اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

نگاهی دیگر به فیلم کلاه قرمزی و بچه‌ننه

فرش قرمز مردمی زیر پای کلاه قرمزی

خبرگزاری فارس: هیچ کس فکر نمی‌کرد که کلاه قرمزی همان عروسک جذاب روزهای کودکی ما که اکنون و با وجود آنکه همپای ما عمری از آن گذشته است و پای به دهه دوم عمر خویش گذاشته، تک سوار سینمای ایران باشد.

فرش قرمز مردمی زیر پای کلاه قرمزی

به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، این روزها بیلبوردهای تبلیغاتی سطح شهر و همچنین سر در بیشتر سینماها، منقش به تصاویر عروسکی با کلاه قرمز است که بچه‌های دهه شصت و هفتاد، به‌خوبی آن را می‌شناسند و در خاطرات دوران کودکی خود این عروسک مرموز را نیز جای داده‌اند و اغراق نیست اگر بگوئیم که حافظه تاریخی بچه‌های دیروز و مردان و زنان امروز، به‌خوبی شیرین‌کاری‌ها و اطوارهای این عروسک را در خود جای داده است.

کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه، سومین فیلم سینمایی از سه‌گانه ایرج طهماسب با محوریت سینمای کودک است. طهماسب در سال 1373، برای نخستین‌بار کلاه‌قرمزی و پسرخاله را روی پرده سینما برد و با اقبالی که در آن سال، نصیب این فیلم شد، شخصیت کلاه‌قرمزی تبدیل به عروسک محبوب دهه هفتاد شد و در عمده برنامه‌های تلویزیونی که با ادبیات کودک سروکار داشت، طهماسب همواره از عروسک جادویی‌اش استفاده می‌کرد.

در سال 1381،  طهماسب بار دیگر وسوسه شد تا فرزند خوانده‌اش را برای دومین بار روی پرده سینما ببرد و این بار سروناز را در کنار کلاه‌قرمزی قرار داد و از نام او در عنوان فیلمش بجای پسرخاله استفاده کرد.

و این بار نیز با فاصله‌ای نزدیک به ده‌سال، کلاه‌قرمزی را با بچه‌ننه روی پرده آورده و بی‌اغراق، سینمای ایران را با شوکی جدید مواجهه کرده است؛ زیرا آمار و ارقام حاکی از فروش میلیاردی این فیلم است و پیش‌بینی‌های بعدی نیز حکایت از آن دارد که این فیلم در رده پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران قرار خواهد گرفت.

اما به‌راستی دلیل اصلی این میزان فروش در سینمای ایران چیست؟ البته باید یادآوری کرد که حداقل در دو سال اخیر سینمای ایران فیلم پرفروش کم نداشته است و مثال بارز آن را می‌توان در اخراجی‌ها، جدایی نادر از سیمین و یا ورود آقایان ممنوع مشاهده کرد.

اما نکته مهم این است که ژانر کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه متفاوت با تمام این فیلم‌ها است و شاید خود طهماسب نیز در هنگام ضبط سکانس‌های این فیلم، اصلاً به مخیله‌اش خطور نمی‌کرد که فیلمش با این استقبال روبرو شود و بعد از مشاهده علت استقبال مردمی، فعالیت‌های تبلیغاتی خود را آغاز کرد.

از نگاه جامعه‌شناختی، با توجه به رشد و توسعه تکنولوژی‌های ارتباطی و حضور پر رنگ ماهواره و ویدئو و تلویزیون و اینترنت در زندگی مدرن امروزی، میل به سینما رفتن در عموم مردم کاهش یافته است.

آنها زمانی حاضر می‌شوند پا در سینما بگذارند که مطمئن شوند در قبال پولی که در قبال سینما رفتن به غیر از خستگی و ترافیک و صف ایستادن و... می‌دهند، تفریحی کرده باشند و فیلم بتواند سرگرم‌شان کند.

اگر همین رویکرد را در قبال کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه به کار ببندیم، مشاهده می‌کنیم که آخرین ساخته ایرج طهماسب، از دو پارامتر اساسی برخوردار است؛ از سویی مفرح است و از سوی دیگر شخص‌محور است و این شخص کسی نیست جز کلاه‌قرمزی که در ابتدای این یادداشت اشاره شد که علاوه بر اینکه حافظه تاریخی بخشی از کودکان این مرزو بوم را تشکیل می‌دهد، برای کودکان نسل جدید نیز همچنان جذاب است و البته در این مسئله الگوپذیری آنها از والدینشان نیز بی‌تاثیر نیست.

باید عنوان کرد که در سینمای ایران مردم با سه دسته از فیلم‌ها سروکار دارند: دسته اول فیلم‌هایی هستند که نشاط اجتماعی را به آنها هدیه می‌کنند و مردم را با دغدغه خاصی مواجهه نمی‌کنند؛ یعنی مخاطب آنها را تنها برای همان لحظه می‌خواهد، برای همان لحظه می‌بیند و لحظه‌ای بعد نیز با خاطره‌ای خوب از یک تجربه مفرح خانوادگی سینما را ترک می‌کند.

کلاه‌قرمزی در این رویکرد، مردم را بر صندلی سینما میخکوب نمی‌کند، نیازی به تفکر ندارد، آنها را از درون مشکلات روزمره به زندگی به دنیای خلسه و بی‌تفاوتی پرتاب می‌کند و مردم در کنار دیدن فیلم، فرصت کافی برای خوردن چیپس و پفک نیز دارند!

در مقابل برخی از فیلم‌ها نیز متعلق به قشر دغدغه‌مدار جامعه است؛ فیلم‌هایی که ادعای داستان‌محور بودن دارند و مدعی هستند مسائل و مشکلات قشر متوسط امروزی را به تصویر می‌کشند؛ سعادت آباد و جدایی نادر از سیمین نمونه بارزی از فیلم‌های اخیر هستند.

این گروه از فیلم‌ها، در جذب مخاطب شاید تاحدودی نان نام کارگردان و عوامل سازنده خود را نیز می‌خورند. این فیلم‌ها، بازگوکننده بخشی از مشکلات انسان امروز و انسانی است که مناسبات مدرنیته کاملا او را احاطه کرده‌‌اند و استقبال مردمی از آنها را نیز می‌توان همدردی انسان امروز با خودش عنوان کرد.

دسته سوم فیلم‌هایی که تا حدودی در جذب مخاطب موفق هستند، فیلم‌های متعلق به ادبیات قهرمانی و فیلم‌هایی هستند که قهرمان‌محور هستند و البته این فیلم‌ها در سینمای امروز ایران بسیار نادر شده‌‌اند، زیرا دوره آنها مربوط به دهه 60 و هفتاد و شخصیت‌هایی مانند جمشید هاشم‌پور و مرحوم ایرج قادری بود.

با مقایسه سه دسته فیلم‌های عنوان شده، شاید دلیل استقبال مردمی از فیلم جدید ایرج طهماسب کاملاً مبرهن شده باشد، طهماسب نه به دنبال مرثیه‌سرایی برای انسان مدرن است و نه به دنبال آرتیست بازی و یکه‌بزن شدن است.

طهماسب با زیرکی خاصی، فیلمی مفرح ساخته که هم نسل امروز می‌تواند آن را ببیند و لذت ببرد و هم دست بر روی نوستالژی انسانی گذاشته و خاطرات دهه شصت و هفتاد را از پس ناخودآگاه ذهن جوانان آن دوره بیرون کشیده و بار دیگر در میدان دید آنها قرار داده است.

بنابراین راز موفقیت کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه در سه پارامتر مفرح بودن، نسل امروز و نسل دیروز نهفته است.

-------------------------------------------

یاداشت: محمداسماعیل شیخانی

-------------------------------------------

انتهای پیام/ی10

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول