شگردهای رسانه‌ای در علوم شناخت|تکنیک بیست‌ویکم: فصل پیله، پروانه مرده

خبرگزاری فارس- گروه رسانه: برای آنکه به پختگی برسیم و پروانه شویم ابتدا باید کرم پیله بود، به عبارتی باید از صفر شروع کرد، این رمز ورود به طبیعت زیباست. شیوه زیست پروانه در دنیای خبر تبدیل به شگرد شده که به مخاطب می گوید باید همه ذهنت در اختیار من باشد. این شگرد را اصطلاحا ” فصل پیله، پروانه مرده “ می گویند.

در این شگرد رسانه ای مخاطب باید از ابتدا تا انتها ذهن خود را به رسانه مذکور بدهد تا آن را شکل دهند. در بحران ها و آشوب ها این مساله بسیار فراگیر است. در این میان رسانه هم احساسات و هم عقل مخاطب را در دست می گیرد و به او اجازه نمی دهد از منبع دیگری تحلیل متفاوتی بشوند، اینجاست که  پروانه ذهن به دنیا نیامده می میرد.

علیرضا داودی کارشناس‌ ارشد رسانه و علوم شناختی در گفت وگو با فارس، ضمن تشریح کارکرد رسانه‌ های فارسی زبان بیگانه درخصوص تکنیک ” فصل پیله، پروانه مرده “ گفت: در حوزه شناختی رسانه‌ها معمولاً برای این که مخاطب زنده را به مخاطب مرده تبدیل کنند، اصرار به تبدیل شدن آن به پروانه شدن دارند.

وی افزود: مقدمه پروانه شدن، کرمی است که باید در پیله ای قرار گیرد و بعد به پروانه تبدیل شود، رسانه های بیگانه براساس این شگرد از ابتدا مخاطب را از حالت کرم بودن خارج می کنند تا به پیله ای برسد که در درون پیله رشد کند، بعد بشکافد و پروانه وار بیرون بیاید.

وی درباره کارکرد رسانه در این زمینه گفت: رسانه درصدد است اول حس کرم بودن را به افکار عمومی القا کند، یعنی رشد نیافتگی، یعنی هر آینه می توانید پروانه بشوید، مگر اینکه خودتان نخواهید.

داودی افزود: بنا بر این بر اساس این افکار یک پیله ای دور ذهن مخاطب می پیچند  که مخاطب هم به بافت آن کمک می کند. به این صورت که مانع ورود اطلاعات صحیح به ذهن خودش می شود و فکر می کند هرچه این ممانعت بیشتر و محکم تر شود،  فصل پروانگی اش زودتر اتفاق می افتد، اینجاست که مخاطب به همین بهانه دور خودش را پیله بسته و نمی گذارد هر حرف حق و درستی را بشنود، در واقع زیست بوم و زیست محیطِ تبدیل شدن را، خفه می کند و پروانه کرم و ذهن، مراحل را طی می کنند، اما دقیقاً پروانه مرده است.

کارشناس‌ ارشد رسانه و علوم شناختی افزود: کجا رسانه ‌ها از این تکنیک عملیات شناختی  استفاده می‌کنند آنجایی که یک موضوع را مطرح می کنند که عمدتا منجر به از بین رفتن یک سری از آدم ها می شود مانند اتفاقات و قضایای سال ۸۸ ، سال ۹۶ ، سال ۹۸ ، سال ۷۸  و ذهن را روی این موضوع می بندند.

داودی گفت: بنابراین ذهن فقط به سمت رسانه های بیگانه و رسانه های معاند، سوق پیدا می کند به این صورت که مخاطب دیگر حرف حق را نمی شنود، حرف حقی که در داخل گفته می شود را نمی شنود، فکر می کند با بستن این پیله و مسدود کردن مسیر اطلاعات صحیح یا انتخاب مسیر اطلاعات‌ غلط به جای انتخاب اطلاعات صحیح دارد به پروانه شدن و رشد یافتگی خودش راه پیدا می کند، دقیقا اینجاست که ذهن را می کشد، بنابراین در فصل پیله و پروانه مرده، اصطلاحا ذهن های منجمد را ملاحظه می کنیم.

کارشناس‌ ارشد رسانه و علوم شناختی ادامه داد: تکنیک کشته سازی که در عملیات روانی استفاده می شود در عملیات شناختی، یکی از ایستگاه های کشتن آن پروانه است برای همین است که می گویند در فصل پیله و پروانه مرده، مخرج مشترک می شود فصل مردگی و رسانه های بیگانه با این شگرد، برای ذهن های مرده، سنفونی می گذارند که مخاطب احساس کند در یک هارمونی قرار دارد در حالی که هارمونی نیست آغاز مرگ هست.

داودی افزود: کار رسانه ها، جا به جا کردن اطلاعات CO2 با O2 است یعنی ذهن خفه می شود، برای همین است که خفگی ادراک و مردگی برداشت، نهایتا مرگ ذهنی در پی خواهد داشت.

وی تاکید کرد: فصل پیله و پروانه مرده، جزو پیچیده ترین تکنیک های عملیات شناختی است که در ادبیات خودمان تحت عنوان تسلط بی بصیرتی، عدم تسلط بر بصیرت از آن یاد می شود.

شگردهای رسانه ‌های بیگانه برای تغییر ذهن مخاطب فارسی زبان هر روز بیشتر می ‌شود، شناختن و درک این جنگ شناختی قسمتی از سواد رسانه‌ای مورد نیاز امروز ایران‌مان است. بنابراین رسانه ‌ها تلاش می کنند مطابق اهدافی که دارند در این فرآیند دخالت کنند. ایجاد، تغییر یا تقویت باورها، از کارکردهای رسانه ها در همراه سازی مخاطبان است.

رسانه ‌ها می‌ توانند با ایجاد خوراک لازم برای ذهن مردم از نشخوارهای ذهنی رسانه های بیگانه برای مردم جلوگیری کنند. ذهن انسان هم مشابه جسم به خوراک احتیاج دارد و اگر خوراک لازم و با آگاهی به ذهن داده نشود از در دسترس‌ترین مطالب که بعضا شاید صحیح هم نباشد، تغذیه خواهد کرد.

استفاده از ظرفیت‌ های علوم شناختی به ما کمک خواهد کرد که سوگیری‌های شناختی در مورد مثلا کرونا به حداقل برسد و ذهن از لنگر انداختن دور بماند. نگاه‌های غیرواقع‌بینانه به کرونا در دو سوی طیف واقعیت قرار می ‌گیرند که اضطراب‌های روان‌شناختی ناشی از مرگ در یک سوی این طیف و در سمت دیگر انکار بیماری قرار دارد.

همانگونه که پیام های آگاهی بخش و مهارت افزا موجب شناخت دقیق تر از شرایط موجود شده و منجر به رفتاری مبتنی بر هوشمندی می شود، به همان میزان اخبار منفی، شایعات و اطلاعات گمراه کننده نیز منجر به تولید اضطراب می شود و در صورت تعدد مطالب، حتی موجب فلج خبری یا همان سِر سازی افکار عمومی و گونه ای از بی تفاوتی و بی واکنشی نیز می شود که در زمینه اخبار مربوط به کرونا ما میزان بارش اخبار و اطلاعات و تاثیرات شناختی آنها را مورد توجه قرار ندادیم.
بدون تردید خوانش مستمر اخبار موجب تاثیرات بر حوزه شناختی افراد و رفتاری منفعلانه در برابر سیل اطلاعات خواهد شد، اطلاعاتی که دانستن و ندانستن آنها نیز تاثیر قابل تاملی بر روی وضع مخاطب ندارد.

مجموعه برنامه کوتاه ”روایت رنگ‌ها“  روایتی از تکنیک ‌های جنگ شناختی است که در شبکه رادیوییِ رادیو گفت و گو تولید و پخش می شود.

تکنیک ‌های رسانه‌ ای در دنیای امروز وارد فضای علوم شناختی شده است از این رو رادیو گفت و گو مجموعه برنامه‌ای 90 قسمتی برای آشنایی مخاطبان با این تکنیک‌ ها را تدارک دیده است.
”روایت رنگ‌ها“ نام این مجموعه برنامه‌ی تخصصی در حوزه علوم شناختی با محوریت شگردهای رسانه‌ای در انحراف افکار عمومی است که ماموریت این شبکه، در جریان ‌سازی موثر بر نخبگان و کنشگران جامعه ایرانی را محقق کرده است.

این مجموعه برنامه که در قالب ساختارهای نوین طراحی و تولید شده، در هر قسمت و در گفت و گو با دکتر علیرضا داودی کارشناس مسائل رسانه و متخصص علوم شناختی، با رویکردی تخصصی و تحلیلی و با مصداق‌های عینی به افشای تکنیک‌ های رسانه‌ های بیگانه و معاند در جهت تخریب ذهن مرم ایران می پردازد.

روایت رنگ‌ها هر روز ساعت 11:55 دقیقه از رادیو گفت و گو موج اف ام ردیف 103.5 مگاهرتز تقدیم علاقه‌مندان می‌شود.

انتهای پیام/