اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

به مناسبت هفته پاسدار

ما پاسداران حریم عشق و شهادتیم

خبرگزاری فارس: در روزگاری که عده‌ای، خود را به فراموشی سپرده‌اند، ما بر برج‌های بلند اعتقادمان به قبله آفتاب ایستادایم‌ و انتهای دوردست ارزش‌ها را پاس می‌داریم، ما پاسداریم و پاسدار می‌مانیم.

ما پاسداران حریم عشق و شهادتیم

به گزارش خبرگزاری فارس از زرند، سوم شعبان سالروز تولد حضرت سیدالشهدا (ع) است که از سوی رهبر کبیر انقلاب اسلامی به عنوان روز پاسدار نامگذاری شده است.

در این روزگار توفانی ما همچنان پاسدار باقی مانده‌ایم در این شب ظلمانی چشم بر کوکب هدایت دوخته‌ایم و بر تاب عشق ولایت سوخته‌ایم از من و مایی رهیده‌ایم و به ساحل رهایی رسیده‌ایم ما همچنان پاسدار مانده‌ایم چنان روح جاری‌ و در لطافت تنفس سپیده‌مان ساری است. 

ما پاسداران حریم عشقیم، عشق سرخ، شناسنامه هویت ما شهادت ماست، تاریخ تولد ما عاشورا است و سرزمین آرمانی ما کربلا، ما شاگردان بدون غیبت مکتب حسینیم، ریشه‌هایمان در خون ثارالله بالیده است، ما فریاد حسین (ع) از حلقوم تنگ زمانه‌ایم، ما خرقه سبز عشق را بر اندام شور‌انگیز زندگی پوشانده‌ایم و بر رحمان ساغری از باده حسین (ع) نو‌شانده‌ایم و دست عظمت عاشورا، سیمای رزممان را یار است.

ما از سلاله آنانیم که پاره‌های دلمان را بر حریم روشن عشق و معرفت دوخته‌ایم و در خزانه سرالاسرار، گوهر گرانبهای فضیلت شور و شعور اندوخته‌ایم، ما سایه‌های خورشیدیم‌، خورشید نینوا‌ که این متابعت را اگر یافته‌ایم خوش یافته‌ایم چه دل‌آرا بافته‌ایم.

ما نیزه‌های بلند آفتابیم که به قلب ظلمت‌ها نشانه رفته‌ایم، رمیده‌دلانی که اگر به پای خویش در سماع آیند به دو‌ششان باز برند و اگر به تماشای معرکه بنشینیم، لاله‌های مهاجر این دیار چشم دل ما را باز خرند، ما مسافران جاده نوریم، آسمان پر‌ستاره تصویر گام‌های روشن ماست.

ما پاسداریم با چشمان حسین (ع‌) به هستی نگاه می‌کنیم، ما پاسداریم‌ در فضای یاد حسین (ع‌) تنفس می‌کنیم، ما پاسداریم، خانه‌هایمان را با برق نگاه او روشن می‌کنیم، ما پاسداریم، نبض حیاتمان با جریان خون عاشورا می‌زند، ما پاسداریم‌ و یک جغرافیا را بیشتر نمی‌شناسیم.

جغرافیای کربلا چنین است که میلاد حسین (ع‌) سالروز تولد ماست، ما به پهنای یک تاریخ سر برافراشته‌ایم، ما بر فراز کوهساران ایستادگی و بیکرانگی ایستاده‌ایم، زیرا به عاشورای حسین (ع‌) تکیه داده‌ایم.

حیات و زندگی ما تصویری از مبارزه در آئینه تاریخ شد، حیات سبز ما از چشمه رگ‌های شهیدانمان می‌جوشد، حسینی بودن و حسینی ماندن همیشه سرخ است، بودن ما از چشمه‌های درد می‌نوشد و خوب بودنمان از چشمه‌های خون، خون طلسم رهایی و آزادگی است.

وحی‌ پیام آسمان به سوی زمین است و خون پیام زمین برای آسمان‌ و شهیدان ما پیامبران خاکند به سوی اهالی آسمان، چرا که شهادت میلاد دانایی است و پرواز بینایی، شهادت میلاد عرفان و دامان خون و شکوفایی حقیقت است بر شاخ‌ساران بلند جان‌ و شهید خورشیدی هماره درخشان در آیینه میعاد رزم‌، چشمه هماره جاری که سر آفرینش لاله‌ها این تصویر سرخ دردهای زمین را تفسیر می‌کند، شهادت رمز جاودانگی و حلول در روح ابدیت است و شهید بی‌کرانه‌تر از کرانه‌های زمان و مکان.

ما پاسداران از نسل شهادتیم‌ از قبیله سرخ جامگان کربلایی‌ فرزندان رزم و حماسه‌ایم و از تبار سودائیان شهادت، شهادت تفسیر تضاد نمای عقل و جنون است و شهید با بلوغ عقل در اوج جنون‌ با پیراهنی به سرخی خون، همراه با ترنم او از پیکار در معراج عشق خویش مستانه پایکوبی کرده است.

ای شهید، ای پرچم همیشه در اهتزاز و ای سرود سرخ فام آفرینش، ای آیت پر تلولو ایمان، ای شکافنده طلسم خزان آدمیان، ای مشعل هماره تابناک ظلمت زندگی، با ما سخن بگو، با ما از روحانیت صبح رسیدن، از سپیده‌دمان روزگار وصل، از اذان خون در مشهد خاک سرخ‌، از سواران عرصه طلوع‌، از فریاد بلند اختران عشق بگو.

برخیز ای شهید، ای سفیر تند پای میدان نبرد ور‌طه‌گاه تنگ دنیای ما انتظار تو را می‌کشد، ای شهید بشتاب که زندگی ما را کُشت، ای شهید بشتاب که بند‌ه‌ای بس گرانی بر دست و پایمان افکنده‌اند، امروز بیش از هر وقت دیگر به پیام خون تو محتاجیم، رگ‌های زندگی ما در انتظار معنویت به فریاد آمده‌اند.

این کویر تشنه چشم انتظار قطره‌ای از دل آسمان است، خداوندا دریچه‌های آسمانی شهادت را بگشا که از دست زندگی به تنگ آمده‌ایم.

کجاست جبهه‌ای که ما را از زندان خاک رها می‌کرد، جبهه‌ای که روزهایش آفتابی‌تر از طلوع و شب‌هایش لطیف‌تر از حریر بود، با شب‌های جبهه بود که دست تمنا بر دامن یار می‌زدیم، با شب‌های جبهه بود که درد را زمزمه می‌کردیم و هزاران آفتاب ایمان را در سینه‌هایمان به مهمانی طلوع می‌بردیم.

در شب‌های جبهه بود که کلید درد‌های ملکوت را در زیر پرده‌های ضخیم شب می‌یافتیم، با شب‌های جبهه بود که به معراج ‌می‌رفتیم، با شب‌های جبهه بود که با خدا عشق‌بازی می‌کردیم، با شب‌های جبهه بود که بر گام‌های فرشتگان اقتدا می‌کردیم، یادش به خیر جبهه، لبخند زندگی بود، دستان پر از لطف خدا، آغوش مهربانی که با شهادت ما را نوازش می‌داد.

بازار پر هیاهویی برای تجارت ابدیت شکارگاه جاودانگی، گنجینه بیکران درد که لحظه‌هایش زندگی را، عاشقانه زیستن و عارفانه سپری ‌کردن را تفسیر می‌کرد، جبهه دریایی بود که با پیوستن به او احساس قطره بودن را از آدمی می‌گرفت و تا کرانه‌های دریا شدن وسعتمان می‌داد.

شب حمله، شب پرواز، شب معراج، شب رهایی، شب رفتن و دیگر نیامدن و دیوانگی عاشق ذبح شدن‌ و سر‌مستانی که سرخوش از باده عشق به قربانگاه می‌رفتند، جبهه، محل خداحافظی بود، خداحافظی با هر من و مایی.

ای سرور شهیدان خفته در خون سرخ، کربلای تو مدفن خاموش پیکری بی‌توان نیست، خاک مزار تو آتشفشان آیات نور عرش است، حلقه اتصال ناسوت و ملکوت، سایبانی از بال فرشتگان که هر خسته دلی را آرامش و امید می‌بخشد، پلی که ما را به عرش پیوند می‌زند، گلبانگ پیام آسمانی‌ات هماره در قلبهایمان جاری است.

"کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا‌" ما زندگی را از تو وام می‌گیریم، ما همواره به یاد تو، کربلای تو، دردهای تو، مظلومیت بی‌کران تو و خون سرخ هماره جوشان تو‌ییم، تو نیز به یاد ما، این زنجیریان پای در بند باش.

آری ‌ما پاسداران حریم عشق و شهادتیم.

............................................

یادداشت از پاسدار حسین بخشی

............................................

انتهای پیام/صا10/ژ1001

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول