به گزارش خبرگزاری فارس از مهدیشهر، همزمان با فرارسیدن ماه محرم، نیمنگاهی توصیفی و البته تحقیقی خواهیم داشت به سنتهای عزاداری در مهدیشهر و پیوستگی آن با اصول اساسی دینی.
این نگاه را در 16 برداشت مختلف خواهید خواند.
برداشت اول: سربازی حسین(ع)؛ نه عزاداری صرف
آغاز حرکت دستههای عزاداری از هفتم محرم و ادامه یافتن آن تا بعدازظهر عاشورا در مهدیشهر نشانگر آن است که ما سربازان ولایت و همراهان کاروان عاشوراییم و با کاروان عشق در تلاطم و حرکت.
کاروان حسین(ع) در همه تاریخ جریان دارد و ما میخواهیم خود را به کاروان برسانیم.
نمینشینیم تا حادثه غمبار عاشورا رخ دهد، از تماشاگری بیزاریم؛ پس با سربازان حسین(ع) لحظه به لحظه در روزهای سرنوشتساز منتهی به عاشورا، پیام متعالی آن را در کوی و برزن فریاد میزنیم.
برداشت دوم: فریادی از جنس سکوت
بعدازظهر عاشورا، غربت و تنهایی عجیبی در کربلا حکمفرما بود. کربلاییان، ورای هیاهوی مستانه سپاه کفر، در سکوتی عارفانه، گریه همه ارکان عالم را میشنیدند.
سنگ و خاک، آسمان و دریا و ... برای دردانه رسول خدا(ص) گریان بودند و در سپاه حسین(ع) دیگر صدای شورانگیز جوانان و رجزخوانی دلاوران و حتی مویه بانوان شنیده نمیشد.
سکوت، غم، دلنگرانی و ... واژههایی بود که معنای خود را در آن صحرای پربلا به تمامی مییافت ...
بعدازظهر عاشورای مهدیشهر نیز تجسم این صحنههاست. شور، نشاط، حرکت و ... با شهادت حسین(ع) به پایان میآید و بهت از شهادت بهترین انسانها در فضای سنگین بعدازظهر عاشورای مهدیشهر به نمایش گذاشته میشود.
انسان بهتزده و سرگشته و عزیز از دست داده، نیاز به پناه بردن به سکوت و اشک عاشقانه دارد.
بعدازظهر ساکت مهدیشهر در روز عاشورا، چنین فضای عاشقانهای دارد؛ دیگر صدایی شنیده نمیشود ...
برداشت سوم: از بلندای کوه تا قربانگاه
امام حسین(ع) بعدازظهر روز عرفه با تضرع و خشوع به بالای کوه عرفات رفت. دست به آسمان بلند کرد و مناجات خواند و فردایش مکه را به سمت قربانگاه کربلا ترک گفت.
دستههای عزاداری مهدیشهر نیز در تاسوعای حسینی، نمادی از این حرکت امام را به نمایش میگذارند.
بعدازظهر تاسوعا به بالای کوه تاسوعا میروند، مناجاتی زیبا و دلنشین میخوانند و فردا یعنی روز عاشورا به قربانگاه (قتلگاه) میروند.
برداشت چهارم: یاران شتاب کنید ...
کاروان عاشورا در حرکت است. ایستادن، تماشا کردن و کند رفتن مانع این سیر الیالله است.
«حیدری کردن» نخل، تاکیدی بر نایستادن است و توصیه بر شتاب؛ تذکر به بار بزرگی که بر دوش ماست و باید برای انتقال آن تلاشی ویژه کرد.
در این مراسم، باید از «حیدر» مدد خواست و مسیر عشق را هفت بار «سعی» کرد.
برداشت پنجم: مبدأ، مقصد و مسیر مشترک
تشتت و چند دستگی و به تبع آن سوء استفاده دشمن، مسیر خلافت را بعد از رحلت حضرت رسول(ص) بدانگونه رقم زد و سالها بعد، حسین(ع) را در کربلا تنها گذاشت.
اگر حسینی و ولایی هستیم، «مبدأ، مسیر و مقصد» ما باید مشترک باشد. هر کس تنها خود را ببیند، راه حسین(ع) را گم میکند.
دستههای عزاداری مهدیشهر در تحقق این فکر بالنده، همگی از یک نقطه کارشان را آغاز میکنند، در یک مسیر حرکت میکنند و به مبدأ بر میگردند.
این فرهنگ را میتوان تجلی قوس صعود و قوس نزول در تکامل معنوی انسان و توجه به بازگشت همگان به مبدأ اولیه دانست یا به قولی دیگر، ما از اوییم و به سوی او باز میگردیم.
برداشت ششم: خستگیناپذیری
از حسینه اعظم مهدیشهر تا زیارت و برگشت از زیارت تا حسینیه اعظم، حرکت به سمت کوه تاسوعا و بالأخره نیمههای شب عاشورا، حرکت در کوچههای شهر.
آری! تن خسته میشود اما آیا داغدار حسین(ع) میتواند تاسوعا و عاشورا تنآسایی کند و به فکر استراحت باشد.
این خستگی باید تا ظهر عطشناک عاشورا به طول بینجامد تا درک خستگی کاروان عشق ملموستر باشد.
برداشت هفتم: شب بیداری
هیچکس در شب عاشورا نخوابید. آن شب، راز و نیاز و مناجات با پروردگار، لحظهای در صحرای کربلا قطع نشد. آری! حسینیان تاریخ در شب مناجات با خدا نمیخوابند. آنان نیز با زمزمههای عاشقانه حسین(ع) و یارانش همنوا شده و تسلیبخش دل غمبار زنان و کودکان اهل حرم میشوند.
اهل حرم با دیدن یارانی که همراه حسین(ع) تا صبح بیدارند و سرود رشادت و مودت میخوانند، خوشحال میشوند.
در مهدیشهر، نخل با همراهی چند هیئت عزاداری تا اذان صبح در شهر میگردد و همگان را به بیداری دعوت میکند.
برداشت هشتم: به دنیا نباید دل بست
چسبیدن به دنیا مانع پرواز است. باید دنیا را محل پرواز به ملکوت دانست و البته در آن قرار نیافت.
اگر از زمین دل برنگیریم و به بالا حرکت نکنیم، در صف یاران سالار شهیدان قرار نخواهیم گرفت.
روز تاسوعا از زمین و پستی جدا میشویم و به بالای کوه تاسوعا حرکت میکنیم تا با مناجات به اوج برسیم.
از آن بلندی، دنیا با همه مظاهرش چه حقیر و کوچک است!
برداشت نهم: به الگو نیازمندیم
راه حسین(ع) را بزرگان زیادی پیمودند و در مدرسه عاشورا آزمون شهادت دادند.
آنان چراغ راه ما برای رسیدن به کاروان حسینی هستند. ندیدن این چراغهای نورانی، ما را به ناکجاآباد خواهد رساند.
شهدا نمره قبولی در مکتب حسین(ع) کسب کردند. باید آن را دید، وصایایشان را خواند و از روح معنوی آنان مدد گرفت.
عبور دستههای عزاداری از کنار تربت این شهیدان، تکرار درس آزادگی و آزادمردی است.
برداشت دهم: همدلی و همراهی
نخل جز با دست در دست هم نهادن همه افراد و همراهی و همت عاشقان اباعبدالله به بالای کوه تاسوعا نمیرسد.
معجزه «دستهای به هم فشرده» و «بازوان به هم گره خورده» بار سنگین بر دوش گذاشته شده را به مقصد میرساند.
آری! کارهای بزرگ جز با همدلی و همراهی به ثمر نمیرسد.
برداشت یازدهم: رسم مهربانی و وفاداری
درس بزرگ روز تاسوعا، ادب و وفاست؛ بنابراین، جلوهای از این ادب و وفا در دستههای عزاداری مهدیشهر و در دید و بازدیدها به نمایش گذاشته میشود.
مجاوران امامزاده قاسم(ع)، ادب هیئتهای عزاداری مهدیشهر را در عرض تسلیت به امامزاده و حضور در جمعشان را با بازدید نشان میدهند.
حرکت دستههای عزاداری زیارت به سمت حسینیه اعظم، در شب عاشورا نشاندهنده این واقعیت زیباست.
برداشت دوازدهم: از حسین(ع) تا مهدی(عج)
اینک پرچم حسینی در دست فرزندش مهدی موعود است. او منتقم خون شهدای کربلاست و همه اهدافی که پیامبران و امامان به دنبال تحققش بودند، را محقق میسازد.
اکنون مهدی(عج) در اوج است؛ هر کس بر مدار او باشد، حسینی است. هر کس به دور او حلقه زند، رستگار است.
حسین(ع) نگاهش به مهدی است و مهدی پیوسته حسین(ع) را میبیند.
جایگاه حسینیه المهدی و حسینیه اعظم در آیین عزاداری مردم مهدیشهر اینگونه است. راه حسین(ع) به مهدی(عج) میرسد و راه مهدی(عج) به حسین(ع).
برداشت سیزدهم: پویایی سنتها
جامعه حسینی اگر چه پایبند به آیینهاست؛ اما اسیر آن نیست. پویایی و رشد در حفظ آیینها و در مواقع لزوم اصلاح آن نهفته است.
تا چند سال گذشته به سبب تعداد اندک هیئتها، وقت دستهروی با اذان ظهر تلاقی نداشت؛ اما در سالهای اخیر که هیئتها افزایش یافت و دستهروی تا بعد از اذان به طول میانجامید، هیئتهای پویای حسینی مهدیشهر، سنت دینی نماز را پاس داشته و برتر از آیینهای خود نشاندند.
آنها در هنگام اذان ظهر تاسوعا و عاشورا با توقف هیئت و اقامه نماز، یکی از پیامهای بزرگ عاشورا را با عمل خویش فریاد زدند.
برداشت چهاردهم: از کربلا تا شام
حرکت کاروان حسین(ع) در کربلا متوقف نشد. پیامرسانی از آن حادثه عظیم، شهر به شهر و منزل به منزل ادامه یافت.
اگر روشنگریهای بعد از دهم محرم نبود، واقعیات کربلا پنهان میماند.
مردم مهدیشهر نیز پس از عاشورا کار این قیام را پایانیافته نمیبینند و با حضور پرشور خود در مجالس وعظ و سخنرانی که تا پایان ماه صفر ادامه دارد، با کاروان عاشورا همراهی میکنند و بر مصائب زنان و کودکان حرم اشک میریزند.
برداشت پانزدهم: مردانگی و شجاعت در عین مظلومیت
آنچه در کربلا بیش از مظلومیت موج میزند، آزادگی، آزادمردی، شجاعت، زیر بار ظلم نرفتن و استقامت است.
آیینهای عزاداری مردم مهدیشهر، این شجاعت و استقامت را بیش از عزاداریهای فعلی نشان میدهد.
حمل نخلی سنگین، عبور از مکانهایی صعب، تکرار کلماتی که ورد زبان پهلوانان بوده است؛ مانند علی، حیدر، ابوالفضل و ... و همچنین سینهزنیای که بدون زور بازو و توان و قدرت امکانپذیر نیست، توجه به شجاعت وصفناشدنی 72 تن دارد و البته در کنار آن مظلومیت و غربت آنان.
برداشت آخر: تسلیتگویی به فرزندان داغدار
مصیبت شهادت امام حسین(ع) اگرچه همه مسلمانان را داغدار میکند؛ اما آنان که اهلالبیت هستند و از فرزندان این امام بزرگوار محسوب میشوند، داغدارتر و مصیبتزدهترند.
ادب حکم میکند این غم سنگین را به فرزندانش تسلیت گفت و به قصد تسلابخشی به دل شکسته آنان به محضرشان شتافت.
روز تاسوعا سیل عظیم عزاداران مهدیشهر برای عرض تسلیت، به محضر فرزندی از فرزندان سالار شهیدان میشتابند و در بارگاه امامزاده قاسم(ع) این مصیبت عظیم را تسلیت میگویند.
==================
گزارش از: محمدعلی یوسفیان
==================
انتهای پیام/ع/ف4004