سرنوشت یادداشت‌ها و تلاوت‌های فرمانده پادگان ولیعصر(عج)/ حافظ قرآنی که کسی از حافظ بودنش خبر نداشت

به گزارش خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس در ادامه دیدارهای جامعه قرآنی با خانواده‌های معظم شهدا هیأتی قرآنی در معیت حنانه خلفی حافظ خردسال و نابغه قرآنی کشور به دیدار خانواده شهید علی اکبر شاهمرادی رفتند.

استقبال گرم مادر شهید از حنانه خلفی از نکات جالب این دیدار بود و مادر شهید به محض دیدن حنانه او را به اسم صدا کرد و در آغوشش گرفت.

مخالفت مادر شهید با تصویربرداری و عکاسی از وی هم موضوع دیگر دیدار بود و حتی این مادر شهید توصیف چندانی هم از فرزندش نکرد و فقط در یک جمله به حاضران گفت: فرزندم از خودش و کارهایش چیزی نمی‌گفت. ما فقط می‌دیدیم که به جلسات قرآن می‌رود، پاسدار بود اما هیچگاه با لباس پاسداری به منزل نمی‌آمد. بعد از شهادتش فهمیدیم که حافظ کل قرآن و فرمانده پادگان است.

حافظ کل قرآن و فرمانده گردان الحدید

در ادامه یکی از همرزمان شهید به بیان اوصاف این شهید عزیز پرداخت و گفت: شهید شاهمرادی حافظ کل قرآن و فرمانده گردان 8 الحدید لشکر محمد رسول‌الله(ص) و از دانشجویان پیرو خط امام در جریان تسخیر لانه جاسوسی بود.

شهیدی که اثری از خود به جای نگذاشت

این شهید عزیز حافظ قرآن و فرمانده پادگان ولیعصر(عج) بود اما خانواده‌اش خبر نداشتند. همه کارهایش مطابق با دستورات قرآن و اهل‌بیت‌(ع) بود. قبل از آخرین اعزام همه دست‌نوشته‌ها و نوارهای تلاوتش را به مادر می‌دهد و می‌گوید: اینها را در رودخانه بریز و از بین ببر، نمی‌خواهم هیچ اثری از من باقی بماند.

به حق‌الناس بسیار توجه داشت و هرگاه با موتور نیمه‌های شب به خانه می‌آمد و موتورش را خاموش می‌کرد و از سر کوچه تا منزل با موتور را با دست می‌آورد تا مبادا برای همسایه‌ها مزاحمت ایجاد کند.

به یاد دارم من یکی از سوره‌های قرآن را حفظ بودم و در جلسه شروع کردم از حفظ خواندن، شهید که استاد جلسه بود به من گفت: هنگام خواندن قرآن به آیات نگاه کن. خودش حافظ کل قرآن بود اما به دلیل اینکه همیشه قرآن را از روی مصحف می‌خواند هیچگاه حافظ بودنش را متوجه نشدیم.

بسیار به بیت‌المال اهمیت ‌می‌داد اگر در پادگان کار ضروری پیش می‌آمد و در ایام غیر شیفت در پادگان می‌ماند به هیچ وجه حتی یک چای هم نمی‌خورد.

فرمانده پادگان بود اما خودش سرویس‌های بهداشتی را نظافت می‌کرد

شاگرد قرآن جلسه رهبر معظم انقلاب بود و در مسابقات هم چند عنوان کسب کرده بود اما کسی خبر نداشت. با این که فرمانده پادگان بود اما خودش سرویس‌های بهداشتی را نظافت می‌کند. جوانان را به ازدواج توصیه می‌کرد و پول‌هایش را به آنان برای ازدواج قرض می‌داد.

در ادامه یکی دیگر از همرزمان شهید به بیان خصوصیان شهید شاهمرادی پرداخت و گفت: پدر شهید شاهمرادی رزمنده دفاع مقدس و جانباز شیمیایی بود. وی بابت جانباری و پدر شهید بودنش هیچ تسهیلاتی دریافت نمی‌کرد و حتی کارت بنیاد شهید هم نداشت. این شهید عزیز از نسل چنین پدری بود و بسیاری از خصوصیات اخلاقی را از پدر به ارث برده بود.

نباید پاسدار‌ها از غذا‌هایی که مردم توان تهیه آن را ندارند بخورند

گردان ما برای حفاظت مجلس شورای اسلامی انتخاب شد. شهید شاهمرادی به من دستور داد به بچه‌ها بگو در مجلس غذا نخورند. گفتم چرا؟ گفت: مردم با مشکلات متعدد روبرو هستند، گوشت کمیاب و کوپنی است، پس نباید پاسدارها از  غذاها‌یی که مردم نمی‌توانند برای خود تهیه بخورند.

تلاوت قرآن در شب عملیات و زیر حجم سنگین آتش دشمن

در شب عملیات رمضان و در حجم سنگین آتش دشمن از پشت سرم صدای قرآن می‌آمد با نور منور دیدم شهید شاهمرادی مشغول خواندن قرآن است گویا اصلاً جنگی در کار نیست و در نهایت آرامش قرآن می‌خواند.

به گزارش فارس، شهید علی‌اکبر شاهمرادی متولد سال 1340 است و در روز 3 خرداد 1361 به شهادت رسید.

وصیت‌نامه شهید

و سلام خدا و رسول خدا و ائمه معصومین علیهم سلام‌الله بر امام بزرگوار امت شهید پرور و معظم ایران خمینی طاغوت شکن باذن الله، کسی که اراده خدا برای تحقق بخشیدن احکامش در او تجلی شده است، بزرگمردی که بار گران انسانیت را که آسمانها و زمین و کوهها از پذیرفتن آن سر باز زدند با کمال استواری و عظمت بر دوش کشیده است، نشانه بارز حق تعالی است و حجت خدا بر خلق و خلاصه، عصاره مهدی موعود امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف. هر کسی او را رد کند، بقیة الله اعظم را و همین‌طور پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را رد می‌کند و بالاخره کافر است.

پدر و مادر عزیزم که حق بزرگی بر ذمه من دارید و واسطه فیض الهی در خلق من بودید، می‌دانم که نتوانسته‌ام کمترین دینی نسبت به شما ادا نمایم، چون از بنده عاصی و گنه‌کار که شکر نعمات خدا را به جا نمی‌آورد چه انتظاری می‌توان داشت. ولی بدانید فرزند سرافکنده شما را لطف الهی شامل شد و با چشم باز در راهی که ولی امر عظیم‌الشأن به ما نمایاند قدم برداشت و جان باخت.

با اینکه نمی‌توانم در تمام عمرم سراغ عملی را گیرم که بوی خلوص بدهد و تعفن ریا از آن بر نیاید، شاید سرخی خونم را و بدنم را جزء شهدا محسوب نمایند و شاید همین باعث حرکتی شود و مصداق روایت: «ان الله یوید هذا الدین بالرجل الفاجر و باقوام لاخلاق لهم» « خداوند این دین را توسط مرد فاجری قوام می‌بخشد» بر شما باد صبر بر مصائب و الحاف خفیه الهی که از صفات یاران حق است.

به شما توصیه می‌کنم تا جایی که می‌توانید امام خمینی را بهتر بشناسید و ارادت و تسلیم و اطاعت خود را نسبت به این مرد آسمانی بیشتر کنید. از خواهرانم می‌خواهم در تهذیب نفس و تربیت اولاد بیشتر بکوشند عفت و عصمت را از بانوان بزرگ اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها درس گیرند و سعی کنند فرزندانشان را از پیروان امام و حزب‌اللهی‌های اصیل تربیت نمایند تا شهد عبادت را بچشند که شیرینی شهادت بر آن کام خوشایندتر است. مدارای با همسر را از یاد نبرید و همچنین از همسران آنها چنین تقاضائی دارم.

امیدوارم با رفتن من تمام مسائل گناه‌باری که نام شوخی و مزاح داشت برچیده شود و میدان برای معارف الهی بیش از پیش باز گردد. اگر توانستید بیشتر خیرات کنید و رد مظالم بدهید. اگر جنازه‌ام به دست شما رسید و مناسب بود در مراسم غسل و کفن شدیداً حفظ حجاب بدنم را رعایت بنمایید و به جای صرف هزینه بیخود، هیئت عزاداری برای عزیز زهرا سلام الله علیها و شهدای کربلا بگیرید.

انتهای پیام/