به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، در آستانه تحویل سال نو ایرانیان به رسم گذشته برای خرید شب عید در بازار حاضر میشوند، شاید این موضوع زیاد به اوضاع نابسامان اقتصادی برنگردد، این یک سنت است و کسانی که کمترین درآمدی هم دارند سعی میکنند، بسان تحویل فصل نو حداقل فرزندان خود را نونوار کنند و ایام را با یک تغییر محسوس به سرانجام برسانند.
اما حکایت بازار و فروشندگانی که در این ایام مترصد فروش کالای خود هستند، جالب و گاهی نیز نگرانکننده است و البته همه این رفتارها معلول اوضاع اقتصادی است که گریبان همه را گرفته است.
در بازار نخستین تغییر را در قیمتهایی مشاهده میکنید که پس از دو هفته نمود پیدا کرده است، از یک عابر که به همراه دخترش برای خرید آمده است و از مانتوفروشی حوالی میدان سرخواجه گرگان خارج میشود، پس از معرفی، میپرسم، قیمتها چگونه است؟ وی سری به تاسف تکان میدهد و میگوید: هفته قبل به این مغازه آمده و مانتوی 70 تومانی را انتخاب کرده بود و امروز برای خرید آمده بود اما دیده که اتیکت 98 هزار تومانی را چسباندهاند.
داخل مغازه میشوم؛ مشتریهای این مغازه به مراتب کمتر از مشتریانی است که قبلاً میدیدم؛ اکثر کسانی که حضور دارند فقط به البسه نگاه میکنند، یا قیمت میپرسند و سپس از مغازه خارج میشوند.
به فروشنده خود را معرفی میکنم و سپس از وضعیت فروش میپرسم، میگوید: هفته قبل به خاطر عیدانه به مراتب مشتری بیشتری داشتیم، اما این هفته فروشمان حداقل 70 درصد کاهش پیدا کرده است.
از وی میپرسم، چرا قیمتهایتان نسبت به هفته قبل افزایش پیدا کرده؟ مدعی میشود که جنسهای تازه به فروشگاه آمده و از مبدا گران است، حرفی که باور کردنی نیست یا حداقل پذیرفتن آن مشکل است، چراکه اکثر اجناس موجود، هفته قبل نیز در مغازه بودهاند و از جایشان تکان نخوردهاند.
سراغ فروشگاه لوازم خانگی میروم؛ به عنوان مثال قیمت اطو بخار را میپرسم، قیمت یک مارک معتبر را 220 هزار تومان اعلام میکند و مدعی میشود که جنس اصل اصل است و دیگر توضیحات معمول با زبان خاص مشتریپسند.
از او خداحافظی میکنم به سراغ مغازههای دیگر میروم، برخی آن محصول را نداشتند اما محصولات دیگر از کشورهای آسیای میانه را به قیمت بالاتری ارائه میکردند.
به مغازههای دیگری سر زدم که آن محصول را داشتند جالب اینجاست یک فروشنده این محصول را به قیمت 190 هزار تومان و دیگری به قیمت 150 هزار تومان ارائه میکرد و البته هر دو فروشنده مدعی بودند که اصل است.
اما داستان بقالیها و سوپرمارکتهای کنار خیابان و کوچههای گرگان حکایت دیگری است، به داخل سوپرمارکت آشنایی در داخل شهر و حوالی پنج آذر گرگان میروم، از صاحب مغازه از وضعیت بازار و فروش میپرسم، میگوید: خریدها کمتر شده و اکثر مردم به خرید عمده از بنکدارها روی آوردهاند.
عباس کریمی با تاکید بر کم شدن ارزش افزوده دخل وی نسبت به ایام مشابه اضافه میکند: بسیاری از مشتریهای ثابت خود را از دست داده یا کاهش خرید از سمت آنان را تجربه میکند، اما باز هم فروش خود را دارد.
وی ادامه می دهد: با توجه به نوسانات بازار و قیمت خرید، در برخی موارد روزانه شاهد افزایش قیمت هستیم و این موضوع موجب شده که مردم به خرید از بقالیها کم رغبت شوند.
در این بین یک مشتری با وی سر قیمت کالا که با درج قیمت با قیمتی که وی ارائه میکند متفاوت است چانه میزند، از وی میپرسم: چرا قیمت شما با نرخ درج شده بر آن محصول فرق میکند: مدعی میشود که این محصولات را تازه خریده ولی گویی قیمت آن همان قیمت قبلی است.
وقتی به مغازه مشابه دیگری میروم، تقریباً وضع به همان شکل است منتها برخی اقلام مثل آجیل از جمله تخمه آفتابگردان قیمت متفاوتی با فروشنده قبلی دارد و حدود 40 درصد ارزانتر است.
افزایش قیمت را در دیگر محصولات کارخانهها نیز مشاهد میکنیم، امری محسوس که با گفتن این جمله صاحب مغازه بیشتر نمود پیدا میکند؛ آن هم این جمله: اجازه بدهید، نگاه کنم ببینم که جنس افزایش قیمت داشته یا نه!
به سراغ یک مغازه میوهفروشی میروم از وی از کسب و کار میپرسم، محمد که سالهاست مغازهاش در خیابان ملل، میوه عرضه میکند از ناثباتی بازار گله دارد.
وی اضافه کرد: دیروز گوجهفرنگی را به قیمت 2 هزار تومان خریدهام و امروز همان گوجه در میدان کمتر از یکهزار تومان بود، این وضعیت یعنی اینکه من که از میدان 100 کیلو گوجه 2 هزار تومانی خریدم امروز باید با ضرر آن را تحمل کنم.
این بازاری باسابقه، مهمترین دغدغه خود و دیگر فروشندگان را نبود یک وضعیت ثابت میداند و معتقد است در این وضعیت همه ضرر میکنند، هم فروشنده و هم خریدار.
مسئولان گرگان پاسخگو نیستند
برای آن که یکطرفه به قاضی نرفته باشیم با اداره کل صنعت، معدن و تجارت استان تماس میگیرم اما مسئول بخش بازرسی و تنظیم بازار این اداره کل با ارائه این مطلب که اگر میدانستم رسانه هستید هرگز صحبت نمیکردم و فقط به احترام رسانه شما گوشی را برداشتم، از دادن هرگونه پاسخی طفره میرود و اعلام میکند که به هیچوجه پاسخگو نیست.
متاسفانه با توجه به عدم پاسخگویی دولتیها به سراغ بخش خصوصی میروم و نخستین گزینه برای سوال اتاق بازرگانی استان است که با وجود پیگیری فرصت گفتوگوی تلفنی با وی نیز میسر نشد.
به سراغ رئیس مجمع صنفی استان گلستان میروم، ایشان با اشاره به وضعیت اقتصادی کشور، همه این نوسانات را ناشی از تغییرات ارزی و دیگر متغیرهای تاثیرگذار از جمله فقدان همخوانی عرضه و تقاضا میداند.
حسین خلیلی اضافه کرد: با وجود کنترل و نظارت این مجمع که روزانه انجام میگیرد، نوسانات در صنوف مختلف که عمدتاً بخش خصوصی هستند، وجود دارد، اما این نوسانات منطبق بر اوضاع اقتصادی جامعه است.
وی با اشاره به موضوع عیدانه معتقد است افزایش نقدینگی در جامعه و افزایش التهاب خرید موجب شده تا زمینه برای نوسانات بازار بیشتر فراهم شود و اکنون که التهاب بازار فرو نشسته، افزایش قیمتها بیشتر به چشم میآید.
حاصل تزریق پول به بازار تورم است
خلیلی معتقد است؛ حاصل تزریق پول به بازار تورم است و باید به جای این کار دولت تلاش خود را بر ثبات تولید و عرضه متمرکز کند.
وی یادآور شد: چنانچه بازار حداقل شش ماه ثبات داشته باشد، میتوان از هرگونه افزایش قیمت و نوسان غیرمنطقی جلوگیری کرد.
این بازاری با تجربه در زمینه افزایش قیمت غیرمتعارف برخی اصناف یادآور میشود: باید پذیرفت که حاصل فروش کالا برای هر صاحب مغازهای سرمایه است، در این اوضاع بیثبات، وقتی کالایی افزایش قیمت پیدا میکند، مغازهدار چنانچه بخواهد کالای قبلی خود را به همان قیمت قبلی بفروشد، دیگر قدرت خرید برای تهیه آن کالا برای دورههای بعد نخواهد داشت.
وی به موضوع ایران خودرو و قیمتهای این مجموعه اشاره میکند و عنوان کرد: در ایران خودرو پیش از افزایش قیمتها، 100 هزار خودرو در پارکینگ آن شرکت وجود داشت که با دلار یکهزار و 300 تومانی تولید شده بودند ولی اکنون این شرکت آن را با قیمتی چند برابر عرضه میکند و حتی مدعی است که با قیمتهای مصوب هم ضرر میکند.
رئیس مجمع صنفی استان گلستان اذعان داشت: وقتی دولت با وجود همه تلاش خود حریف دو شرکت معظم تحت اختیار خودش نمیشود، چطور باید انتظار داشت بتوان بازاری را که مبنای آن منفعت و سود است کاملاً کنترل کرد.
خلیلی با اشاره به موضوع انصاف به عنوان مهمترین صفت یک صاحب صنف تصریح کرد: با این شرایط انصاف کارآیی نخواهد داشت و منطق جاری نخواهد بود.
با نگاهی گذرا بر آنچه بدان پرداخته شد باید گفت مهمترین دغدغه بازار ثباتی است که فعلاً اثری از آن نیست و تا این ثبات ایجاد نشود نمیتوان به آرامش بازار و عرضه منطقی کالا چشم امید داشت.
با توجه به فقدان پاسخگویی مسئولان، پاسخ منطقی به خیلی از سوالات طرح شده وجود ندارد اما یک سوال مهم همچنان پابرجاست که چرا انصاف دیگر در بازارهای ایران جایی ندارد
انتهای پیام/83002/غ40/ف4004