نشان می‌دهد آن حضرت هر کجا همراهی مردم را در امور با خود داشته، کار را به سرانجام رسانده و قسط و عدالت را برقرار کرده و هر کجا که مردم از همراهی با ایشان سر باز زده یا کوتاهی کرده‌اند؛ اجرای عدالت با مانع مواجه شده و امیرالمؤمنین صرفا مسیر ارشاد، هدایت و موعظه مردم را در پیش گرفته است.

نمونه عینی این مسأله در تفاوت در نحوه‌ی برخورد با اصحاب جمل و نهروان با اصحاب صفّین قابل مشاهده است.

این شیوه حکمرانی در اسلام «ولایت» نام دارد که مفهوم اصطلاحی آن حکومت کردن براساس محبت و علاقه قلبی به مردم است. به بیان دیگر هدف حاکم اسلامی یا همان «ولی»، رشد ظرفیت درونی افراد جامعه از طریق ارشاد و راهبری ایشان به خیر است نه اجبار آنان به اجرای عدالت.

به همین دلیل است که امیرالمؤمنین هر کجا حمایت و همراهی قاطبه‌ مردم را با خود داشته با ظالمان و متجاوزان به حقوق خدا و مردم شدیدا برخورد کرده و هر کجا این همراهی کمرنگ یا تضعیف شده؛ تیغ اجرای عدالت علی نیز کند شده است. لذا می‌توان ادعا کرد که لزوم حضور فعال و نقش‌آفرینی مسؤولانه‌ مردم؛ تفاوت اساسی حکومت مبتنی بر ولایت با سایر انواع حکومت‌هاست.

4- طی سال‌های اخیر، نمایندگان برخی جریان‌های سیاسی که در طول دوران پس از جمهوری اسلامی بیشترین حضور را در قدرت داشته و مدیریت کلان حداقل دو قوه از سه قوه کشور را برای دوره‌های متعدد در اختیار داشته‌اند؛ در راستای سیاست فاصله‌گذاری با وضع موجود و تلاش برای قرار گرفتن در موضع اپوزیسیون نظام، محتوای قابل توجهی پیرامون مقصرنمایی از رهبری نظام در وجود برخی نارسایی‌ها و مشکلات، تولید و منتشر کرده‌اند.

رویکرد فوق که از ابتدا دارای همپوشانی تأمل‌برانگیزی با خطوط اصلی علمیات رسانه‌ای دشمن علیه جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ از سوی بعضی چهره‌های رسانه‌ای و فعالان سیاسی به صورت پر حجم منتشر گردیده است. لیکن آنچه در این آشفته بازار رسانه‌های مجازی مورد غفلت قرار گرفته، همین تفاوت ماهوی میان ولایت و حکمرانی است.

تاریخ تحولات پس از انقلاب اسلامی نشان می‌دهد، رهبران انقلاب از جایگاه رهبری و هدایت مردم؛ اصول و خط‌مشی‌های اساسی را برای پیشرفت و اجرای قسط بیان کرده‌اند لیکن اگر رأی و نظر مردم خلاف این رهنمودها بوده، مسیر صبوری و هدایت را در پیش گرفته و در برابر رأی و انتخاب مردم نایستاده‌اند چرا که هدف غایی از تشکیل حکومت «رشد مردم» است تا جایی که خود برای اجرای قسط و عدل به پا خیزند و این همان نکته‌ ظریفی است که امپراطوری رسانه‌ای مخالف انقلاب اسلامی و هم‌نوایان ایشان در داخل کشور تلاش وافری در پنهان نگاه داشتن‌اش دارند.

پایان پیام/ت

* پی‌نوشت:[1] انعام 57

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول