به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، موسی نجفی ظهر امروز در ششمین گردهمایی دانشجویان فعال ایرانی خارج از کشور که در محل هتل طرقبه مشهد در حال برگزاری است، اظهار کرد: خط بیداری اسلامی خط اعتدال است ولی غربیها میخواهند بگویند که خط انقلاب ما افراطی است و خط اعتدالی، خط نظام کشور ترکیه است.
رئیس پژوهشکده فرهنگ، انقلاب و تمدن اسلامی در تحلیل رابطه ایران و اسلام با غرب، به وقایع رخ داده میان اسلام و غرب در تاریخ اشاره کرد و افزود: پایان قرون وسطی و شروع عصر جدید غرب مصادف بود با فتح قسطنطنیه توسط مسلمانان و با این واقعه آنها متوجه ضعفهای خود شده و با تمدن اسلامی آشنا شدند و ضعفهای خود را برطرف کردند.
وی افزود: غرب با برطرف کردن مشکلاتش در آندلس بر مسلمانان غلبه کرد و در این زمان نیز مسلمانان به ضعفهای خود پی بردند اما به خاطر پدیده استعمار، نخواستند که ضعفهای خود را برطرف کنند.
نجفی با بیان اینکه شروع رنسانس غرب مصادف با شروع دوران صفویه در ایران و آغاز پیشرفت ایران بود، تصریح کرد: غربیها با آغاز رنسانس آرام آرام از کلیسا و دین جدا شدند اما در ایران، با روی کار آمدن صفویه، شاه اسماعیل ایران را کشوری مستقل با مذهب شیعه اعلام کرد؛ در اطراف ما همه کشورها سنی مذهب بودند و آنچه که به ملت ایران وحدت داده است مذهب شیعه است.
وی افزود: از آغاز دوران صفویه، ایران پیشرفت خود را شروع کرد و چیزی از اروپا کم نداشت و شهرهای بزرگ ما برای اروپاییها مثال زدنی بودند اما با آغاز حکومت نادر شاه افشار، او شیعه را در ایران از بین برد و مورد نفرت ملت قرار گرفت و جنایات زیادی انجام داد تا اینکه آغامحمد خان قاجار دوباره مذهب شیعه را به ایران بازگرداند.
وی ادامه داد: در دروان قاجاریه ضربههای زیادی از استعمار با نشاط پس از انقلاب فرانسه خوردیم و از همین زمان بحران هویت میان دانشجویان ایرانی که به اروپا میرفتند آغاز شد، زیرا شناخت درستی از ایران و اروپا نداشتند و محو سنگفرشهای خیابانهای شهرهای اروپا میشدند.
رئیس پژوهشکده فرهنگ، انقلاب و تمدن اسلامی به انقلاب مشروطه در ایران اشاره و تاکید کرد: در فاصله میان صفویه تا انقلاب اسلامی، واقعه مشروطه را داریم که یک نقطه تلاقی میان ما و غرب به حساب میآید و در نهایت مدرنیته غالب میشود که ثمره آن رضاخان است.
وی با بیان اینکه رضاخان وارث سکولاریسم مشروطه بود تصریح کرد: این قضیه تا دوران نهضت ملی شدن نفت هم ادامه داشت و دوباره جنگ اندیشه دینی و غیر دینی در این اتفاق نیز به وجود آمد.
نجفی تاکید کرد: در دوران جنگ جهانی دوم 4 ایدئولوژی فاشیسم، نازیسم، لیبرالیسم و سوسیالیسم در دنیا حاکم بود که پس از جنگ، دو ایدئولوژی لیبرالیسم و سوسیالیسم باقی ماندند و در 50 سال بعد هر انقلابی که رخ میداد، میان این دو ایدئولوژی تقسیمبندی میشد که از دید ما تمام این ایدئولوژیها اقتصادی و تک ساحتی بودند.
وی افزود: با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پدیدهای جدید به وجود آمد که در آن یک روحانی مذهبی که با مارکسیست و سوسیالیست هیچ نسبتی ندارد، انقلابی دینی را انجام میدهد که نه مارکسیستی است و نه لیبرالیستی و این انقلاب فرهنگ سیاسی جهان را تغییر داد.
وی ادامه داد: پدیده انقلاب اسلامی ایران نه یک پدیده مدرن است، نه پست مدرن و نه سنتی است و اصلا در دایره تعریفات غربی نمیگنجد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ، انقلاب و تمدن اسلامی به نوع برخورد غرب با انقلاب اسلامی اشاره و تصریح کرد: غربیها میگفتند که هر انقلابی که صورت بگیرد به دلیل اینکه در تعریفات نظامهای سیاسی ما باید کشورها اداره شوند و هیچ ایدئولوژی بهتر از لیبرالیسم تا به حال نیامده است، این انقلابها پس از وقوع به دست ما خواهد افتاد.
وی افزود: متاسفانه جهان اسلام میان دو قطب افراطی در حرکت است و کشورهای سنی مذهب ولایت فقیه ندارند، بنابر این به سلفیگری یا آتاتورکیسم روی میآورند اما در تشیع طالبانیسم و وهابیت وجود ندارد.
نجفی تاکید کرد: تفاوت ما با عربستان و پاکستان و کشورهایی که نظامهای اسلامی دارند در این است که آنها قائل به آشتی اسلام و مدرنیته در ذیل چتر تمدن غرب هستند و در مدل حکومتهای عربستان و ترکیه تمدن غرب کاملا پذیرفته شده که ما به دلیل اعتقاد به مهدویت نمیتوانیم این مساله را قبول کنیم.
وی افزود: انقلاب اسلامی نفی سکولاریسم و نفی کمال بودن غرب است و بزرگترین چالشی که انقلاب ما برای غرب ایجاد کرد این است که مفهوم سعادت را از مفهوم سکولار به مفهوم آسمانیاش بازگرداند؛ امام خمینی(ره) نگاه غرب و شرق را تغییر داد و انسان تک ساحتی که ساحت غالب آن مادی بود را شکست.
رئیس پژوهشکده فرهنگ، انقلاب و تمدن اسلامی اظهار کرد: در اکثر کشورهای مسلمان مدرنیته حداکثری و اسلام حداقلی وجود دارد اما در فرمول انقلاب ما اسلام حداکثری و مدرنیته حداقلی داریم که این مساله برای غرب خطرناک است؛ آنها نگران این هستند که مردمی وجود دارند که نمیخواهند به سبک آنها زندگی کنند و مفهوم سعادت برای آنها با مفهوم سعادت برای غرب متفاوت است.
انتهای پیام/ی10